English Version
This Site Is Available In English

هفته بنیان؛ یادآور آغاز راه رهایی

هفته بنیان؛ یادآور آغاز راه رهایی

نهمین جلسه از دوره پنجم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی امیر اراک با استادی مسافر محمد، نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری مسافر عادل با دستور جلسه:«بنیان»روز سه‌شنبه 1404/09/18ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان، محمد هستم یک مسافر
خداوند بزرگ را شاکرم که دوباره اذن آن صادر شد که من در کنگره حضور داشته باشم. از همه عزیزانی که برای من زحمت کشیدند تا بتوانم به درمان برسم و اکنون در این جایگاه خدمت قرار بگیرم، سپاسگزارم؛ از راهنماها، سفر اولی‌ها، سفر دومی‌ها، ایجنت‌ها و دیده‌بان‌های محترم تشکر می‌کنم. همچنین از حسین آقای عزیز که اجازه دادند امروز در این جایگاه باشم، سپاسگزاری می‌کنم. پیش از آغاز سخنانم، خدمت آقا رضا عزیز بابت خدمت در جایگاه ایجنت تبریک عرض می‌کنم و همچنین به حامد عزیز، ایجنت دوره جدید، تبریک می‌گویم و امیدوارم در این مسیر موفق باشند.

اما در خصوص دستور جلسه "هفته بنیان"، به نظر من یکی از مهم‌ترین دستور جلسات همین هفته است؛ چرا که اگر بنیانی وجود نداشت، آموزشی هم نبود، درمانی هم نبود و هیچ چیز شکل نمی‌گرفت و معلوم نبود هر کدام از ما امروز کجا بودیم یا حتی آیا وجود داشتیم؟

من درباره خودم عرض می‌کنم: اگر امروز می‌توانم نفس بکشم و صحبت کنم، به این دلیل است که شخصی به نام مهندس حسین دژاکام، با الهام از ماه مبارک رمضان، روشی برای درمان اعتیاد کشف کردند. ایشان پس از اینکه این مسیر را با کمک اساتید خود طی نمودند، از موضوع عبور نکردند و نگفتند که چون خودشان درمان شده‌اند، به زندگی شخصی برگردند؛ بلکه ایستادند و راه را برای دیگران باز کردند.

ارائه مقاله صورت‌مسئله اعتیاد در دانشگاه زاهدان، آغاز مسیری بود که امروز به آن افتخار می‌کنیم. اکنون ما به‌راحتی روی این صندلی‌ها نشسته‌ایم، اما این مسیر به هیچ عنوان ساده نبوده؛ زمانی هیچ صندلی، هیچ شعبه، هیچ راهنمایی و هیچ ساختاری وجود نداشت و ایشان به‌تنهایی حرکت را آغاز کردند.

خواسته اصلی مهندس، کمک به افراد دردمند بوده و این مسیر از درمان اعتیاد آغاز شد، به درمان سیگار رسید، درمان اضافه وزن اتفاق افتاد و امروز در سطح تحقیق در بیماری‌های صعب‌العلاج قرار گرفته‌ایم؛ موضوعی که امروز خبرهای آن را می‌شنویم و فردا به آن افتخار خواهیم کرد.

در کتاب ۶۰ درجه می‌خوانیم که نخستین مخالفین این تفکر، خانواده خود مهندس بودند و حتی پسر ایشان می‌گفت: "می‌خواهی آبروی ما را ببری؟" اما ایشان همه این‌ها را کنار گذاشتند و هدفشان کمک به انسان‌ها بود.

در ابتدا تنها بودند، اما در ادامه نیروهایی که از دست رفته بودند، بازگشتند و یک به یک کنار ایشان قرار گرفتند. دیده‌بان‌ها شکل گرفتند، گروه خانواده ایجاد شد، داروی اوتی عرضه شد، شعبه‌ها افتتاح شدند و همه این‌ها از یک باور در ناباوری شکل گرفت.

در شرایطی که بیرون از کنگره هنوز هم اعتقاد بر این است که اعتیاد یک بیماری لاعلاج و دائمی است، ما در کنگره آموختیم که اعتیاد یک بیماری جسمی است؛ اگر جسم درمان شود، روان نیز به تعادل می‌رسد و جهان‌بینی با آموزش در حال تغییر است.

اما من در هفته بنیان چه کاری از دستم برمی‌آید؟
کمترین کاری که می‌توانم انجام دهم این است که قدردان باشم؛ سپاسگزار آقای مهندس، دیده‌بانان، همسفران و خانواده محترم ایشان و کسانی که برای شکل‌گیری این مسیر زحمت کشیدند.

در شهر اراک نیز اشخاص بزرگی مانند آقای ترابخانی، آقای صداقت، آقای هنربخش و دیگر عزیزانی که بسیاری‌شان را شاید ندیده باشم، تلاش کردند و خونِ دل خوردند تا امروز ما شعبه، راهنما و جایگاه داشته باشیم. در ادامه افرادی مثل آقای مسعود ابراهیمی بودند که از پارک شروع کردند، سپس زیرزمین خیابان طالقانی، و امروز به این جایگاه رسیده‌ایم.

وظیفه ما این است که ادامه‌دهنده این مسیر باشیم؛ بسازیم، خدمت کنیم، آموزش بگیریم و یادمان باشد که این جایگاه‌ها حاصل رنج و تلاش بزرگان است.

امیدوارم در این هفته بتوانیم با احترام و نیکی از پیشکسوتان نام ببریم و قدردان تمام عزیزان باشیم.
از اینکه به صحبت‌هایم توجه کردید سپاسگزارم.
به افتخار آقای مهندس تشویق بفرمایید.

تایپ: مسافر مهدی

عکس: همسفر سعید

تنظیم: مسافر عادل

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .