پنجمین جلسه از دوره چهاردهم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی کاشمر روز سه شنبه با استادی مسافر حجت، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر قدرت با دستور جلسه «بنیان کنگره 60» در تاریخ 18 آذر ماه 1404 ساعت 16 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حجت هستم یک مسافر.
خداوند بزرگ را شاکرم که در این هفتهٔ باشکوه یعنی هفتهٔ بنیان فرصت و سعادت خدمتکردن نصیب من شد. از راهنمای خوبم آقا مرتضی، نگهبان جلسه و تمامی خدمتگزاران نمایندگی کاشمر که استادی این جلسه را به من واگذار نمودند تشکر می کنم.
هفتهٔ بنیان را ابتدا به جناب مهندس و خانوادهٔ محترمشان و همچنین به تمام خدمتگزاران کنگره ۶۰ و اعضای نمایندگی کاشمر تبریک عرض میکنم. بنیان یعنی پیدا کردن روشنایی از دل تاریکی، آقای مهندس در سال 1376 با وجود مشکلات فراوانی که سر راهشان بود کنگره را بنیانگذاری کردند و 28 سال برای رشد و توسعه این سیستم تلاش های زیادی کردند. هفته بنیان برای این است که متوجه شویم چه زحمت هایی برای این سیستم کشیده شده است. هر کسی وقتی کارش به نتیجه می رسد، معمولاً اول به فکر خودش و نزدیکانش است، اما ایشان بعد از درمان تمام تجربیات خود را بدون چشمداشت در اختیار دیگران گذاشتند و این تلاشها باعث شد کنگره به یک سازمان بزرگ و منظم تبدیل شود، سازمانی که در درمان اعتیاد و همچنین درمان بیماریهای لاعلاج مثل چاقی و سرطان با روش D.S.T به نتایج شگفت انگیزی رسیده است.

من وقتی وارد کنگره شدم فکر میکردم جای راحتی است، اما بعد متوجه شدم که پشت این آرامش، زحمت و خدمت انسانهای زیادی قرار دارد. انسانهایی که بدون هیچ چشم داشتی وقت میگذارند تا یک نفر حالش خوب شود و به رهایی برسد. در دنیای امروز که انسانها اغلب به دنبال منفعت خودشان هستند، کنگره تنها جایی است که نه کسی به تو ضربهای میزند، نه از تو سوء استفاده میکند، فقط به دنبال این است که حالت خوب شود. ما در بیرون دوستان زیادی داریم اما اگر سودی برای آن ها نداشته باشیم سراغی از ما نمیگیرند، اما راهنمایان کنگره 60 تنها افرادی هستند که حتی زمانی که خانوادهات هم از تو قطع امید میکند، پیگیر حال ما می شوند. من فکر نمیکردم روزی بتوانم تریاک را کنار بگذارم و رها شوم اما خدا را شکر توانستم با روش D.S.T اعتیاد خودم را درمان کنم.
در مورد سیدی نوشتن هم باید بگویم هر وقت حال آدم خراب است، بهترین کار نوشتن سیدی می باشد، کسانی که نوشتن را جدی نگرفتند، متأسفانه از کنگره دور شدند. در اوایل که هنوز تعادل نداشتم، نوشتن سیدی به مرور حالم را خوب می کرد. من بیش از 20 سال تخریب داشتم سال های آخر مصرف حتی یک لبخند واقعی هم نزده بودم، اما امروز خدا را شکر نگاه من به زندگی عوض شده و شادی به جمع خانواده ام برگشته است.
در پایان از همهٔ شما تشکر میکنم که با سکوت خود به صحبت های من گوش دادید.
عکاس: مسافر احمد
تایپ: مسافر سلیمان
ویراستار: مسافر جواد
ارسال خبر: مسافر علی
مرزبان کشیک: مسافر هادی
- تعداد بازدید از این مطلب :
136