English Version
This Site Is Available In English

زگهواره تا گور، دانش بجوی

زگهواره تا گور، دانش بجوی

علم، قوانینی است که به‌راستی و درستی دلالت می‌کند و با پیشرفت علم از سطح پایین به سطح بالاتر اقتصاد، امنیت و آسایش نیز رشد می‌کند و عدالت نسبی برقرار می‌شود، مانند وقتی که توسط علم، انرژی گرما و یا انرژی باد تبدیل به انرژی الکتریکی یا انرژی مکانیکی و مغناطیسی شد و به‌موازات آن پیشرفت و آسایش‌های بسیاری برای انسان‌ها فراهم شد و یا هنگامی که از نفت خام که بسیار ید بو و زننده است توسط علم، مانند یک معجزه به ابزار مفید و آسایشی برای بشر تبدیل شد؛ اما بااین‌وجود هنوز هم کشورهایی در جهان وجود دارند که از علم و دانش بی‌بهره هستند و همچنان در سختی و عدم پیشرفت و در سطوح اولیه به‌دوراز عدالت به سر می‌برند.

اگر هر انسان را مانند یک شهر و یا کشور در نظر بگیریم و این فرد در جهت کسب علم و دانش پیشرفت نداشته باشد؛ بنابراین انرژی‌های خام و اولیه درون وی فقط تبدیل به انرژی‌های منفی مانند؛ خشم، کینه، جنون و... می‌شود. شاید به همین علت بزرگان می‌فرمایند: (زگهواره تا گور دانش بجوی) در این فرایند آن چیزی که در انسان قدرت یادگیری و درک مطالب را به وجود می‌آورد مسئله احساس و وجود محبت در درون است و علم فقط ریاضیات، مهندسی، دکترا و... نیست؛ بلکه نیاز به کسب دانایی و دانایی مؤثر هست تا صاحب واقعی علم و عنوان‌ها بشویم.

برای کسب بیشتر علم همان‌طور که در کلام‌الله همیشه اشاره به تجربیات سایرین به‌عنوان گرفتن درس عبرت از انسان‌ها می‌شود، ما نیز باید از تجربیات دیگران استفاده کنیم، مانند همین روش DsT در کنگره۶۰ که یک علم است و هر کس بیاموزد و به آن به‌عنوان الگوی تجربه شده عمل کند به درمان می‌رسد. علم، پیچیدگی‌ها را آسان می‌کند. در قرون‌وسطی پادشاهان برای منافع خودشان و برای این که ماهیت قوانین و تفکرات اهریمنی خودشان مشخص نشود با علم و پیشرفت راستین مبارزه می‌کردند و سال‌های زیادی انسان‌ها در تاریکی به سر می‌بردند.

حتی افکار منفی و درون پر از خشم، کینه و نفرت، سیستم شبه افیونی انسان را از کار می‌اندازد و از تعادل طبیعی خارج می‌کند. همچنین افراد در دنیای تاریک اعتیاد نیز از نظر احساسی دچار آسیب روانی و حس‌های مخرب می‌شوند و اندک‌اندک سیستم شبه افیونی آن‌ها از کار می‌افتد. گاهی انسان بااحساس مالکیت نسبت به همه چیز و همه‌کس و این انتظار که می‌خواهد مرکز توجه باشد بدون اینکه خودش نیز از این احساسات خبر داشته باشد باعث سقوط خود می‌شود و این قانون و اصل وجود دارد که هر آن چه در افکار و اندیشه ما چه به‌صورت منفی و چه به‌صورت مثبت وجود داشته باشد، مانند مغناطیس عمل می‌کند و دقیقاً همانند خود را جذب می‌کند.

اگر فرد درگیر افکار منفی می‌شود، یعنی دچار اسارت‌های پنهانی می‌شود که اختیار انسان را از وی می‌گیرد و باید با رشد جهان‌بینی، آن باورها، تفکر و اندیشه خود را تغییر دهد تا معادلات حرکت و وضعیت روان، شروع به تغییر و بازسازی کند؛ بنابراین اگر مسائل تکراری منفی بارها در مسیر ما قرار گرفته و یا به زندگی ما وارد می‌شود از جنس افکار و اندیشه ما هستند و هر چه‌قدر جهان‌بینی و علم ما افزایش پیدا کند به همان ترتیب مسائل و پیوندهای منفی تغییر کرده و از مسیر زندگی ما خارج می‌گردد.

منبع: سی‌دی «علم ۲»
نویسنده: راهنمای ویلیام همسفر مهدیه
رابط خبری: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر مهین رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی خیام نیشابوری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .