جلسه چهاردهم از دور دهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی خیام با استادی همسفر عاطفه، نگهبانی همسفر ملیحه و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «بنیان کنگره۶۰» روز دوشنبه ۱۷ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز شد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان عزیز. من عاطفه هستم همسفر رستم. آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. چه جمله زیبایی گویی که تمام حقیقت کنگره در همین یک جمله خلاصه شده است. محبت آن نیرویی است که ما را در کنار هم نگه داشته است نه پول، نه اجبار، نه ترس؛ بلکه عشق، عشقی که از دل یک انسان برخاسته و حالا در دل هزاران نفر ریشه دمیده است. از نگهبان جلسه سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من قرار داد تا این جایگاه را تجربه کنم و آموزش بگیرم و از راهنمای عزیز و مهربانم خانم فاطمه نازنینم با تمام وجودم تشکر میکنم که این حس زیبا را به من بخشیدند تا این جایگاه را تجربه کنم.
دستور جلسه امروز بنیان است بنیان یعنی ریشه، یعنی اگر ریشه نباشد هیچ ساختاری پایدار نیست. همانطور که درخت بدون ریشه نمیتواند بایستد ما هم بدون بنیان نمیتوانیم رشد کنیم و دوام بیاوریم یا زندگی کنیم. بنیان کنگره۶۰ جناب مهندس هستند. انسانی که پس از ۱۷ سال تجربه اعتیاد در ۱۵ آذر ۷۶ به رهایی رسیدند؛ اما این رهایی برای خودش نبود ایشان با عشق، ایمان و اندیشه پاکشان راهی را باز کردند که امروز هزاران نفر از آن به زندگی برگشتند. ما امروز اینجا نشستهایم روی این صندلیها در آرامش، امنیت و امید؛ اما پشت این آرامش سالها تلاش، درد، تهمت، ناسزا، بازداشت و مخالفت بوده است.
روش DST ساده نبود اینکه درمان با تریاک باشد برای خیلیها قابلقبول نبود؛ اما جناب مهندس ایستادند، تحقیق کردند، تجربه کردند و در نهایت با شربت OT راه درمان را پیدا کردند. در ماه مبارک رمضان تصمیم گرفتند برای خودشان برنامهریزی کنند به مواد نظم بدهند و نتیجه آن را در کتاب ۶۰ درجه زیر صفر نوشتند. این کتاب فقط تجربه شخصی نیست؛ بلکه یک نقشه راه است برای همه ما؛ اما مهندس فقط درمان اعتیاد را به ما نیاموختند ایشان به ما آموزش دادند چگونه زندگی کنیم؟ چگونه حرف بزنیم؟ چگونه رفتار کنیم؟ چگونه انسان باشیم و همه اینها را بدون هیچ چشمداشتی در اختیار ما گذاشتند.
امروز اگر در این مکان، صندلی، کولر، بخاری، راهنما، مرزبان، ایجنت، دبیر و نگهبان هستند همه اینها حاصل فکر، نظم و دقت بنیان کنگره است و همه این عزیزان بدون هیچ چشمداشتی در هر شرایطی درحالخدمت رسانی هستند و خوشا به حال کسانی که از این بستر استفاده میکنند و لذت میبرند؛ اما گاهی راهنما به من رهجو میگویند: «سیدی بنویس. غیبت نکن. در جلسات حضور داشته باش» و ما ناراحت میشویم بهانه میآوریم و عقب میکشیم. این مسیر ما را به حال خوش نمیرساند؛ اما اگر رهجو فرمانبردار خوبی باشد بهموقع در جلسات حاضر باشد سیدیهایش را بنویسد، مشارکت کند، قطعاً به آن حال خوش خواهد رسید.
راهنما با جانودل مایه میگذارد تا یک نفر به رهایی برسد پس تلاش صددرصدی ما نیز لازم است. آقای مهندس از افتادهترین افراد، قویترین انسانها را پرورش دادند بیآنکه بر کسی منت بگذارند بهجای واژه «معتاد» میگویند «مصرفکننده» تا شخصیت انسان حفظ شود. هر هفته برای ما سیدی جدید میگذارند با موضوعات متنوع برای رشد و آگاهی ما، ایشان ۱۴ وادی را پله به پله برای ما نوشتند و هر وادی نوری است در تاریکی. هر وادی پلهای است از ندانستن به دانستن از ترس به ایمان از نفرت به عشق؛ اما چگونه میتوانیم زکات اینهمه زحمت را بدهیم؟ فقط با خدمتکردن با پاکت دادن با قدردانی تا اینکه خودمان را بسازیم و دیگران هم از ما نور بگیرند.
دیگران کاشتند تا ما بخوریم حالا ما بکاریم تا دیگران بخورند. من شکرگزار خداوندم که یکی از این صندلیها برای من است و زیر سقف کنگره هستم. شکرگزارم در جمعی هستم که در آن عشق، احترام، آموزش و رهایی جریان دارد و شکرگزارم که امروز میتوانم با صدای خودم سهمی در این جریان داشته باشم. ممنونم که با سکوت زیبایتان به صحبتهای من گوش دادید.
انتخابات نگهبانی برگزار شد.



مرزبانان کشیک: همسفر مرضیه و مسافر حسن
تایپیست: همسفر مهین رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
عکاس: همسفر مائده رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
مرزبان خبری: همسفر مرضیه
ویرایش و ارسال: همسفر مهین رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی خیام نیشابوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
134