English Version
This Site Is Available In English

لژیون سردار شوشتر به عنوان یک لژیون نمونه در کشور مطرح شده است.

لژیون سردار شوشتر به عنوان یک لژیون نمونه در کشور مطرح شده است.

به نام قدرت مطلق الله 

 

جلسه بیست‌وهفتم از دوره دوم لژیون سردار نمایندگی شوشتر با دستور جلسه «هفته بنیان» و با استادی راهنمای محترم، آقای علیرضا بیات، نگهبانی مسافر پهلوان سپهر و دبیری مسافر فردین، در تاریخ ۱۶/ آذر /۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار نمود.

سلام دوستان، علیرضا هستم یک مسافر. خداوند را بسیار شاکر و سپاسگزارم که چنین فرصتی در اختیار من قرار داد تا بتوانم در جمع دوستان نمایندگی شوشتر حضور داشته باشم و ان‌شاالله بتوانم بیشترین بهره را از مشارکت‌های خوب عزیزان و اتفاقات مثبتی که در شوشتر رقم خورده، ببرم. همین امروز داشتم فکر می‌کردم که چرا آقای مهندس و دیده‌بان‌ها همیشه توصیه می‌کنند که اعضای شعب مختلف با یکدیگر ارتباط داشته باشند، به شعب دیگر سر بزنند و تعامل ایجاد کنند. به نظرم دلیلش این است که پیوند ما در کنگره بر پایه آموزش و محبت شکل گرفته؛ یعنی ما جمع شده‌ایم چون پذیرفته‌ایم که نیاز به آموزش داریم تا یاد بگیریم چگونه بهتر زندگی کنیم و مسیر را درست ادامه بدهیم. واقعیت این است که هر شعبه‌ای ظرفیت‌ها و توانمندی‌های متفاوتی دارد و همان‌طور که در پیام آقای مهندس نیز تأکید شده، توسعه هر ساختاری نیازمند نیروی انسانی، دانش، بنیه مالی و توان عملی مناسب است. وقتی برای منِ علیرضا لازم است که اینجا حضور داشته باشم، از تجربه‌های ارزشمند این شعبه استفاده کنم و این آموخته‌ها را به شعبه خودم منتقل کنم. از صحبت‌هایی که دوستان درباره تعداد پهلوان‌ها و مشارکت بالای افراد در بخش سردار مطرح کردند، واقعاً خوشحال شدم. این موفقیت‌ها را به همه شما تبریک می‌گویم.

 

 

در مورد دستور جلسه «هفته بنیان»، باید این هفته را خدمت آقای مهندس، خانواده محترم ایشان و همه دیده‌بان‌های گرامی تبریک گفت؛ بزرگانی که این بستر را برای نجات ما فراهم کردند تا بتوانیم به زندگی برگردیم و بهترین استفاده را از آن ببریم. من همیشه در خلوت خودم به بزرگی کار آقای مهندس فکر می‌کنم. در سال‌های آخر مصرف، هر راهی را امتحان کرده بودم؛ هر اقدامی که می‌کردم، آسیب بیشتری می‌دیدم. مثل همان صحبت آقای مهندس در سی‌دی که می‌فرمایند: «اگر از همان ابتدا هیچ اقدامی نکرده بودم، شاید این‌همه تخریب را تجربه نمی‌کردم.» مسیرهای اشتباه، شرایط را بدتر می‌کرد. بارها شب‌ها با خداوند درد دل می‌کردم و از شدت ناامیدی، دلیل این همه رنج را می‌پرسیدم. اما وقتی به گذشته نگاه می‌کنم، می‌بینم با چه عظمت و سادگی وارد کنگره شدم و چگونه درمان شدم. این معجزه به برکت وجود آقای مهندس و خانواده بزرگوارشان است؛ مخصوصاً خانم آنی عزیز که نقش بسیار بزرگی در حفظ آرامش خانواده و ایستادگی در سخت‌ترین شرایط داشتند. من همیشه به خودم یادآوری می‌کنم که فراموش نکنم کجا بودم و چه شرایطی داشتم. امروز اگر در جامعه، در خانواده و بین دوستان سربلندم، همه به خاطر محبت این خانواده بزرگ است. یادم هست در زمان مصرف مواد مخدر، زمانی که به خوزستان می‌آمدم، به خاطر شرایط نامناسب ظاهری و تخریب‌ها، شبانه می‌آمدم و شبانه خارج می‌شدم که کسی مرا نشناسد. اما امروز در هر اداره‌ای وارد می‌شوم، با احترام و آغوش باز از من استقبال می‌کنند. این تغییر بزرگ را مدیون آقای مهندس و خانواده عزیزشان هستم. اولین باری که خانم آنی بزرگوار اجازه دادند در راه‌اندازی لژیون همسفران حضور داشته باشم، به من گفتند:

«علیرضا، اگر دیدی حتی یک خانواده در معرض فروپاشی است و حضور من می‌تواند نجات‌بخش باشد، در هر شرایطی که بود به من اطلاع بده؛ من این کار را انجام می‌دهم.»

این جمله بزرگ‌ترین درس را به من داد: وظیفه ما در کنگره حفظ خانواده‌ها و ایجاد پیوند محبت است.

خدا را شکر می‌کنم که در چنین مسیری هستم و چنین بزرگانی داریم که چراغ راه ما هستند.

ممنونم از همه شما.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .