کنگره۶۰، سندی است بدون نقص

دهمین جلسه از دوره دوازدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دکتر مسعود کرج به استادی راهنما همسفر ساغر، نگهبانی همسفر ستاره و دبیری راهنمای تازه واردین همسفر یوکابد با دستورجلسه «بنیان کنگره۶۰» روز دوشنبه ۱۷ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را سپاس می‌گویم که یک‌بار دیگر به من فرصت داده شد که در این جایگاه خدمت کنم، از نگهبان عزیز و دبیرشان و ایجنت و مرزبان‌های محترم سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من گذاشتند. وقتی که داشتم فکر می‌کردم درمورد این دستور جلسه، فکر کنم پارسال یا پیارسال من در خدمتتان بودم، نمی‌دانم چرا جلسات دوبار دوبار به من می‌افتد، حتماً به خاطر این است که آموزش‌هایم بیشتر شود درمورد آن دستورجلسات.

در رابطه با دستورجلسه امروز، بنیان کنگره ۶۰، با تاکید می‌گوییم بنیان به این دلیل که فرق است بین بنیان و بنیانگذار، بنیان‌‌؛ آن پایه و اساسی در رابطه با یک فلسفه و تفکر است که گذاشته می‌شود و قرار است که در آن مسیر حرکت شود؛ بنیانگذار شخصی است که این فلسفه را پیاده می‌کند، وقتی که ما می‌گوییم بنیانگذار، بنیانگذار یک آدمی نیست که فقط بیاید یک ایده بدهد و برود، کسی است که پیرو این ایده می‌ایستد و مسیر را طی می‌کند، همان‌طور که مهندس این کار را کردند، مسیر را همراه ما طی کردند؛ یک روزی خودشان بعد از ۱۷سال تخریب و بعد از تجربه‌ای بسیار در مسیر درمان‌هایی که ناموفق بود و ترک بوده و درمان نبوده به این نتیجه می‌رسند که به صورت تدریجی مواد را ترک کنند آن هم در ماه رمضان که همه ما در جریان هستیم این حرکت را شروع می‌کنند؛ وقتی که به نتیجه می‌رسند آن‌قدر انسان و بزرگوار بودند که این را فقط برای خودشان نگه نداشتند و در اختیار دیگران هم گذاشتند و امروز که جشن بنیان است جشن همه ما است، درست است که ما جناب مهندس را بنیانگذار این مکتب می‌دانیم ولی واقعیت این است که بنیان کنگره ۶۰ جشن همه است، این‌که ما در این مسیر آمده‌ایم، رشد کرده‌ایم، آموزش گرفته‌ایم و در این مسیر حرکت کردیم تا به آن رهایی و آموزش و آرامش و آموزشی که در مسیر بوده است دست پیدا کرده‌ایم. من فکر می‌کنم که هدف جناب مهندس که تأکید دارند روی کلمه بنیان و نه بنیانگذار این است که به ما یادآوری کنند ما هدف محور باشیم نه شخص محور.

من همیشه به رهجوهایم نیز می‌گویم که من به عنوان راهنما قطعاً ایراداتی دارم، داشته‌ام و هنوز هم دارم؛ سعی می‌کنم که برطرفشان کنم ولی انسانیم و دارای ایرادیم، شما اگر یک روزی ایرادی از من ببینید از کنگره زده می‌شوید قرار نیست که این اتفاق بیفتد، قرار است که اگر زمانی حتی اگر من از کنگره بروم و با بدترین حالت ممکن هم این اتفاق بیفتد، هدف کنگره تغییر نمی‌کند همان‌طور که بارها جناب آقای مهندس فرمودند: که خود من هم رفتم شما به مسیر کنگره ایمان داشته باشید چون مسیر کنگره مسیر درستی است؛ با این همه رهایی و این همه نمونه تجربه شده است؛ همه ما می‌دانیم که سند بدون نقصی شده است کنگره و این‌که در این مسیر قرار است که همه ما یاد بگیریم، درست حرکت کنیم و این چرخه بچرخد.

چیزی که برای من جالب بود وقتی که داشتم به کنگره و اصول و فلسفه هایش فکر می‌کردم و تفاوتی که با جاهای دیگر شاید داشته باشد این است که خارج از کنگره تمام تمرکز روی جسم و روان است ولی کنگره یک آیتمی به نام جهان‌بینی را هم اضافه کرده است؛ برای این‌که باور ما بر این است که اگر دیدگاه ما به خودمان و اطرافمان تغییر نکند درمان ما کامل نمی‌شود، در کنار آن ما گروه محور هستیم، همین لژیون، همین آمد و شدها، در کنار آن‌ها ما فعالیت‌های اجتماعی داریم، خودتان می‌دانید که ورزش است، در کارهای هنری و موسیقی فعالیت داریم، به هرحال فعالیت‌های اجتماعی بسیاری داریم، در کنفرانس‌ها شرکت می‌کنیم همان‌طور که همه در جریان هستید تمام این‌ها یک مجموعه‌ای را برای ما درست کرده است که وقتی یک مسافر مصرف کننده که تقریباً حتی از دید خانواده طرد شده است، وقتی می‌آید اینجا کم‌کم موقعیت اجتماعی‌اش را در بیرون از این‌جا پیدا می‌کند و آن جایگاهی که قبلاً بوده و حقش است حتی گاهاً و بیشتر اوقات به نظر من، مسافرها به یک جایگاهی بالاتر از قبل مصرفشان می‌رسند به دلیل آگاهی‌هایی که این‌جا کسب می‌کنند.

اگر بخواهم یک مقدار کمی از سابقه بگویم، همه در جریان هستید که الان در کرج و اطراف آن بالای ۶ یا ۷ شعبه دارد ولی یک زمانی فقط فرهنگسرا بود؛ من فکر می‌کنم اواخر سال ۸۶ یا ۸۷ بود که در شعبه فرهنگسرا در سالن آمفی تئاترش یک گروهی از تهران آمدند و این شعبه را دایر کردند من یادم است که تا زمانی که در شعبه فرهنگسرا بودم آخر سال تن و بدنمان را می‌لرزاندند که قرار است از این‌جا بیرونمان کنند؛ ما جایی نداشتیم و همه اعضا همت کردند و زمینی این‌جا خریده شد و به مرور باز هم به کمک خود اعضا این‌جا ساخته شد و این شد شعبه دوم، شعبه باغستان، شعبه خرمدشت، شعبه وحید و... و خداراشکر که ساخت شعبات هر روز رو به افزایش است؛ من فردا می‌شود ۱۶ سال از آن روز، من ۱۸ آذر سال ۸۸ وارد کنگره شدم؛ 16 سال از روزی که کنگره آمده‌ام گذشته است؛ بسیار افتخار می‌کنم به زمانی که در کنگره گذرانده‌ام، در زندگی آدم خالی نبودم، وقتی آمدم یک مقدار منیت هم داشتم ولی یکی از بهترین دوران، پرافتخارترین دوران زندگیم دورانی بود که در کنگره رهجوی شما عزیزان بودم، از تک‌تک شما آموزش گرفتم حتی از نوع برخوردتان، سلام دادنتان، شاید باور نکنید که من روی ریز به ریز رفتار همه سعی می‌کنم که دقت کنم و آموزش بگیرم و درنهایت اول این روز را به بنیانگذار کنگره ۶۰ جناب مهندس تبریک می‌گویم، برای ایشان آرزوی سلامتی و طول عمر و حال خوش دارم؛ این روز بنیان را به همه خودمان تبریک می‌گویم و امیدوارم که یک روزی شود که همان‌طور که جناب مهندس و همه ما آرزو داریم، کنگره واقعاً بیش از این جهانی شود و ما در هر کشوری و در هر کجای دنیا که لازم است و احتیاج به وجود کنگره است بتوانیم شعبه داشته باشیم.

در ادامه رهایی تغذیه سالم به روش دژاکام همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر فریده:

تایپیست: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر زینب(لژیون چهارم)
عکاس: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر شیدا(لژیون دوم)
مرزبانان کشیک: همسفر رها، مسافر مسلم
ویرایش و ارسال: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر زینب(لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر مسعود