مرا با عشق و احسانت ، به مهرت آشنا کردی

تو بنیانی مهندس جان که طرحی نو بپا کردی
دژاکامی که این مرکز ،‌ چنان محکم بنا کردی

تو دانایی که با حکمت  نمودی کنگره بر پا
که در ویرانه ها نیکو  ، عمارت ها بنا کردی

بدادی شرح حالت را چه زیبا در کتاب خود 
تو با مقیاس و اندازه ، مثلث ها نشان کردی   

تو در دریای طوفانی ، کشیدی لنگر کشتی
شدی خود ناخدای خود ، ز طوفانها گذر کردی

نسیم عطر گل‌هایی ، طبیب زخم دلهایی
که با درمان انسانها ، خدایت را صدا کردی

تو اول خشت را محکم ، نهادی بهر استحکام
که با سی دی نوشتن ها ،‌کتابت را بیان کردی

تو بذر عشق می کاری ، درون قلب هر رهجو
دل هر همسفر را هم ، به همسر مهربان کردی

درون کنگره دادی ،نشان عشق و هستی را
همه مست نگاه تو ، که غمها را رها کردی

ستایشگر شدم وقتی ، نگاهت آسمانی شد
مرا با عشق و احسانت ، به مهرت آشنا کردی

تو پروردی بسی انسان،‌ که دارند شال نارنجی
که باشند راهنمای ما ، چه تعلیمی بپا کردی

به نیمه ماه آذر شد ، کنون شد هفته بنیان
تو گلها را برافشاندی ، و طرحی نو بپا کردی

مبارک باد میلادت ،  پناهت قدرت مطلق
عجب مجموعه ای زیبا ، در این عالم بنا کردی

این هفته را به بنیان کنگره ۶۰ و سرکار خانم آنی،‌ استاد امین و سرکار خانم آنی کماندار و شانی دژاکام تبریک و تهنیت و شاد باش عرض می‌کنم.

سراینده: مسافر علی‌اکبر