دهمین جلسه از دوره چهل و دوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی صالحی، به استادی مسافر غفار و نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر عباس با دستور جلسه "بنیان کنگره60" در روز دوشنبه 17 آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان غفار هستم یک مسافر، خدا را شکرمیکنم که اجازه داد در کنگره ۶۰ باشم و در مسیر کنگره ۶۰ حرکت کنم. همیشه گفتهام مسیر کنگره60، مسیر خوشبختی و مسیر بهشتی است. از جناب مهندس دژاکام و خانواده محترمشان بسیار سپاسگزارم که این مسیر را برای منِ مصرفکننده هموار کردند تا بتوانم راه خود را پیدا کنم و به هدفهایی که برایم تعیین شده برسیم. از جناب آقای زرکش و تمامی عزیزانی که زمینهٔ این خدمت را برای من فراهم کردند، صمیمانه سپاسگزارم. از ایجنت محترم و مرزبانان عزیز نیز تشکر میکنم. بسیار خوشحال و خوشبختم که امروز در این جایگاه هستم. از جناب سرهنگ صالحی هم بسیار سپاسگزارم که با آن تفکر و آگاهی عمیق، این مکان را در اختیار ما قرار دادند تا بتوانیم مسیر درست زندگیمان را انتخاب کنیم.
لحظهای فکر میکردم که ما درباره بنیان کنگره ۶۰ چه میتوانیم بگوییم؟ شاید این سؤال برای خیلی از شما هم پیش آمده باشد که ما چه چیزی برای گفتن درباره آقای مهندس دژاکام داریم. اما اگر حقایق را نگوییم، نوعی بیانصافی است؛ چون درباره انسانهایی که برای بشریت خدمت میکنند، نخستین قدم تشکر و قدردانی در کلام است و پس از آن قدمهای بعدی ما آغاز میشود و رفتار ما نشان میدهد که چقدر از این مثلث دانایی بهرهمند شدهایم.
آقای مهندس ۲۸ سال پیش قدمی را برداشتند و هرگز سرعت حرکتشان را ذره ای کم نکردند. اما این آغاز، پیشینهای داشت که نشانههای آن در نوشتارها و تذکرات استادان ایشان قابل مشاهده است. این تاریخها برای ما پیام دارند، من برداشتم این است که آقای مهندس حتی پیش از سال ۷۱ هم در مسیر یک خواسته خالص قرار گرفته بودند و خداوند بهدلیل همین خلوص نیت، اجازه داد این مسیر شکل بگیرد. در حقیقت روز رهایی جناب مهندس دژکام ، روز تاسیس کنگره است، ما در زمان مصرف، آموزش را درست آموخته بودیم؛ اما در مسیر تخریب. من خودم هیچوقت در مصرف مواد غیبت نداشتم. ساعت چهار کار تعطیل میشد و رأس ساعت پنج مصرف میکردم. اما بعد از سالها مصرف، هیچ جایی مرا قبول نکرد، نه بیمارستان، نه کمپ. تنها جایی که مرا پذیرفت و من هم به آن ایمان آوردم، کنگره ۶۰ بود. و امروز با قاطعیت میگویم: من اینجا درمان شدم. این ادعا نیست بلکه یک حقیقت است. چون پایههای این درمان رفتار انسان را تغییر میدهد.آقای مهندس یاد دادهاند که تغییر باید از حس به تفکر و سپس به عشق برسد، همان مسیری که خودشان طی کردهاند و در اختیار ما گذاشتهاند. همین مسیر باعث شد روش DST، درمان سیگار و کاهش وزن شکل بگیرد و امروز کنگره ۶۰ به یک مدل دقیق و قابل ارائه در سطح بینالمللی تبدیل شود. یکی از زیباترین نکاتی که در کلام ایشان است، همان جملهای است که بالای نوشتارها میبینیم: اول ندانی را بدان و سپس بدانی را بدان.

این یعنی یک مسافر باید ابتدا به این نقطه برسد که نمیداند، وقتی به این مرحله رسیدیم، تازه چشمان مان به روی حقیقت کنگره باز میشود. این چیزی نیست بجزعزت نفس و باور واقعی.
در ادامه، ما موظفیم یار دیدهبانها، ایجنتها، مرزبانها و همه خدمتگزاران باشیم و کمک کنیم آقای مهندس بتوانند پژوهشها و مقالههای بزرگی را که درباره درمان بیماریهای لاعلاج مانند سرطان، اماس و کووید19 نوشتند، ادامه بدهند. در زمانی که جهان با بیماریهای سختی مانند سرطان، اماس یا کووید–۱۹ درمانده شده بود، کنگره ۶۰ آرام و مطمئن آموزش داد، پیش رفت و ما را سالم نگاه داشت. اینها همه از الطاف و برکت حضور جناب مهندس دژاکام و ساختار کنگره ۶۰ است.
اجرای کامل قوانین، احترام به حرمتها و عمل به آموزشها، وظیفهٔ ماست. در پایان هم این پیام را یادآور میشوم: انجامِ راهِ درست و کامل، انسان را به انوار الهی نزدیک میکند و چشمِ دل را میگشاید؛ آنگاه دیگر نمیتوان جز راه مستقیم، راه دیگری را پیمود. در نهایت، پیام زیبایی هست که دوست دارم بهعنوان حسن ختام عرض کنم: حرکت پیوسته در صراط مستقیم، انسان را به انوار الهی نزدیک میکند و آنگاه نور الهی چشم دل را میگشاید و انسان نمیتواند جز راه مستقیم، راه دیگری را بپیماید. خیلی متشکرم که به صحبتهای من گوش دادید.
تایپ و ویرایش: مسافر مهیار لژیون دوم، مسافر جواد لژیون یکم
عکس: مسافر مهیار لژیون دوم
بارگزاری خبر: مسافرهادی لژیون نهم
مرزبان خبری: مسافر احمد
مرزبان کشیک: مسافر سعید
آذر ماه ۱۴۰۴ شعبه صالحی (تهرانپارس)
- تعداد بازدید از این مطلب :
101