English Version
This Site Is Available In English

مفهومِ عمیقِ کلمه بنیان

مفهومِ عمیقِ کلمه بنیان

هفتمین جلسه از دوره نودودوم از کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی آکادمی به استادی راهنمای محترم مسافر امیر، نگهبانی مسافررضا و دبیری مسافرمحمدعلی با دستور جلسه "بنیان کنگره 60" دوشنبه 17 آذر1404 ساعت 17 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان امیر هستم یک مسافر، با تشکر از ایجنت و گروه مرزبانی و لژیون خدمتگزار، که باعث شدند بنده در این جایگاه خدمت کنم. در جلسه روز شنبه، جناب آقای خدامی دیده‌بان محترم کنگره 60 به تفصیل درباره دستور جلسه بنیان توضیحاتی ارائه کردند. من نیز به نوبه خود مایلم برداشت‌های خودم را در این مورد بیان کنم. سوال مهمی که همیشه مطرح می‌شود این است که چرا می‌گوییم بنیان کنگره نه بنیان‌گذار؟ پاسخ این سوال را از سخنان ارزشمند جناب دکتر امین در یکی از سی‌دی‌ها دریافتم؛ ایشان تفاوت این دو واژه را به زیبایی توضیح می‌دهند.

بنیان‌گذار به شخصی گفته می‌شود که یک مجموعه یا مکان را تاسیس می‌کند؛ اما کلمه بنیان مفهوم بسیار عمیق‌تری دارد. مهندس دژاکام وقتی با روش دی‌اس‌تی سفر خود را آغاز کردند، نه تنها به درمان رسیدند بلکه به حقیقت اعتیاد و روش درست درمان آن دست یافتند و آن را به ما هدیه دادند. پس مهندس فقط تاسیس کننده‌‌ی این مکان نیستند بلکه جزئی از ساختار و هویت ما هستند؛ همان‌گونه که ریشه بخشی از یک درخت است نه چیزی بیرون از آن. در معنای لغوی، بنیان یعنی ریشه؛ ریشه‌ای که مواد غذایی را از خاک می‌گیرد و به تنه و شاخه‌ها می‌رساند.

کار آقای مهندس نیز همین است، مطالب، آموزش‌‌ها و دانشی را که برای درست زندگی کردن نیاز داریم، از منبع دریافت می‌کنند و به تک‌تک ما منتقل می‌کند. وظیفه ما نیز این است که این آموزش‌ها را دریافت کنیم ، عمل کنیم و ادامه دهیم. لازم است خاطره‌ای برایتان از سال‌های ابتدایی کنگره بگویم. من در سال82 وارد کنگره شدم اما برگشت خوردم و پس از گذشت پنج سال دوباره با راهنمایی استاد عزیزم آقای اشکذری به مسیر خود بازگشتم و تا امروز در خدمت شما هستم.

روزهای اول ورود من به کنگره مصادف شده بود با دوره‌ای که کنگره به صورت موقت بسته شده بود و آن روزها آقای اشکذری در پارک پرستار لژیون تشکیل می‌دادند. خاطرم هست زمستان سردی بود و برای این که از سرما در امان باشیم، بیست نفر در یک چادر هشت نفره جمع می‌شدیم. اکبرآقا هم چایی را روی پیک‌نیک درون چادر دم می‌کرد. سختی‌ها زیاد بود اما بچه‌هاآن روزها را پشت سر گذاشتند و امروز بسیاری از همان افراد از خدمت‌گزاران کنگره60 هستند.

آن زمان هنوز شربت اوتی نبود و مجبور بودیم تریاک تهیه کنیم. یک بار جنس خوب بود یکبار هم کیفیت جنس پایین بود. آن را لول کرده، سانت می‌کردیم و بخشی از آن همیشه هدر می‌رفت؛ اما با همه‌ی این سختی‌ها اتصال ما به کنگره و آقای مهدس بر پایه یک چیز بود: آنهم آموزش‌های ناب و بی‌نظیر ایشان بود. مهم‌تر از خاطرات حلقه‌ی اتصال همه‌ی ما همان آموزش‌هایی است که زندگی و خانواده‌های ما را متحول کرده است.

امروز همه‌ی ما مدیون مهندس دژاکام هستیم و لازم است قدر این روزها و قدر این بستر را بدانیم. من همیشه می‌گویم: با کنگره باش و پادشاهی کن بی کنگره باش و هرچه خواهی کن از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.

تایپ، عکس و بارگزاری خبر: مسافر علیرضا لژیون بیستم، مسافر امین لژیون یازدهم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .