بنیان یعنی عشق، زندگی دوباره

دومین جلسه از دور هشتم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره۶۰ نمایندگی بروجن با استادی راهنمای محترم مسافر آرش و نگهبانی مسافر مهرداد و دبیری مسافر علی کرم با دستور جلسه « هفته بنیان کنگره ۶۰ » در روز یک شنبه 16 آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان آرش هستم یک مسافر.

در ابتدا تشکر می‌کنم از ایجنت محترم، آقا محمد رضایی و همچنین راهنمای محترم آقا سجاد که امروز به بنده اجازه دادند در این مکان آموزش بگیرم.

بنده در راس هفته بنیان را خدمت جناب مهندس و خانواده محترمشان و همچنین اساتید محترمشان تبریک عرض میکنم و هرچه آرامش و شادی در کنگره داریم نتیجه تلاش و زحمات ایشان است.

و تبریک عرض میکنم خدمت تمام اعضای کنگره ۶۰ و شما بزرگواران. امیدوارم همه ما شاگردان خوبی برای جناب مهندس در این راه باشیم و به عنوان یک عضوی از کنگره ۶۰ بتوانیم در این مسیر به حرکتمان ادامه دهیم.

همانطور که میدانید هفته بنیان مصادف است با روز تولد جناب مهندس ۱۳۷۶/۹/۱۵ روزی است که جناب مهندس سفرشان را تمام میکنند و روز تولد جناب مهندس محسوب میشود و به همین مناسبت

آقای امین در روز چهارشنبه فرمودند: ما میخواستیم تولد جناب مهندس را جشن بگیریم ،ولی جناب مهندس این هفته را هفته بنیان کنگره نامگذاری کردند. نه به خاطر خودشان به خاطر کنگره و حرکتی که کنگره انجام داد و سرگذشتی که کنگره در طی این ۲۶ سال پشت سر گذاشت تا الان به این نقطه رسیده است.

همانطور که میدانید از آن زمان تا الان ۲۸ سال میگذرد و همینطور ۲۶ سال از زمان تاسیس کنگره میگذرد و جناب مهندس ۲ سال بعد از درمانشان کنگره را تاسیس می کنند و به فعالیت ادامه می دهند. در ابتدا به این شکل نبوده که خیلی راحت فرد بیاید و با همه این امکانات تحت آموزش قرار بگیرد و اصلا به این شکل نبوده است و اگر سرگذشت کنگره را از زبان جناب مهندس و دیدبانها شنیده باشید، فراز و نشیبهای بسیاری را کنگره طی کرده است تا به این جایگاه رسیده است. الان در ماه های رمضان در کنگره60 هزاران پرس نظری پخته میشود، افطاری تهیه و توضیع میشود و از آن بی مکانی و از آن آوارگی که جناب مهندس در آن سالها تجربه کردند، الان رسیده به جایی که ما در هر نقطه از کشور و در هر شهری زمین و ساختمان از خودمان داریم. خدا را شکر در بروجن هم زمینش خریداری شده است والان در مرحله تهیه پروانه و مجوز ساخت نمایندگی هستیم. از لحاظ علمی یک زمانی کنگره را قبول نداشتند و حرفی برای گفتن نبود، ولی الان به جایی رسیده که در مجامع علمی دنیا حرف برای گفتن دارد و جناب مهندس در تمام مجامع علمی دنیا، کنگره را به جای رسانده که مقاله ارائه می دهند و راهکارهای کلیدی برای درمان بیماریهایی که دنیا در درمان آنها مانده است ارائه می دهند و این رشد که در طی این ۲۶ سال به دست آمده است ساده نبوده است . جناب مهندس استارت قضیه را زده‌اند و بقیه آمدند و این را گسترش دادند. از تهران آمدند و شعب اصفهان را راه اندازی کردند و ۱۵ شعبه زده شد و از دل شعبه اصفهان شعبه شهرکرد راه اندازی شد. آقای کامران شریفیان در اصفهان درمان شدند و نیز در اصفهان خدمت مرزبانی و راهنمایی را کسب نمودند و پس از مدتی با تلاش و پشتکار ایشان نمایندگی شهرکرد تاسیس گردید و از دل نمایندگی های شهرکرد نمایندگی بروجن تاسیس میشود و در گوجان یک شعبه و در خود شهرکرد ۲ شعبه دیگر تاسیس میشود و تبدیل میشود به ۴ شعبه. و انشا الله به یاری خداوند امید داریم که در سامان و شهرکرد شاهد نمایندگی‌های بیشتری باشیم. در این هفته با برنامه ریزی های جناب مهندس، خدمتگزارانی که مقداری قدیمی تر هستند به عنوان استاد در شعب مختلف دعوت میشوند و از تجربیات خود صحبت میکنند که یاد آوری کنند چه اتفاقاتی افتاد که ما به اینجا رسیدیم و توانستیم درمان شویم و زندگیمان را درست کنیم و این امانت را به دست تازه واردها بسپاریم.

من سال ۹۰ وارد کنگره شهرکرد شدم. آن زمان تازه لژیون آقا کامران در شهرکرد تاسیس شده بود. ما در یک نمازخانه بودیم و در آنجا لژیون برگزار میکردیم و هیچ امکاناتی هم نداشتیم و یک سری امکاناتی هم که بود مطعلق به همان مکان بود و تنها یک سیستم صوتی داشتیم. زمانی که نمایندگی داشت پیشرفت میکرد و قسمت همسفران اضافه شد چون در نمازخانه جا نبود آقا کامران تلاش کردند و یک سالن در امور صنفی گرفتند که ما به خاطر ازدیاد جمعیت روزهای پنجشنبه در آنجا جلسه برگذار کنیم. روز پنجشنبه صبح باید تمام وسایل چای و سیستم صوتی را بار وانت میکردیم و به سالن امور صنفی می‌بردیم و آنجا نصب و راه اندازی میکردیم تا جلسه برگذار شود و پس از اتمام جلسه تمام امکانت و وسایل را جمع میکردیم و دوباره بر می‌گشتیم همان جایی که خودمان جلسه برگذار میکردیم.

 روزهای سختی بود و اتفاقات بسیاری افتاد و هر اتفاقی در آنجا می‌افتاد چون ما را به عنوان معتاد می‌شناختند میگفتند کار همین معتادان است. به یاد می‌آورم روزی برای تهیه زمین به اداره راه و شهرسازی رفتیم و در اتاق معاون پرسید؛ شما برای چه آمدید! گفتیم؛ از کنگره ۶۰ آمدیم. گفت؛ کنگره ۶۰ کارش چیست؟ گفتیم درمان اعتیاد. گفت؛ زمین برای چه میخواهید؟ گفتیم؛ میخواهیم ساختمان بسازیم برای درمان افراد معتاد. گفت؛ اینها را در کنار یک دیوار بچینید و به رگبار ببندید. و ما در جواب چیزی نگفتیم چون جناب مهندس یادمان داده بود با بزرگتر از خود یا مقام بالاتر هیچ وقت و به هیچ عنوان بی احترامی نکنیم. و از آنجا خارج شدیم. گذشت و پس از مدتی زمین را خریدیم، ساختمان را ساختیم و زمانی که همان فرد با سیستم کنگره آشنا شد و حرکت کنگره و بچه های کنگره و اتفاقاتی که در مرکز استان افتاد را دید، با تغییر دیدگاه ایشان خودش یکی از پیشگامان تهیه زمین بود. و یا داروی OT با چه مشقتی وارد سیستم شد و در شهر کرد با چه مشکلاتی مواجه بودیم حتی برای تهیه ۱۰سی‌سیOT باید به اصفهان می‌رفتیم. و خدا را شکر الان به جایی رسیدیم که همه چیز از خودمان داریم. خیلی راحت در نمایندگی‌هایمان روی صندلی های گرم می‌نشینیم و با امنیت کامل و با قدرت داریم کار خودمان را پیش میبریم. این امانتی است که جناب مهندس به این شکل پرورش داده است و به دست ما رسانده است و ما موظف هستیم این بستر را به بهترین شکل نگهداری کنیم چون همه ما در این بستر داریم زندگی هایمان را ساماندهی می‌کنیم و داریم آبرو و خانوادهایمان را برمی‌گردانیم و به آرامش و آسایش میرسیم و درمان میشویم و از لحاظ اجتماعی در حال رشد هستیم.

و من در آخر از زحمات آقا محمد میگویم که در سال ۱۴۰۲ شروع به کار کردند و با زحمات بچه‌هایی که از شهرکرد آمدند و در آن وضعیت در زمستان در پارک شروع کردند و آن زحماتی که کشیدند باعث شد الان نمایندگی بروجن تاسیس شود و با این قدرت و شور حرکت خودش را ادامه بدهد. افرادی که زحمت می کشند مثل راهنماهای عزیز و کسانی که از شهرکرد آمدند و کسانی که حمایت کردند، اینها را ما باید ببینیم و در کنارشان قدم برداریم و کمک حالشان باشیم .

و اگر کنارشان نیستیم حداقل روبه روی آنها نباشیم، سعی کنیم در کنگره همیشه خدمتگذار باشیم و کمک کنیم و این زمانی امکان پذیر است که ما اول خودمان به رهایی برسیم و پیشرفت کنیم و به یک حد تعادلی برسیم تا بعد بتوانیم در پیش برد اهداف کنگره مفید واقع شویم. امیدوارم که همه ما طبق آموزش های جناب مهندس زندگی همراه با آسایش و آرامش پیش رو داشته باشیم.از اینکه به صحبت های بنده گوش کردید از همه شما عزیزان سپاسگزارم.

تایپ: مسافر ارژنگ
ویراستار: مسافر محمد لژیون چهارم
عکاس: مسافر محمدرضا لژیون یکم
تنظیم خبر: مسافر کرامت
مرزبان خبری: مسافر سلمان