بنیان کنگره، به مثابه بذری است که کنگره از آن روییده، به درختی تنومند تبدیل شده و شکل گرفته است. در ابتدا، این سوال برایم مطرح بود که چرا از واژه "بنیانگذار" استفاده میشود؟ مگر نه اینکه این واژه بیشتر برای کسی به کار میرود که ساختمانی را بنا میکند؟ اما بعدها متوجه شدم که مهندس دژاکام با انتخاب کلمه "بنیان"، به اصل و ریشه این حرکت اشاره داشتهاند. در واقع، کاری که ایشان انجام دادهاند، صرفاً ساختن یک ساختمان نیست.
آقای مهندس، تجربهای را که امروز ما به عنوان درمان اعتیاد میشناسیم، شخصاً آزمودند و در نهایت، در سال ۱۳۷۶ به درمان قطعی رسیدند. ایشان تجربیات خود را در کتاب "۶۰ درجه" به نگارش درآوردهاند. در ماه مبارک رمضان سال ۱۳۷۵، ایشان ضمن روزهداری، به مصرف مواد نیز ادامه میدادند؛ درست مانند روزه کلهگنجشکی. پس از گذشت پانزده روز از ماه رمضان، متوجه نظم در وعدههای سحر و افطار خود شدند و تصمیم گرفتند به سایر وعدهها نیز سر و سامانی بدهند. این در حالی بود که در طول هفده سال، هیچ تصوری از میزان و تعداد وعدههای مصرفی خود نداشتند و قصدی هم برای ترک نداشتند.
زمانی که برنامه وعدهها را تنظیم کردند، تصمیم گرفتند وعده ساعت ۲ بعد از ظهر را حذف کنند. با کمال تعجب، متوجه شدند که چندان اذیت نمیشوند. پس از گذشت یازده ماه، در روز سهشنبه، ۱۵ آذر ۱۳۷۶، ساعت یک بعد از ظهر، به مصرف خود پایان دادند.
پس از این اتفاق، به ستاد مبارزه با مواد مخدر مراجعه کردند و اعلام نمودند که درمان شدهاند و کتابی در این زمینه نوشتهاند و قصد دارند تحقیقات خود را آغاز کنند. ستاد مبارزه با مواد مخدر نیز ساختمانی را در اختیار ایشان قرار داد که همان ساختمان آکادمی کنونی است. امروزه، تمامی کسانی که وارد کنگره میشوند، میبایست همین مسیر را طی کنند. اینجاست که ریشه اصلی این حرکت نمایان میشود. گویی ریشهای وجود داشته که در مکانی دیگر کاشته شده و سپس تکثیر شده است. تمامی نمایندگیهایی که امروز میشناسیم، از همین ریشه اولیه نشأت گرفتهاند و همگان ملزم به پیمودن این مسیر هستند.
مطلب دیگری که شایان ذکر است، وظیفه ریشه است. ریشه، مواد غذایی و املاح مورد نیاز را از محیط اطراف جذب کرده و از طریق ساقهها و شاخهها به سایر قسمتهای گیاه منتقل میکند. مطالبی که در کنگره آموزش داده میشوند، مبنای تنظیم برنامهها در تمامی شعب قرار میگیرند و همگی بر اساس این مطالب پیش میروند. این خود، دلیل دیگری بر بنیان بودن کنگره است. تبریک هفته بنیان به تمامی اعضای کنگره نیز به این دلیل است که آقای مهندس تنها خود را احیا نکردند، بلکه سبب احیای تمامی اعضای کنگره شدند.
به عنوان مثال، بنیانگذار یک کشور، در ازای بنیانگذاری، انتظار دارد که همگان برای او کار کنند و در نهایت، تمامی ثروتها به او تعلق گیرد. اما در کنگره، اینگونه نیست. هر فردی که در کنگره فعالیت میکند، به اندازه تلاش خود، حالِ خوب دریافت میکند و هیچ محدودیتی برای کسی وجود ندارد. آقای مهندس، به عنوان معلمی دلسوز، تلاش میکنند تا بالاترین استعدادهای ما را کشف کرده و آنها را آزاد سازند. هنگامی که این استعدادها آزاد میشوند، هر کدام عطری خاص از خود متصاعد میکنند. باغی پر از گل را تصور کنید؛ هنگامی که وارد آن میشوید، هر گلی عطر منحصربهفردی دارد و چه احساسی را به شما منتقل میکند. در مقابل، اگر کسی دیدگاه معکوسی داشته باشد و تنها بدیها را ببیند، ناامیدی را در انسانها القا میکند و انرژی آنها را میگیرد. شاید در ابتدا چیزی نصیبش شود، اما در نهایت، فضا را مسموم میکند.
در هر جایگاهی، آموزش دادن بسیار مهم است و در این مرحله، اهمیت معلم یا استاد را درک میکنیم. در کنگره، آموزش میبینیم که همدیگر و انسانها را دوست داشته باشیم و تنها خوبیهای آنها را ببینیم. اگر فقط خوبیها را ببینیم، تنها خوبیها به ما منتقل میشود و اگر بدیها را ببینیم، تنها بدیها به ما منتقل میشود.
آقای مهندس به ما آموختند که رفتار انسانها، تقابل رفتار ما با آنهاست. آنچه باور است، محبت است و این باید در اولویت اول باشد، نه در مرحله دوم. باید پیوند محبت برقرار باشد.
منابع مقاله :سیدی بنیان ۹۹ به استادی آقای امین
کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر
سخنان آقای علی خدامی
نویسنده:همسفر فاطمه رهجوی همسفر الهه (لژیون دوم)
ویرایش:همسفر میترا رهجوی همسفر راهنما الهه (لژیون دوم)
ارسال:راهنما همسفر زینب (مرزبان خبری)
نمایندگی همسفران گرمسار
- تعداد بازدید از این مطلب :
52