English Version
This Site Is Available In English

بخشندگی؛ میراث ماندگار مهندس

بخشندگی؛ میراث ماندگار مهندس

جلسهٔ دوازدهم از دورهٔ اول لژیون سردار کنگرهٔ ۶۰، نمایندگی بوئین‌زهرا، با استادیِ همسفر منیره، نگهبانی همسفر زهره و دبیری همسفر مینا، با دستور جلسهٔ «بنیان کنگره ۶۰» روز یکشنبه ۱۶ آبان‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

این هفتهٔ قشنگ و مبارک را به بنیان کنگره ۶۰، آقای مهندس حسین دژاکام، خانوادهٔ محترم ایشان و به‌تمامی اعضای کنگره ۶۰ که خالصانه درحال‌خدمت هستند تبریک می‌گویم.

به نظر من دستور جلسهٔ «بنیان کنگره ۶۰» یکی از مهم‌ترین دستور جلسه‌های آموزشی است؛ زیرا آقای مهندس با علم و آگاهی‌ای که در زمینهٔ اعتیاد به کار بردند، یکی از بزرگ‌ترین و عظیم‌ترین علم‌ها را پایه‌گذاری کردند که هزاران خانواده‌ای را که در تاریکی و آشوب بودند نجات دادند. ایشان نه‌تنها ریشهٔ بنیان کنگره ۶۰ هستند، بلکه برای تمام کسانی که در کنگره قدم گذاشتند و به رهایی رسیدند، ریشه و بنیانی محکم به شمار می‌آیند.

دکترامین می‌فرمایند: «کنگره ۶۰ مانند یک نهال بود که کم‌کم رشد کرد و به یک درخت پربار تبدیل شد»؛ و این همان خواستهٔ قلبی آقای مهندس بود که بتواند به دیگران کمک کند.

وقتی به‌عنوان استاد جلسه انتخاب شدم و موضوع دستور جلسه را دیدم، با خودم گفتم این یک تلنگر است برای حضور در لژیون سردار. اگر من در لژیون سردار حضور داشته باشم، قطعاً آموزش و انرژی بیشتری دریافت می‌کنم.

زمانی که مسافرم و خودم باحال خراب وارد کنگره شدیم، از ایجنت و راهنما گرفته تا مهماندار، همگی کمک کردند تا مسافر به رهایی برسد. قطعاً شاهد رهایی‌ها هستیم و همسفر نیز به آن آرامش نسبی در زندگی می‌رسد. اکنون من، به‌عنوان یک همسفر، بدون درنظرگرفتن اتفاقات گذشته، اگر قدردان کنگره نباشم و بعد از رهایی از کنگره بروم و بهایی پرداخت نکنم، شاید دوباره به جایگاه اولیه برگردم.

حضور در لژیون سردار یعنی یادگیری، بخشندگی و آموختنِ چگونگی بخشیدن. اولین مشارکتم در لژیون سردار را هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم؛ سرِ دوراهی بودم که آیا شرکت کنم یا نکنم. یک‌لحظه به خودم نگاه کردم و به مسافرم نگاه کردم؛ با خودم گفتم: «اوّل کجا بودیم و الان کجا قرار داریم؟» و همان روز با مبلغی کم شروع کردم و توانستم در لژیون سردار شرکت کنم.

همین‌که می‌بخشیم و به آن حال خوش می‌رسیم، برایم ارزشمند است. من این آرامش و حال خوش را خواستم و پیدایش کردم. می‌توانم بگویم رقمش مهم نیست؛ بخشیدن زیباست، اما «چگونه بخشیدن» زیباتر است.همان‌طور که چراغ‌خانهٔ ما روشن شد، انشالله بتوانیم با کمک‌هایمان چراغی را برای دیگری روشن کنیم.

تایپ و ویرایش: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفرآمنه (لژیون دوم)

عکس: همسفراعظم رهجوی راهنما همسفراعظم (لژیون اول)

ویراستاری و ارسال: همسفر مینا، رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون اول) دبیر سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .