تنها منبع کنگره کلام الله است

اسیستانت همسفر اعظم به همراه مسافرشان امیر‌حسین با تخریب تریاک،  وارد کنگره شدند. با راهنمایی آقای منصوری و خانم کماندار به روش DST و داروی OT به مدت ۱۱ ماه سفر کردند و در حال حاضر ۱۲ سال است که آزاد و رها هستند. ایشان دو دوره‌ خدمت راهنمایی، انجام داده‌اند و دو سال هم هست که در جایگاه اسیستانت خدمت می‌کنند.
مصاحبه‌ای با ایشان ترتیب داده‌ایم که تقدیم نگاه مهربانتان می‌کنیم.

تفاوت بنیان و بنیانگذار را برای ما بفرمایید؟

بنیانگذار شخصی بوده یا هست که جایی را راه‌اندازی می‌کند؛ مثلاً مؤسسه‌ یا جایی که یکنفر شروع به ساختن کند، بنیانگذار آن مکان می‌شود؛ ولی بنیان یعنی خود ریشه، چیزی که قبلاً نبوده است. چیزی که اولین بار می‌خواهد به‌ وجود بیاید؛ برای مثال یک درخت را در نظر بگیریم، ریشه‌ آن، بنیان آن درخت می‌شود. خیلی‌ها می‌توانند خیلی چیزها را بنیان‌گذاری کنند؛ ولی آقای مهندس گفتند که من بنیان کنگره‌۶۰ هستم‌؛ به دلیل اینکه اصلاً روش DST با من به‌وجود آمد و ریشه‌ روش DST و کنگره‌‌۶۰ ایشان هستند. خودشان این متد را کشف کردند و در واقع کنگره را به‌وجود آوردند.

با توجه به معنی بنیان به نظر شما چه ویژگی‌های بارزی آقای مهندس را بنیان کنگره قرار داد؟

این سوالی است که همه خیلی خوب می‌توانند درک کنند که چرا می‌گوییم آقای مهندس، بنیان کنگره هستند؛ به‌خاطر اینکه علم و دانش، در کنگره از ایشان تولید می‌شود.
ما حدود ۱۶۰ شعبه و نمایندگی در سراسر کشور و بیشتر از ۱۰۰ هزار عضو داریم که آقای مهندس به همه آن‌ها از لحاظ صور پنهان تغذیه  می‌رسانند علم و دانشی که آقای مهندس تولید می‌کنند و همه مطالب را از خودشان می‌گویند. از روی کتاب یا جایی برای ما مطلبی ‌گفته نمی‌شود؛ بلکه تنها منبع ایشان کلام‌الله است، در مورد خیلی از مسائلی  صحبت می‌کنند که پیشینیان و بزرگان ما هنوز به نتیجه نرسیده بودند؛ مثل تفاوت نفس با روح یا جان که روانشناس‌های زیادی در سراسر دنیا داریم که شاید حتی جزء برترین روانشناسان دنیا بودند؛ ولی هنوز به تعریف واحدی از روان نرسیده‌اند که آقای مهندس این کار را انجام دادند.
آقای مهندس کنگره را به یک درخت تشبیه می‌کنند که ریشه و بنیان آن خودشان هستند و چقدر قشنگ به کل درخت تغدیه می‌رسانند و برگ‌ها، شاخه‌ها، شکوفه‌ها، میوه‌ها را سیراب می‌کنند و هر کس بخواهد در این مکان رشد کند و به نتیجه برسد، امکانش برایش فراهم است.

آقای مهندس می‌فرمایند: هفته بنیان تولد تک‌تک ماست، یعنی چه؟

خوب ایشان هر کاری که در کنگره انجام می‌دهند، به همه اعضای کنگره ربط می‌دهند. حتی مقاله‌ای که خودشان زحمت می‌کشند و می‌نویسند، روشی که خودشان کشف کردند؛ همیشه می‌گویند: مقاله‌ای که دادیم، کاری که انجام دادیم و می‌گویند اگر کمک بقیه اعضا نبود، من به تنهایی نمی‌توانستم کاری انجام دهم؛ در واقع این لطفی است که شامل حال ما می‌کنند. پس وقتی می‌گویند تولد همه اعضا است؛ چون اگر واقعاً ایشان به رهایی و درمان نمی‌رسیدند و این روش را کشف نمی‌کردند، هیچکدام از ما اینجا نبودیم.
به نظر من تولد ایشان تولد تک‌تک انسان‌هاست؛ حتی کسانی که بعداً درمان سرطان و درمان ام‌اس، برایشان با این روش ایجاد می‌شود و همه کسانی که در کنگره‌۶۰ به درمان اعتیاد رسیدند؛ به خاطر وجود ایشان است. گویی از وجود آقای مهندس وجود ما هم معنی پیدا کرده است.

ما چگونه می‌توانیم در این هفته از بنیان کنگره‌۶۰ تشکر و قدردانی کنیم؟

به نظر من یک کنگره‌ای واقعی وقتی می‌تواند سپاس‌گزار بنیان کنگره‌۶۰ باشد که اولاً در اهدافی که کنگره‌۶۰ دارد، کمک کند که آن اهداف به نتیجه برسد؛ ثانیاً خودش یک الگوی کامل باشد. هر آن چیزی که آقای مهندس به ما یاد می‌دهند؛ اگر من یاد بگیرم و در زندگی آن را انجام بدهم و به آن خواسته برسم  که آقای مهندس به خاطرش وقت گذاشتند؛ کمال سپاس‌گزاری و قدردانی از ایشان را به‌جای آورده‌ام. انسان‌هایی که واقعاً شکرگزار هستند و همه نعمت‌های کنگره را می‌بینند؛ یعنی سپاسگزار بنیان کنگره هستند.
باور من این است؛ کسی که سپاس‌گزار بنیان کنگره‌۶۰ است، سپاس‌گزار خداوند است؛ چون که بنیان مانند یک دریچه‌ای بود که اطلاعاتی از آسمان آمد و ایشان گرفتند و به ما منتقل کردند.
بنابراین وقتی به درمان کامل اعتیاد و سلامتی جسم و روان و تعادل می‌رسم، انسان متعادلی شده و به دیگران کمک می‌کنم. وظایفی که در کنگره به ما محول می‌شود، به درستی انجام بدهم؛ یعنی سپاس‌گزار بنیان و سپاس‌گزار خداوند هستم که این دو با هم فرقی ندارند.

به نظر شما هر یک از ما اعضای کنگره چگونه می‌توانیم در رساندن اهداف بنیان به ایشان کمک کنیم؟

با فرمانبرداری کامل در مسیری که ایشان برای من مشخص کرده‌اند، قدم بگذارم؛ اگر مثلاً گفتند که در هفته گلریزان باید با تمام توانت کمک کنی و من این کار را انجام دهم، به اهداف کنگره‌۶۰ کمک کرده‌ام یا وقتی که می‌گویند که در حد توانتان، خدمت کنید، از یک جایی شروع کنید. وقتی تمام چیزهایی که از من خواسته شده را انجام دهم انگار که فرامین الهی را انجام داده‌ام.
به نظر من فرقی نمی‌کند این مسیر،مسیر ارزش‌ها است وقتی که من سالم و کامل و درست قدم در این مسیر می‌گذارم و خدمتم را صادقانه انجام می‌دهم،
ما در پیمان می‌گوییم که ما آقا و سرور کسی نیستیم، ما فقط خدمتگزار هستیم؛ اگر این کلام واقعاً جز باور من شود و در واقعیت این را انجام دهم، دقیقاً همان کار را انجام داده‌ام و به بنیان برای رسیدن به اهدافش کمک کرده‌ام.
انسان‌هایی به کنگره می‌آیند که دردمند و نیازمند هستند و کسی را می‌خواهند که به آنها کمک کند و حال بد آن‌ها را بهتر کند. اگر من که خدمت‌گزار هستم، بتوانم حال بد آن‌ها را درک کنم و درست واکنش نشان دهم؛ یعنی توانسته‌ام وظیفه‌ خود را به خوبی انجام بدهم و این ظرفیت بالایی می‌خواهد که این ظرفیت بالا را با خدمت به دست می‌آوریم و به نظر من این خیلی ارزشمند است و دقیقاً همان هدف بنیان می‌شود.
برای آقای مهندس تک‌تک افراد کنگره‌۶۰ مهم  هستند، درست است که کنگره به منابع مالی نیاز ندارد و در واقع خود شخص برای آقای مهندس مهم‌تر است و می‌فرمایند که خود شخص باید به این رشد برسد و یاد بگیرد که بگذرد و خدمت کند و به دیگران بها بدهد که  رشد کند.

کلام آخر :

از خداوند خیلی سپاس‌گزارم که انسانی مثل بنیان کنگره‌۶۰ را به عنوان استاد و راهنما؛ برای ما انسان‌ها فرستاد که واقعاً و تماماً وادی چهاردهم هستند. من به عنوان راهنما و استاد به ایشان نگاه می‌کنم و همیشه دلم می‌خواهد که ذره‌ای از وادی چهاردهم را لمس کنم که بتوانم مثل ایشان خدمت‌گزار انسان‌ها باشم و انسان‌ها را دوست داشته باشم و انشاالله همه ما بتوانیم شاگردان خوبی برای آقای مهندس باشیم و قدرشان را بدانیم و انشاالله که این جمع هیچ وقت بدون بزرگتر نشود.

مصاحبه کننده: راهنما همسفر مهین (لژیون دهم)‌

عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم)

ویرایش و ارسال: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم) دبیر دوم سایت

همسفران نمایندگی دنا شهرضا