دستور جلسه «بنیان کنگره ۶۰» فرصتی است تا همهی اعضای کنگره، از رهجو گرفته تا مرزبان، کمکراهنما، راهنما و حتی همسفران، لحظهای از هیاهوی روزمره فاصله بگیرند و به ریشههای این درخت تنومند فکر کنند؛ ریشههایی که اگر نبود، امروز هیچیک از ما در این جایگاه قرار نداشتیم و بسیاری از انسانها همچنان در تاریکیِ اعتیاد سرگردان بودند. در طول سفراول و اکنون سفر دوم در کنگره ۶۰ بارها به عظمت ساختاری عظیم ک این چنین همه ارکان آن در جای خود، وظایف خودشان را انجام میدهند، فکرکردهام و فکر خواهم کرد زیرا به خوبی میدانم چیزی که امروز در دستان من است حاصل سالها تلاش و تحقیق و تحمل سختی هاست تا امروز بر روی این صندلی ها بنشینم و بتوانم به دیگر افراد و همنوعان خودم که خواستار رهایی هستند کمک کنم تا خود به حال خوش برسم.
کنگره ۶۰ از دلِ یک درد بزرگ، از دل یک تجربه واقعی و از دل رنج انسانهایی که سالها با اعتیاد دستوپنجه نرم کرده بودند، متولد شد. بنیانگذار کنگره ۶۰ با عشق، ایمان و تفکری ژرف، دانشی را به جهان ارائه کرد که نهتنها روش تازهای برای درمان اعتیاد بود، بلکه نوعی نگاه جدید به انسان، به هستی، به اختیار، به مسئولیت و به جهانبینی نیز بهدنبال داشت. بنیان کنگره ۶۰ یعنی ساختاری حکیمانه که از تجربه، علم، عشق و نظم ساخته شده است؛ ساختاری که نه به اجبار، نه به تهدید و نه با تحقیر، بلکه با آموزش، احترام، محبت و حرکت تدریجی انسان را از تاریکی به نور میبرد. در این دستور جلسه، اعضای کنگره تلاش میکنند تا بفهمند اگر امروز کنگره ۶۰ برای آنان به منزلهی خانهای امن، محیطی آرام و چراغی روشن است، حاصل چه زحماتی بوده است؛ حاصل شبهایی که صرف اندیشه و تحقیق شد، روزهایی که صرف نوشتن، تجربه کردن، آزمودن و اصلاح کردن شد، و سالهایی که با ایستادگی و توکل، پایههای این مجموعه محکم گردید.
بنیان کنگره ۶۰ فقط یک عنوان یا یک مقام نیست؛ یک اندیشه است، یک مسیر است، یک فلسفه عمیق انسانی است. بنیان یعنی نقطهای که از آنجا دانایی آغاز شد. بنیان یعنی کسی که راه را پیدا کرد، در آن راه رفت، از آن عبور کرد و سپس آن را برای دیگران هموار نمود. اگر امروز افراد بسیاری در کنگره رهایی را تجربه میکنند، اگر خانوادهها دوباره آرامش را میبینند، اگر انسانها دوباره امید را لمس میکنند، همهی اینها بهخاطر وجود این بنیان است؛ بهخاطر دانشی که با عشق ارائه شد و سالها آزمایش و پالایش را پشت سر گذاشت. در این دستور جلسه، ما یاد میگیریم که قدر این بنیان را بدانیم؛ زیرا دانستنِ قدر، وظیفه است. یاد میگیریم که شکرگزار باشیم؛ زیرا شکرگزاری، مسیرِ رشد را هموار میکند. یاد میگیریم که ما هم مسئولیم؛ مسئول حفظ این ساختار، مسئول انتقال درست آموزشها، مسئول خدمت کردن با صداقت و فروتنی، و مسئول اینکه چراغی که بهدست ما سپرده شده خاموش نشود.
بنیان کنگره ۶۰ به ما آموخت که اعتیاد پایان نیست؛ آغاز است. آموخت که انسان قابل بازسازی و قابل احیا است. آموخت که برای تغییر، باید قدم به قدم، پله پله، با صبر و با تعادل حرکت کرد. آموخت که عقل، عشق و ایمان سه بال حرکت انسان هستند. آموخت که بدون جهانبینی درست، هیچ درمانی پایدار نخواهد شد. و آموخت که «محبت» بزرگترین ابزار ساختن انسان است. بنابراین، دستور جلسه «بنیان کنگره شصت» فقط یک روز خاص در تقویم کنگره نیست؛ یک دعوت است. دعوت به تفکر، به قدردانی، به مسئولیتپذیری و به تداوم راه. این دستور جلسه به ما یادآور میشود که ما وارثان یک مسیر روشن هستیم و باید این مسیر را برای انسانهای آینده نیز حفظ کنیم؛ همانگونه که برای ما حفظ شد. در پایان، میتوان گفت: بنیان کنگره ۶۰ یعنی امیدی که از دل تاریکی برخاسته؛ یعنی نوری که خاموش نمیشود؛ یعنی دانشی که جان انسانها را نجات میدهد؛ و احترام و قدردانی از بنیان یعنی پاسداری از این نور، این امید و این مسیر مقدس.
نویسنده: راهنما ویلیام همسفر مریم
ویرایش و ارسال: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم) نگهبان سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
122