در مقاله دهم جناب مهندس از حلقه مفقوده درمان صحبت میکنند. ایشان تفاوت زیادی در گروهدرمانی و درمان گروهی اعتیاد قائل هستند، ازنظر مهندس در گروهدرمانی این وجدان گروه است که میخواهد درمان انجام شود؛ ولی اگر افکار و اندیشه گروه منفی باشد، افراد آن بیشتر بهطرف منفی هدایت میشوند؛ چراکه مشکل را بهطور موقتی حل کردند و در ادامه با مشکلات دیگری مواجه میشوند.
ولی اگر افکار گروه مثبت باشد، احتمالاً افراد به ترک اعتیاد میرسند؛ ولی درمان، ناقص است و اثرات زیانآوری روی سیستم ایمنی جسم و روان دارد که تا آخر عمر همراه آنها است. اما در درمان گروهی از کلمه «باید» استفاده میکنند ازجمله: باید پروتکل درمان، طول درمان، نظم و انضباط، جایگاه مسئولان گروه درمانگر، مشاور، مددکار، راهنما و همچنین وظایف کلیه افراد در گروه مشخص باشد، آنگاه افراد بهصورت گروهی از یک علم و دانش حسابشده پیروی میکنند.
تجربه ایشان در طول درمان خودشان نشان داده که باید درمان، پروتکل مشخصی داشته باشد و نیاز به طول زمان، نظم و راهنما است. ولی در کنار اینها آموزشهایی وجود دارد که به آنها کمک میکند و آنهم تغییر دیدگاه یا نگاه مسافر و همسفر است که مهندس به آنها جهانبینی میگوید.
ایشان اعتیاد را بیماری جسم، روان و جهانبینی میدانند. عدهای اعتقاد دارند که اعتیاد بیماری مرموز لاعلاج و پیشرونده است و بهطورکلی قابلدرمان نیست. عدهای هم گفتند اعتیاد مانند بیماری فشارخون و دیابت است و فقط ما میتوانیم آن را کنترل کنیم. ولی مهندس معتقدند که اعتیاد نه مرموز است نه لاعلاج و نه پیشرونده.
آقای مهندس میگویند با تیپر میتوان آن را پسرونده کرد. مرموز هم نیست؛ زیرا مواد مخدر و الکل از سد خونی مغز عبور کرده و بهمرورزمان روی ناقلهای عصبی اثر میگذارند و آنها را از تعادل خارج میکنند. لاعلاج هم نیست؛ چون با به تعادل رساندن ناقلهای عصبی که از تعادل خارجشدهاند، بهمرورزمان و با داروی مناسب میتوانیم بیماری اعتیاد را بهخوبی درمان کنیم.
در مورد روان به حلقه مفقوده که همانا جهانبینی است، اشاره میکنند. ایشان تلاش میکنند تا ما بتوانیم از جهانبینی کاربردی به صلح و آرامش برسیم و همچنین حداکثر استفاده رو برای بهتر زندگی کردن با سایر انسانها و حداقل درگیری با آنها را داشته باشیم. آموزش جهانبینی از طریق کتاب عشق که حاوی ۱۴ وادی است و سیدیهای آموزشی که در اپلیکیشن در اختیار ما قرار میگیرد، بسیار کاربردی است.
ایشان تأکید میکنند اگر مسافر یا همسفر در این ضلع مثلث درمان قوی شود، هرگز به ناامیدی و شکست فکر نمیکند؛ چراکه مصرفکننده را یک بیمار میبینند نه یک مجرم؛ «زیرا جرم قراردادی است؛ ولی بیماری قراردادی نیست». ایشان با یک مثال بسیار زیبا این موضوع را برای ما روشن کردند. میفرمایند: «قانونگذار هرگز نمیتواند بگوید نارسایی کلیه بیماری نیست و یا قانونگذار بگوید ازاینپس آتش حرارت ندارد و آب، فاقد هرگونه رطوبتی است».
عطار و دیگرانی که در قرن هفتم و هشتم بودند برای عبور انسان از ضد ارزشها و رسیدن به ارزشها هفت وادی داشتند که عبارتاند از: 1- طلب 2- عشق 3- معرفت 4- استغنا 5- توحید 6- حیرت 7- فقر و فنا. صوفیان نیز برای شناختن حقیقت، معتقد به کشف و شهود و عارف برای رسیدن به مقام شهود؛ باید ریاضتهایی را تحمل میکرد تا به حقیقت روح و نفس آگاه برسد.
برای سفر اول؛ یعنی سفر از خلق بهسوی حق، هشت پله را طراحی کردهاند که مهندس آن پلهها را به نقل از کتاب «نفحات الانس من حضر القدس» تألیف احمد جامی به تصحیح و پیوست مهدی توحیدی پور نوشتند. 1- طلب 2- تهذیب اخلاق 3- پدید آمدن 4- شوق و اضطراب 5- عشق و محبت 6- سکر و حیرت 7- فنا و بقا 8- توحید.
با توجه به این مقاله ما باید بتوانیم آموزشهای کنگره را که مربوط به جهانبینی است کاربردی کنیم. جناب مهندس در کتاب عشق 14 وادی را بیان کردهاند. وادی 1- با تفکر ساختارها آغاز میگردد بدون تفکر آنچه هست روبهزوال میرود. ۲- هیچ مخلوقی جهت بیهودگی پا به حیات نمینهد. هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. ۳- باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان، به خویشتن خویش فکر نمیکند.
۴- در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن، به معنای سلب مسئولیت از خویشتن است. 5- در جهان ما تفکر قدرتمطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل مینماید. 6- حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرا نماییم. بدانیم که عقل همیشه فرمانهای درست را صادر میکند درصورتیکه فرمان درست به او برسد و آنهم با سلامتی جسم و روان است. 7- رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است، یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت میکنیم.
۸- با حرکت راه نمایان میشود. 9- وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتر برسد، نقطه تحمل ایجاد میگردد. 10- صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است. 11- چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند. 12- در آخر امر، امر اول اجرا میشود. ۱3- پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است. 14- آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است.
یا اینکه در وادی ششم میگویند حکم عقل را در قالب فرمانده کاملاً اجرا نماییم و یا در وادی ۱۴ آنجا که میگویند آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است عشق و محبت را کامل درونی کنیم و آن را بدون ریا در اختیار دیگران قرار بدهیم تا به خداوند نزدیکتر شویم.
منبع:
کتاب 14 مقاله، مهندس حسین دژاکام
نویسنده: راهنما همسفر میترا
ویرایش و ارسال: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر محترم (لژیون چهاردهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
121