مشارکت همسفر سمیه:
۱۵ آذر سالروز بنیان کنگره۶۰ است. با بنیان شدن کنگره امکاناتی فراهم شد تا افرادی که خودشان و راهشان را گم کردهاند بتوانند خود را پیدا کنند. پیدایش خلق موادمخدر برابر با پیدایش انسان است. جامعه عاری از اعتیاد جامعه خطرناکی میشود. بعضی از افراد باید از موادمخدر استفاده کنند و بخواب بروند تا خلق خدا در امان باشد. پیدایش موادمخدر مربوط به دوره سرخ پوستان است. هنوز راه درمان درستی برای درمان اعتیاد پیدا نشده است نه روش دارویی موُثر است و نه روش بدون دارو. افرادی که به صورت کامل ترک اعتیاد میکنند مشکلات زیادی دارند که به آن سندروم دائماً خماری میگویند، هیچ راه حل منطقی و عقلایی برای درمان اعتیاد وجود ندارد. در رمضان سال 75 راه درمان کنگره کشف میشود. روش درمان اعتیاد به «الکل، حشیش، هروئین» با تریاک بود.
در ایالات متحده آمریکا اگر پزشک فرد معتادی را معالجه میکرد محکوم میشد. اینکه فکر کنیم مشکل اعتیاد راحت حل میشود ساده انگارانه است. در زمانی که افراد قاچاقچی را اعدام میکردند بنیان کنگره توانست درمان اعتیاد با تریاک را تثبیت کند در ابتدا بنیان کردن کنگره راهنما نداشتیم و مسائل متعدد و مشکلاتی وجود داشت مثل عدم همکاری راهنماها، نحوه صحبت کردن نامناسب. آقای مهندس میگویند: فراز و نشیبهای زیادی داشت تا مردم متوجه بشوند این روش چقدر برای درمان خوب است. متخصصان زیادی مخالف روش درمان با شربت تریاک بودند. صدها هزار نفر دست به دست هم میدهند تا یک نفر از دام اعتیاد رها شود، کنگره میگوید: با مگسها همراه نشوید شما را به سطل زباله میکشانند.
«صدها چراغ دارد و بی راهه میرود بگذار رود و بیند سزای خویش» ۲۸سال از زمان بنیان کنگره میگذرد و مهندس جلوی تکثیر کنگره را گرفته تا کیفیت در بهترین حالت باشد. در دنیایی که مردم سر یک قرون پول با هم دعوا میکنند اعضاء کنگره مثل دژبانها و مرزبانها و افرادی که در بخش OT هستند بدون هیچ چشمداشتی بهصورت بلاعوض برای ما تلاش میکنند و به ما عشق میورزند. «ابر و باد و مَه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری» باید فرد مصرفکننده با تمام وجود تلاش کند تا به رهایی برسد.
ما در کنگره سعی کردیم که شخصیت افراد حفظ شود و برای نام بردن آنها از لفظ مصرفکننده استفاده میکنیم نه معتاد. همه اعضاء کنگره عاشق این هستند که افراد به رهایی برسند. کنگره از افتادهترین آدمها قویترین آدمها را پرورش و آموزش داد بدون هیچ منتی و چشمداشتی. کنگره میگوید؛ 2 تا خواهر و یا 2 دوست نباید با هم در یک لژیون باشند؛ چون اگر یک نفر سقوط کرد دیگری هم سقوط میکند. درمان DST به همه جهان گسترش پیدا خواهد کرد چون بهترین روش درمان اعتیاد است. امیدوارم از همه این شرایط افراد استفاده کنند. بنیان کنگره از همه مشکلات و مصائبی که وجود داشت استفاده کرد تا به راه درست برسد مثلاً از سکته قلبی به درمان سیگار رسید. ما باید از هر مشکلی به عنوان یک رحمت استفاده کنیم.
مشارکت همسفر مهلا:
«تو بنیانی و بنیان جدیدی را بنا کردی
تو این گم کردهها را ز حیرانی رها کردی»
مردمان سرزمینی که تاریخ خودشان را میشناسند قطعاً خیلی موفقتر از مردمان سرزمینی هستند که تاریخ کشورشان را مطالعه نکردهاند و نمیدانند و یا فراموش کردهاند. انسان همیشه به یادآوری مطالب نیازمند است و فراموشی یکی از ابزارهای مثلث تاریکی است، یادآور شدن و قدردانی کردن خود باعث میشود انسان از پنهان کاری و کفر خارج شود، اگر به سیر تحول کنگره بنگریم، میبینیم که کنگره مانند بذری بود که از دل خاک شروع به جوانه زدن کرد و تبدیل به درخت کنگره شد.
بهنظر من ریشههای این درخت تنومند خود جناب مهندس هستند، این جشن بنیان در واقع یادآور چگونگی شکلگیری و بوجود آمدن آن بذر است و یا آن جادههای خاکی که جناب مهندس از اعتیاد به سمت افراد طبیعی، کشیدن یا به عبارت بهتر جادهای از دوزخ به بهشت که این جاده با تلاش افراد زیادی روزبهروز عریضتر شد و با معماری جناب مهندس تبدیل به اتوبان شد و یک مسیر امن و هموار برای رهایی ما و نسل بعد از ما فراهم شد، ما همه در کنگره یک خانوادهایم و هر خانواده یک ساختاری دارد اگر بخواهیم ساختار این خانواده را حفظ کنیم باید از خودگذشتگی و بخشش داشته باشیم.
این بخشش و گذشت نشان میدهد تا چه اندازه آموزشها را فرا گرفتهایم بخشش در واقع یعنی، وقتی یک نفر مقابل ما قرار میگیرد که رفتار، کردار و اعمال و کارهایش هیچ کدام با معیارهای ما منطبق نیست و ما اصلاً او را درک نمیکنیم با همه اینها از کار او و حرکتی که انجام داده چیزی به دل نگیریم و از اعماق وجود او را ببخشیم این میشود، بخشش در واقع بخشش زمانی اتفاق میافتد که منیت، غرور و تکبر نداشته باشیم، به قول دیدهبان محترم آقای مجید ما در واقع از آقای مهندس آموختیم که باید حرکت کنیم باید تفکر کنیم باید ایمان داشته باشیم و صبر کنیم تا به آن آرامش لازم برسیم و آموختیم انسانها جایگاه ارزشمندی دارند؛ حتی اگر در باتلاق و سیاهی باشند و اگر همه اینها را آموختیم و به آن عمل نکردیم در واقع ما هیچ چیز نیاموختیم.
مشارکت همسفر نادیا:
آرزوی جناب مهندس این بود که در سال 1400 بینالمللی شدن کنگره باشد و اینکه در بعضی از کشورها بتوانیم یک شعبه بزنیم در دنیا حدود ۳۰۰ میلیون نفر رنج میبرند. مناسبتها در کنگره بدون دلیل نیستند در پشت هر کدام دلیل خاصی است، اگر ما هر کدام از اینها را حذف کنیم در کار کنگره خلل ایجاد میشود. عصیان، نسیان و وسوسه سه ضلع مثلث تاریکی هستند. این مناسبتها باعث میشود انسان دچار نسیان نشود و هر انسانی به یک دلیل در این جهان هستی زندگی میکند، اگر دلیلی وجود نداشته باشد خلق آن را از این جهان برمیدارد به جهان دیگری میبرد، پس ما وقتی هستیم برای یک نقش وجود داریم باید آن را پیدا کنیم و بازی کنیم و ایفا کنیم.
آن نقش باید رؤیت شود و دیده شود؛ بنابراین یکی از ابزارهای نیروهای بازدارنده این است کاری میکند که انسان دیده و رؤیت نشود، طوری با هم برخورد کنند و نامرئي هستند، وقتی این اتفاق افتاد یواشیواش نقش کم رنگ میشود، مثل آدمی مریض است کسی به آن کاری ندارد انگار اصلاً مریض نیست، پس دیده شدن و رؤیت شدن یکی از بخشهای مهم زندگی است. انسانها را به درجهای از آگاهی و پختگی میرساند یکی از خصلتهایی که پیدا میکند این است همه را خوب میبیند. یک استاد خوب شاگردانش را خوب میبیند؛ حتی پتانسیلها، ویژگیها و تواناییهای آنها را خوب میبیند.
راهنما میداند این شاگرد برای چه کاری مناسب است و چه نقطه قوه و نقطه ضعفی دارد در نهایت تواناییهایی که در وجود آن شاگرد است آزاد میشود. آقای مهندس در کنگره کار میکنند که بالاترین استعداد و پتانسیلی که در درون مسافران است کشف شده و آزاد میشود ما هر کاری انجام میدهیم آخرش به آموزش و آموختن برمیگردد. شرط اصلی دیدن و آزاد کردن ویژگیها این است اگر دوست داشتن را در وجود پرورش دهیم میتوانیم خوبی دیگران را ببینیم این دو فایده دارد، خوبی دیگران به ما منتقل میشود و مرام و از خودگذشتگیاش به ما میرسد.
رابط خبری و ویراستاری: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر زهره(لژیون پنجم)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهره(لژیون پنجم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
65