بنیان و ریشه‌های ماندگار کنگره۶۰

جلسه اول از دوره پنجاه و ششم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی حکیم هیدجی به استادی راهنما همسفر فریبا، نگهبانی همسفر فرزانه و دبیری همسفر خدیجه با دستور جلسه «بنیان کنگره۶۰» روز یکشنبه ۱۶ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ شروع به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

از همسفر مهین ایجنت هیدج، نگهبان، دبیر و همچنین مرزبانان که واقعاً برای برقراری نظم زحمت می‌کشند تشکر می‌کنم و در ادامه جایگاه دبیر و نگهبان را تبریک می‌گویم، امیدوارم که موفق باشید. در مورد دستور جلسه باید بگویم من وقتی وارد کنگره شدم مثل همه عزیزان تازه‌واردین که باحال خراب به کنگره می‌آیند حال بنده هم خیلی خراب بود و در مدتی که مسافرم مراحل درمان را طی می‌کرد، حال بنده هم خوب شد. گاهی اوقات به خودم تلنگر می‌زدم، این تلنگر گاهی باعث خراب شدن حال من می‌شد؛ ولی در ادامه باعث امید بنده می‌شد و خدا را هزاران بار شکر می‌کنم و برای مهندس و راهنمایم دعا می‌کنم و از خداوند می‌خواهم همیشه سالم و پاینده باشند.

اگر کنگره نبود چه اتفاقی می‌افتاد؟ شما هم این سؤال را از خودتان می‌کنید، وضعيت خودمان، مسافر و بچه‌های ما چه می‌شد؟ چند خانواده از هم جدا می‌شدند و به کدام سمت‌وسو می‌رفتیم و ... خدایا هزاران مرتبه شکر. انسان‌ها وقتی دچار مشکلی می‌شوند با خودشان می‌گویند: خدایا این مسئله عقوبت کدام گناه من است؛ ولی بنده این سؤال را از خود می‌پرسم که خدایا بابت کدام کار خوبم مسیر کنگره را به من نشان دادی؟ باز می‌گویم خدایا هزاران بار شکرت، من لایق نیستم شما به بزرگی خودتان مرا انتخاب کردید.

زندگی کردن در ناآگاهی، نادانی‌ها و تاریکی‌ها خیلی سخت می‌باشد؛ همچنین زندگی کردن در روشنایی‌ها توأم با آگاهی باوجود تمام سختی‌هایش شیرین و لذت‌بخش می‌باشد و این مسئله را اکنون می‌توانم بگویم که به رهایی دست‌یافته‌ایم. انسانی که به رهایی می‌رسد و به آن جايگاه دست پیدا می‌کند که سخت‌ترین مشکلات را با تفکر و آموزش‌های کنگره۶۰ می‌تواند به نحو احسن حل کند. استاد امین می‌فرمایند:«یک سری رسوم و جشن درکنگره وجود دارد که این‌ها مستلزم هم هستند و باید وجود داشته باشند و اگر بخواهیم یکی را حذف کنیم دیگری آسیب می‌بیند و کلاً کار کنگره خراب می‌شود.»

کسی که برای اولين بار وارد کنگره۶۰ می‌شود به قول آقای مهندس بالاترین سطح که آقای مهندس با آگاهی‌های نابشان می‌باشد تا پایین‌ترینشان که میز، صندلی، آب، برق، گاز می‌باشد یا ایجنت و مرزبان و دیده‌بانان محترم باشند، همگی دست‌به‌دست هم می‌دهند تا یک نفر به رهایی برسد، شخصی  که به رهایی می‌رسد دینی نسبت به کنگره بر عهده دارد، نباید بعد از رهایی کنگره را رها کند؛ باید در کنگره ماندگار شود و با عشق و محبتی که دریافت کرده است و به جايگاهی هم که رسيده است و ازنظر اقتصادی نیز حالش خوب شده است باید درکنگره ارائه دهد.

فلسفه وجود جشن‌ها این است که باید باشند تا ما بتوانیم ابراز علاقه، محبت و قدردانی‌مان را در این مراسم نشان دهیم به‌خصوص از بنیان کنگره۶۰. در مورد خود بنیان نیز سال‌ها می‌گفتیم فلان روز جشن بنیان‌گذاری کنگره۶۰ می‌باشد تا این‌که بعد از مدتی آقای مهندس و استاد امین به این نتیجه رسیدند که این کلمه مناسب نیست، بنیان‌گذار یعنی کسی که بنایی را بناکرده و به دست صاحب اصلی‌اش می‌سپارد؛ مثل مهندسی که مدرسه یا دانشگاهی را می‌سازد، یک پروژه دیگری را آغاز می‌کند و کاری به عاقبت آن پروژه ندارد ولی کنگره۶۰ این‌گونه نیست، می‌گویند؛ بنیان کنگره یعنی ریشه کنگره، کنگره ریشه دارد و این ریشه به‌قدری قوی است که ماند و به‌جاهای دیگر رسید.

آقای مهندس می‌گویند: «هدف من این بود که به چند نفر بگویم من این روش را ابداع کردم، با این‌که در اطرافم خیلی افراد مصرف‌کننده بود؛ ولی نمی‌توانستم به آن‌ها بگویم که با هر نوع و هر مقدار ماده مصرفی باید تریاک مصرف کنند؛ چون متوجه نمی‌شدند، کسی برای مصرف‌کننده ارزشی قائل نبود که حرف‌های او را قبول کنند. خدا را شکر نظر و لطف خداوند شامل حال آقای مهندس بوده و از ایشان به ما رسیده است. در کنگره ریشه‌ ما خیلی قوی، محکم و استوار است.

آقای مهندس مانند سایر مصرف‌کننده‌ها با اعتیاد عجین بوده و درد خماری و سختی‌های بسیاری را متحمل شده‌اند، این موفقیت در ماه رمضان با الهام از این ماه پربرکت صورت گرفت و قطعاً از طرف خداوند بوده است. آقای مهندس بعد از موفقیت به دکتر، مهندس و مردم عادی نگفتند که این روش را ابداع کردند؛ چون برای آن‌ها قابل‌قبول نبود؛ ولی فکر کردند افرادی حرف من را قبول می‌کنند که مانند من و هم درد من باشند و ما را انتخاب کردند. ما در ابتدا با مشکلات و سختی‌های زیادی ازجمله مشکل مالی روبه‌رو بودیم؛ اما کنگره و آموزش‌های آن توانستیم با مشکلات کنار بیاییم‌.

اوایل نمایندگی هیدج با این عظمت نبود، ما نمایندگی هیدج را با ۴ نفر آغاز کردیم و ذره‌ذره شروع شد تا به اینجا رسید. آن زمان که وارد کنگره شدم راهنمایی نبود، آقای مهندس فرمودند: «برای  راهنمایی باید امتحان‌داده شود» و من جزء اولین افرادی بودم که با نمره جهان‌بینی۱۶ و نمره فنی ۸/۷۵  راهنما شدم؛ چون کنگره تازه بنیان شده بود و بعدازآن سخت‌گیری آقای مهندس شروع شد تا افراد بخوانند و زحمت بکشند تا موفق به کسب جایگاه راهنمایی شوند. از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم و برایشان سلامتی، سرافرازی و طول عمر خواستارم و این جشن بزرگ را به همه اعضاء کنگره۶۰ تبریک عرض می‌کنم.

در ابتدای جلسه تقدیر از نگهبان و دبیر جلسه دوره قبل

اهداء لوح به اعضاء لژیون سردار

مرزبان کشیک: همسفر فاطمه
تایپیست: همسفر لاله رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون اول) همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون نهم)
ویرایش و ارسال: همسفر فرنوش رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حکیم هیدجی