دومین جلسه از دوره هجدهم سری کارگاههای خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی بنیان مشهد به نگهبانی مسافر جواد، راهنمای محترم مسافر وحید و دبیری مسافر علیاصغر با دستور جلسه «بنیان کنگره ۶۰» یکشنبه ۱۶ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز شد.
سخنان استاد:
سلام دوستان وحید هستم یک مسافر، خداوند را شاکرم که زیر این سقف هستم و آموزش میگیرم. در مشهد ما ابتدا مکانی برای برگزاری لژیون نداشتیم و در دفتر املاک جلسات تشکیل میشد که یکی از عزیزان این مکان را در اختیار ما گذاشته بود. آن موقع به علت نداشتن مکان ثابت برای برگزاری جلسات ما خیلی دربهدری متحمل شدیم. ساعت دو تا چهار بعدازظهر که زمان تعطیلی دفتر املاک بود، باتوجهبه برودت هوا ازآنجا استفاده میکردیم. قبل از برودت هوا و در شروع حرکت از پارک کوهسنگی برای جلسات استفاده میکردیم. البته مسافری که دفتر املاک را در اختیار ما گذاشت خود نتوانست سفرش را کامل کند! ایشان اولین سری صندلیهای کنگره ۶۰ را نیز تهیه کردند! ولی هنوز فرمان برای ایشان صادر نشده که سفر کند!

به نظر من هفته بنیان دو هدف را دنبال میکند؛ اول اینکه این شادباش برای بنیان و کنگره ۶۰ برای چیست؟ چرا این موضوع مهم است و باید یادآوری شود؟ قبل از کنگره ۶۰ درمان برای مصرفکنندگان مواد وجود نداشت و هر بلایی بر سر مصرفکنندگان میآورند! از urd و تصفیه خون بگیر تا شلاق درمانی و غیره. در نهایت انگشت اتهام بهسوی مصرفکننده بود که تو بیعرضه هستی و مرد نیستی! دوست داری که مواد مصرف کنی! قبلاً همه اینها یک معنی میداد که تو نمیخواهی! تو نمیتوانی مرد نیستی و اراده نداری! تازه بعد از چندین سال خیلی لطف کردند و گفتند بیماری اعتیاد و اعتیاد را جزء بیماریها دستهبندی کردند البته این موضوع فقط در حد حرف بود و کسی قبول نداشت! واقعاً الان را نگاه نکنید که صورتمسئله اعتیاد توسط جناب مهندس حل شده است! دکتری میگفت: برو پسر جان تریاک نکش و بجای آن معجون بخور! یا قرصهای گوناگونی تجویز میکردند که نهتنها درمان را به ارمغان نمیآورد بلکه مصرف قرص نیز به مواد اضافه میشد. ما چیزی را جشن میگیریم که ۲۷ سال پیش وجود نداشته است. چندی پیش مصاحبهای داشتیم با گروه سمفونی کنگره ۶۰ در این مضمون که اگر ما هر چه را از زندگی خود حذف کنیم مثل نور یا صوت، تازه متوجه تأثیرگذار بودن آن میشویم. ما متوجه وجود و کارایی مثبت کنگره ۶۰ نیستیم و تنها وقتی متوجه این نعمت میشویم که آن را ازدستداده باشیم. اگر کسی خدمتی را بر عهده بگیرد و بهموقع حاضر نشود گویی نمیداند کجا هست و برای چه خدمت پذیرفته است. آشنایی من با کنگره توسط یکی از دوستان قدیمی که مصرفکننده شیشه بود و تخریب زیادی داشت رخ داد، او دچار دگرگونی شده بود و کلام و رفتارش کاملاً تغیر کرده بود و این امر کنجکاوی مرا برانگیخت، با او همراه شده و برای درمان به شعبه فشم تهران رفتم. بهسختی توانستم به رهایی برسم. حالا به رهجو میگویند لطفاً برو به کلینیک فلان چون ظرفیتتکمیل شده است، معرکهگیری میکند! واقعاً نمیداند که چه چیز به دست آورده و چه نعمتی در اختیارش قرار داده شده است! ما همه چندین بار تجربه ترک موقت مواد را داشتهایم؛ ولی تجربه درمان را کسب نکردهایم! از بین سفر اولیها هر کدام بگویید میدانم درمان چگونه است میگویم درکی از آن ندارید. چیزی که قرار است به دست آورید بسیار باارزش است و این را سفر دومیها که در خواب شب هم نمیدیدند که بدون مصرف مواد اینقدر حال خوبی داشته باشند درک میکنند.
دوم اینکه بعد از قرنها صورتمسئله اعتیاد حل شد. در زمان مقرر صورتمسئله اعتیاد به مهندس دژاکام داده شد چرا که ایشان در زمان خود بیشترین خواسته قلبی را برای رهایی داشتند، همچنان که خداوند معرفت و نبوت خود را در قلب کسانی نهاد که بیشترین خواسته برای پرستش او را داشتند و خواستار خروج از طاغوت زمان خویش بودند این مبنای انتخاب پیامبران الهی بود. اگر کسی بیشتر از مهندس دژاکام خواهان رهایی بود مسلماً پیامآور کنگره ۶۰ میشد. مهندس انتخاب شد؛ چون هیچکس بهتر و باانگیزهتر از ایشان نبود. در ابتدای کار کنگره در مشهد تعداد مسافران کم بود و حرمت و قوانینی وجود نداشت و کنگره رفتهرفته به تکامل رسید. با بیشترشدن اعضا از پارک کوهسنگی به فرهنگسرای غدیر منتقل شدیم و از آنجا به دفتر املاک رفته و سپس به فرهنگسرای الهیه نقلمکان کردیم. ما در این مسیر مشکلات و کمبودهای متعددی را پشت سر گذاشتیم. تا اینکه زمین شعبه بنیان بهعنوان اولین زمین کنگره ۶۰ خریداری شد. مهندس دژاکام که خداوند نگهدار ایشان باد خیلی برای اوتی و موارد دیگر زحمت متحمل شدند. هر کاری در شروع با مشکلات متعددی مواجه میشود و هر کاری بنیانی دارد و بنیان کنگره ۶۰ مهندس دژاکام است.
بزرگداشت هفته بنیان برای این است که بدانیم چه اتفاقی رخداده و هر دستاوردی بنیانگذارانی دارد که برای بهثمررسیدن آن زحمات بسیاری کشیدهاند و بهترین سرمایه خود را که زمان است، برای این مهم صرف کردهاند. من ابتدا به خودم بعد بهتمامی اعضای کنگره بابت این نعمت بزرگ تبریک میگویم. درزمان مصرف حاضر بودم آنچه دارم بدهم؛ ولی به درمان برسم. حالا که به گذشته نظری میاندازم متوجه میشوم که خیلی بیشتر از آنچه گمان میبردم به من عطا و بخشیده شده است. چه بودم و چه شدم! الان برای ساعات متوالی زیر نظر آقای فلاح در سالن کشتی تمرین میکنیم. تحرک زیادی پیدا کردهایم! این نعمتی است که بهپاس کنگره ۶۰ به ما ارزانی گردیده است و باید در حفظ آن بکوشیم. عدهای غافلاند و خبر ندارند و از حضور در کنگره ۶۰ بهرهای نمیبرند! قوانین و مقررات وضع شده در کنگره ۶۰ فقط برای این است که ما به حال خوش و درنهایت به درمان برسیم. اگر به شخص انضباطی گوشزد میکنند تو باید این کار را انجام دهی، باید بداند که دارو و درمان او در انجام آن کار است. اگر میگویند فقط دو بار میتوانی راهنمایت را تغییر دهی، بهخاطر صلاح کار توست. هر چه در کنگره هست فقط برای شخص ماست ولاغیر. در لژیون سردار به اینگونه است که دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما بکاریم تا دیگران بخورند و امیدوارم قدر آن را بدانیم. مهندس دژاکام نهتنها مهندسی اعتیاد بلکه مهندسی زندگیکردن را در اختیار ما گذاشت و مهندس امین جهانبینی را به ما آموخت و کنگره ۶۰ نیز کمترین کاری که انجام میدهد درمان اعتیاد و رهایی است. همه چیزهایی که کنگره ۶۰ در اختیار ما قرار داده است ارزنده است و امیدوارم قدردان آن باشید. بهافتخار آقای مهندس دژاکام دست بزنید.
مرزبان خبری: مسافر وحید
تصویربردار: مسافر محسن
نگارش: مسافر مصطفی
ویرایش و ارسال: مسافر عباس
- تعداد بازدید از این مطلب :
197