هشتمین جلسه ازدوره بیست ودوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی ساوه ویژه مسافران با استادی راهنما مسافر محمد و نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه < هفته بنیان > روز یکشنبه ۱۶ آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
از دبیر، نگهبان جلسه و دوستانی که نوشتارها را قرائت کردند تشکر میکنم از ایجنت و گروه مرزبانی سپاسگزارم که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم. دستور جلسه در مورد بنیان کنگره ۶۰ است. در تاریخ ۷۶/۹/۱۵ آقای مهندس از دست موادی که سالیان سال انواع و اقسام ترکها را موفق نشده بودند رها میشوند و این روش ابداعی، روش DST است. چرا این مناسبتها مهم است؟ آقای مهندس همیشه در صحبتها میفرمایند: رهایی من رهایی تک تک اعضا میباشد.
این مناسبتهای مرزبانان، دیدهبانان، راهنما و هفته بنیان مهم است؛ چون اگر یادآوری نشود انسان دچار نسیان میشود. نسیان، عصیان و وسوسه سه ضلع مثلث تاریکی است. وقتی که یادآوری میشود و تشکر و قدردانی میکنیم باعث میشود دیگر پنهان کار نباشیم دیگر از کفر بیرون بیاییم و کافر نباشیم. کافر کسی است که پنهان میکند پس مهم است بدانیم که چه اتفاقاتی افتاده و چه کسانی چه کارهایی کردهاند و بتوانیم از آنها قدردانی سپاسگزاری کنیم. آقای مهندس میفرمایند: بعد یک سال، اولین جلسهای که برگزار کردیم ۷ یا ۸ نفر بودیم پول نداشتیم که برویم برای افطاری آش بگیریم و بخوریم تمام جاهایی که من میرفتم پیاده میرفتم، یعنی وضعیت آنطور نبود که بعد از ۲۸ سال به این راحتی باشد و به اینجا که الان هستیم برسیم.
خداوند پشت آقای مهندس بودند که این کار پیش رفته است همین وضعیت برای شعبه ساوه هم بوده البته خیلی بهتر و بستر آمادهتر بوده، وقتی ما رفته بودیم که اجازه شعبه ساوه را بگیریم قرار شد از پارک شروع کنیم، پارک، هوا سرد بود و دور آلاچیقهای دریاچه را با پارچههای پلاستیکی میپوشاندند که سرما اذیت نکند و خیلی سختیهای دیگر و این سختیها برای چه بود؟ چرا ما این کار را میکردیم؛ چون کنگره ۶۰ در محبت پیشتاز است. آن دوست داشتن باعث شد که کنگره ۶۰ که هیچ کس یک ریالی حقوق نمیگیرد؛ ولی برای خدمت کردن آن گریه میکنند، برای اینکه خدمتی را که بعد ۴ سال و ۵ سال تمام میشود حالشان خراب میشود گریه میکنند. آن محبت و دوست داشتن باعث شد که شعبه ساوه به این مرحله برسد.
اگر محبت و آموزشهای آقای مهندس را راهنما به ما یاد نمیداد الان شعبه ساوه نبود.
آقای مهندس میتوانست بعد رهایی خودش برود دنبال زندگی خودش چه کاری بود که این کار سخت و مشقت را انجام بدهند. آقای مهندس میگفتند: ستاد مواد مخدر یک اتاق داده بودند به ما هفتهای دو ساعت میرفتیم و جلسات را برگزار میکردیم. لازم است که همه اینها تکرار شوند که بدانیم چه اتفاقاتی افتاده و این را بدانیم که کنگره ۶۰ جزو داراییهایتان باشد مثل پدر، مادر یا هر چه که دارایی شما حساب میشود، چون اگر آقای مهندس نبود به سلامتی، آرامش و آسایش نمیرسیدیم و در آخر هم من ۲۸ سال رهایی آقای مهندس به خودشان خانواده محترمشان و دیدهبانان، اعضای کنگره ۶۰ مخصوصاً شعبه ساوه تبریک عرض میکنم امیدوارم این نوع مناسبتها این جشنها سالیان سال ادامه داشته باشند و ما بتوانیم از محبت و دانش آقای مهندس بهره برداری کنیم و لذت ببریم.

مرزبانکشیک:مسافر رضا
نگارش متن و عکاس:راهنما همسفر ناصر
تنظیم وارسال: مسافر علی
نمایندگی ساوه
- تعداد بازدید از این مطلب :
136