جلسه دوم از دور چهاردهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی امام قلی خان با استادی پیشکسوت و راهنمای محترم مسافر علی، نگهبانی مسافر احمد و دبیری مسافر حمید با دستور جلسه:« بنیان کنگره60 » در روز یک شنبه 16 آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان علی هستم یک مسافر. قبل از اینکه در رابطه با دستور جلسه صحبت نمایم، یک تشکر ویژه از ایجنت محترم و گروه مرزبانی می کنم که از بنده برای استادی امروز دعوت نمودند.
دستور جلسه امروز هفته بنیان کنگره60 می باشد. این دستور جلسه برای ما یک یادآوری است؛ برای اینکه در جریان باشیم، امکاناتی که امروز مشاهده می نمائیم، به این صورت نبوده اند؛ مشکلات عدیده ای بر سر راه قرار داشته اند که با تدبیر و تفکر آقای مهندس، یکی پس از دیگری مرتفع شده اند.
هر سازمان و مکانی در یک روزی افتتاح می شود که آن روز را بسیار محترم می شمارند و برای خودشان جشن می گیرند؛ کنگره60 نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد. ما انسان هایی بودیم که به قول خودمان، راه را گم کرده بودیم و فکرش را هم نمی کردیم بتوانیم به مسیر، باز گردیم؛ چرا که هر لحظه که مواد مخدر مصرف می کردیم، به فکر این بودیم چه موقعی زندگی مان به پایان می رسد، اما کنگره60 زندگی دوباره به ما هدیه داد، لذا بایستی قدردان این سیستم باشیم.
تمام جشن هایی که در کنگره60 نظیر بنیان ایجنت و مرزبان، راهنما، همسفر و دیده بان داریم، به این دلیل است که به ما یادآوری شود چه کسانی به ما خدمت نموده اند؛ دیده بان، راهنما، ایجنت و... فقط یک اسم نیستند؛ تمامی این ها تلاش کردند تا با آرامش در این مکان قرار داشته باشیم که در اصل همه ی این ها بنیان کنگره60 قرار دارد.
شروع کنگره60 در سال 1378بود؛ آقای مهندس می فرمایند: با تعداد اندکی، جلسات را شروع نمودند که هیچگونه امکاناتی همچون صندلی نیز وجود نداشت. آقای مهندس سختی های زیادی را تحمل کردند و تدابیر بسیاری را اتخاذ نموده اند تا امروزه، بتوانیم به راحتی در این جلسه حضور داشته باشیم. در هر مکانی 10نفر دور هم جمع بشوند، قطعا یک درگیری رخ خواهد داد؛ اما در هر جلسه ای از کنگره60، حداقل 200نفر دور یکدیگر جمع می شوند و با آرامش، مشغول آموزش گیری می باشند که همه ی این ها به واسطه ی تدابیر آقای مهندس است.
روز اولی که به کنگره60 آمدم، آقای خدامی استاد جلسه بودند؛ ایشان در رابطه با نفس صحبت می نمودند. با خود پرسیدم: نفس چیست؟ کجای انسان قرار دارد؟ زیرا تصور می نمودم نفس، جزو صور آشکار انسان می باشد و به دنبالش می گشتم؛ چرا که هیچگونه آگاهی نداشتم و فقط به این فکر می کردم، پول در بیاورم، مواد مصرف کنم و اندکی از پولم را خرج مایحتاج زندگی نمایم.
کتاب عبور از منطقه 60درجه زیر صفر را هر بار که می خوانم، نکته ای تازه از آن در می یابم؛ از جزوه جهان بینی دریافتم نفس جزو صورپنهان است و تمام خواسته هایم از نفس سرچشمه می گیرد.
سال 1385 کنگره60 اصفهان در بهزیستی قرار داشت؛ به آنجا رفتم که آقای مجید اعتباریان نیز در آنجا بودند؛ حدود 10 الی 15 نفر بودیم. هفته ای دو جلسه داشتیم که یک جلسه در بهزیستی و یک جلسه نیز در پارک بود؛ روزهای پنجشنبه بعد از جلسات ما، جلسات سازمان دیگری شروع می شد. ما مجبور می شدیم در پارک، جلسات را برگزار کنیم؛ هیچگونه امکاناتی هم نداشتیم و سرما و گرما را تحمل می کردیم. ما را از بهزیستی بیرون راندند؛ به سالن آمفی تئاترِ اَبَر رفتیم که آنجا نیز مشکلات عدیده ای را تحمل کردیم؛ حدود 2سال در آن مکان بودیم که از آنجا نیز به بیرون رانده شدیم. اما با تلاش اعضا و تدابیر آقای مهندس، همواره مسیر، باز می گردد. بلافاصله یکی از اعضا به نام آقای کردگاری مکانی داشت که به مدت 4سال، آن را در اختیار کنگره60 قرار داد. از آنجا بود که کنگره60 اصفهان، پا گرفت.
آقای خدامی، آقای جمال کبیر رضایی، خانم سودابه و... هفته ای دو بار از تهران به اصفهان می آمدند تا کنگره60 در اصفهان، شکل گیرد. آن ها از جان خود می گذشتند؛ حال اگر من درست حرکت نمی کردم، حق الناس می شد. ایجنت، راهنما و مرزبان نیز از وقت خود می گذرند تا این مکان امن را برای شما فراهم کنند؛ اگر شما نیز درست حرکت نکنید، قطع به یقین حق الناس کرده اید.
باز هم تکرار می کنم، از سیستم کنگره60، آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزار باشید. قدردان راهنمایتان باشید؛ چرا که ایجنت و مرزبان و... همگی از آموزش های راهنما، به این جایگاه های خدمتی دست پیدا می کنند. کسانی که قدردان سیستم نیستند، به محض اینکه از جلسات فاصله می گیرند، مشکلات یکی از پس دیگری به سراغشان می آید.
در پایان؛ باز هم از آقای مجید اعتباریان تشکر می کنم. زمانی که ایشان به کنگره60 آمدند، سختی های زیادی را در طول سفرشان متحمل شدند؛ اما عقب نکشیدند، درمان شدند و به یکی از راهنمایان تراز اول در اصفهان تبدیل گشتند که از لژیون ایشان، دیده بانانی نظیر آقای منصوری و آقای صدیقی بیرون آمدند. خواهش می کنم ایجنت محترم را تشویق نمائید.
___________________________________________________________________________________________________________________________________________________
تصویر بردار: مسافر نادر( لژیون پنجم)
نگارش، تنظیم و ارسال مطلب: مسافر اشکان، مسئول سایت نمایندگی امام قلی خان
- تعداد بازدید از این مطلب :
352