English Version
This Site Is Available In English

بنیان یعنی یک تفکر نو و بی‌سابقه

بنیان یعنی یک تفکر نو و بی‌سابقه

جلسه دوم از دوره پنجاه و ششم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی البرز (کرج)؛ با استادی راهنمای محترم مسافر عباس نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر علیرضا، با دستور جلسه "بنیان کنگره 60" در روز یکشنبه شانزدهم آذرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان عباس هستم مسافر. بسیار سپاسگزارم از نگهبان عزیز و دبیر محترم‌شان که این فرصت را فراهم کردند تا امروز در این جایگاه هم آموزش بگیرم و هم خدمت کنم. اگر بخواهم حس و برداشت خودم را از دستور جلسه بنیان کنگره ۶۰ بیان کنم باید بگویم تمام حرکت من به درک همین موضوع برمی‌گردد. هر مقدار که فهم من از این دستور جلسه عمیق‌تر شد مسیر حرکت من هم در کنگره تغییر کرد و کیفیت بهتری گرفت. بنابراین لازم می‌دانم قبل از هر چیز این هفته را به جناب مهندس و به تمام اعضای کنگره ۶۰ تبریک بگویم.
حدود چهار سال و نیم پیش وارد کنگره ۶۰ شدم؛ درست چند روز مانده به عید. آن روز حتی ثبت‌نام من هم انجام نشد و واقعیت این است که من هیچ تصویر روشنی از کنگره نداشتم. ذهنم آن را شبیه کمپ‌ها، انجمن‌های دیگر یا مجموعه‌هایی می‌دید که فقط برای ترک اعتیاد فعالیت می‌کنند. در ذهن من اعتیاد مساوی بود با ترک و درمان اصلاً معنایی نداشت. برای اولین بار در کنگره ۶۰ بود که با مفهوم درمان آشنا شدم.
وقتی وارد کنگره شدم حال خوشی نداشتم و از نظر جسمی به‌هم‌ریخته بودم، از نظر اقتصادی در بحران بودم و زندگی خانوادگی‌ام در آستانه فروپاشی قرار داشت. همسرم قصد جدایی داشت و زندگی من واقعاً تبدیل به یک جهنم شده بود. در اوایل سفر تصورم این بود که فقط بیایم، نامه را بگیرم، هفته‌ای یک‌بار بیایم مصرف اوتی را تنظیم کنم و بروم. همه چیز را ساده می‌دیدم فکر می‌کردم همان‌طور که مواد می‌زنم، با اوتی هم می‌توانم رها شوم.
اما وقتی مدتی در کنگره حرکت کردم فهمیدم مسیر آن کاملاً متفاوت است. دارو تنها پنج درصد قضیه است و ۹۵ درصد درمان مربوط به جهان‌بینی، آموزش‌ها، یادگیری و تغییر نگرش انسان است. تازه فهمیدم این ساختار برای اولین بار در هستی بنا شده. تفکری که پیش از این در هیچ نقطه‌ای از دنیا نه به صورت آشکار و نه به صورت پنهان وجود نداشته است. این‌جا بود که تفاوت بنیان و بنیان‌گذار را درک کردم. بنیان‌گذار یعنی کسی که ایده‌ای را از جایی به جایی منتقل و تأسیس می‌کند، اما بنیان یعنی یک تفکر نو و بی‌سابقه که برای اولین بار در هستی خلق شده باشد و آقای مهندس چنین کاری را انجام دادند.
در ۱۴ مقاله هم می‌خوانیم که جناب مهندس کنگره را به یک درخت تشبیه می‌کنند، خودشان ریشه و تنه اصلی این درخت هستند، دیدبانان شاخه‌های اصلی، مرزبانان و راهنماها شاخه‌های گسترش‌یافته، و رهجویان و تازه‌واردان شکوفه‌ها و میوه‌های آن. من این‌ها را نمی‌دانستم اما در طول این چهار سال به‌تدریج درک کردم چه اتفاق بزرگی در هستی رخ داده و چه کشف عظیمی صورت گرفته است.
بیرون از کنگره اعتیاد هنوز هم یک بیماری لاعلاج شناخته می‌شود همان‌طور که درباره بسیاری از بیماری‌های دیگر هم همین نگاه وجود دارد. چون شناخت درست وجود ندارد چون صورت مساله پیدا نشده است. مثل مکانیکی که تا عیب را پیدا نکند نمی‌تواند تعمیر کند. کنگره ۶۰ صورت مساله را شناخت، ازکارافتادن سیستم ایکس. و همین شناخت اساس درمان شد.
امروز وقتی نگاه می‌کنم می‌بینم اعتیاد برای من نه یک لعنت بلکه یک نعمت بزرگ بوده چون باعث شد مسیر کنگره را پیدا کنم. هستی همیشه انسان را در تاریکی می‌گذارد تا او رشد کند و به روشنایی برسد. همان‌طور که در سی‌دی شب نیز گفته می‌شود، والفجر پس از تاریکی اتفاق می‌افتد. و به باور من کنگره ۶۰ والفجر عصر ماست، بزرگ‌ترین کشف و اختراع قرن ما. شاید امروز آن را ساده ببینیم اما مانند بسیاری از حقایق ارزش واقعی آن بعدها برای انسان‌ها روشن خواهد شد.
یقین دارم روزی خواهد رسید که جهان خواهد فهمید چه اتفاقی در کنگره ۶۰ رخ داده است.
ممنونم از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید، امیدوارم همه ما قدردان این نعمت بزرگ باشیم.

تایپ متن: مسافر محمد
عکاس: مسافر وحید
ویرایش‌متن‌وبارگزاری: مسافر محمد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .