همسفر پریوش
هفته بنیان کنگره۶۰ را خدمت مهندس و همه اعضای کنگره۶۰ تبریک میگویم و شاکر خداوند هستم که در این مکان حضور دارم و آموزش میگیرم. بهنظر من دستور جلسه بنیان کنگره۶۰ یکی از مهمترین دستورجلسات است؛ زیرا مهندس با علم و آگاهی که در زمینه درمان اعتیاد بهکار بردند، یکی از بزرگترین علوم را پایهگذاری کردند و هزاران خانواده را نجات دادند.
سالها پیش، مهندس دژاکام پس از ۱۷ سال مصرف، ترکهای گوناگون و شکستهای پیدرپی، تصمیم گرفتند به مواد مصرفی خود نظمی بدهند و برای آزمایش، آنرا کاهش دادند. پس از گذشت 11 ماه، ناباورانه مواد مخدر را بهطور کامل و قطعی کنار گذاشتند و این نویدی برای درمان سایر مصرفکنندگان بود. بعد از مدتی، مهندس تصمیم گرفتند کنگره۶۰ را برپا نمایند و به کمک سازمانهای مختلف از جمله ستاد مبارزه با مواد مخدر و افراد دیگر، توانستند کنگره ۶۰ را تأسیس کنند؛ و هزاران نفر به این مکان مقدس آمدند و اکنون زندگیشان غرق در آرامش و آموزش ناب کنگره است.
جناب مهندس نهتنها ریشه و بنیان کنگره۶۰ هستند، بلکه برای تمام ما که در این راه قدم گذاشتهایم و در حال دریافت آموزشها هستیم، ریشه و پایهای محکم بهشمار میآیند. مهندس فرمودند که در رأس نیستند، بلکه ریشه کنگره هستند؛ و چون ریشه هستند، بنیان کنگره محسوب میشوند. این ریشه قوی سبب بهوجود آمدن تنهای محکم شده که «دیدهبانان» کنگرهاند و شاخههای استوار که مرزبانان و راهنمایان کنگره هستند، میتوانند شکوفههای پایداری را پدید آورند که با هیچ باد و طوفانی از بین نمیروند.
همسفر مبینا
از وقتی با کنگره۶۰ آشنا شدم، همیشه برایم سؤال بود که چگونه ممکن است یک نفر بتواند چنین ساختار منسجم، دقیق و امیدوارکنندهای را برای رهایی انسانها از اعتیاد بنیانگذاری کند. وقتی درباره بنیان کنگره۶۰، یعنی مهندس حسین دژاکام، بیشتر خواندم و شنیدم، متوجه شدم چه مسیر دشوار و چه تجربه عمیقی پشت این مجموعه وجود دارد. با شنیدن داستان مهندس، گویا چراغی در ذهنم روشن شد. اینکه او خودش از تاریکی عبور کرده و بعد تصمیم گرفته نوری بسازد تا دیگران هم راه را پیدا کنند، برایم بسیار الهامبخش است.
همیشه تصور میکردم کمک به انسانها فقط با حرف زدن است؛ اما نگاه مهندس دژاکام به درمان اعتیاد، نگاهی کاملاً علمی و انسانی است. یکی از مسائلی که همیشه برایم قابل احترام بوده، این است که مهندس بهجای مبارزه با مصرفکننده، راه مبارزه با جهل و ناآگاهی را انتخاب کرده و اعتقاد دارد کسیکه مصرفکننده شده، دشمن نیست؛ بلکه انسان سردرگمی است که باید راه درست را پیدا کند.
این طرز فکر، نگاه من را هم به خیلی چیزها تغییر داد. بنیان کنگره۶۰ فقط یک ساختار نیست؛ یک تفکر است. تفکری که بر پایه حرکت، آموزش و تجربه شخصی بنا شده است. اینکه درمان فقط قطع مصرف نیست؛ بلکه ساختن دوباره انسان است. این نگاه شاید ساده به نظر برسد، اما در عمل زندگی هزاران نفر را تغییر داده است. وقتی میبینم مهندس تمام این مسیر را با صبر، عشق و پشتکار ساخته، بیشتر ایمان میآورم که هیچ تغییری در زندگی غیرممکن نیست؛ بهخصوص وقتی فردی پیشقدم میشود که خودش درد را لمس کرده و برای من این موضوع بسیار ارزشمند است. کنگره۶۰ امروز یک مجموعه بزرگ است؛ اما ریشهاش همان تجربه شخصی انسانی است که از تاریکی عبور کرده و تصمیم گرفته نور بسازد.
این جمله همیشه بر من تأثیر گذاشته است؛ کسی که از تاریکی عبور کرده است، قدر روشنایی را بهتر میداند. شاید همین شناخت عمیق از تاریکی است که باعث شده مهندس دژاکام با علم و آگاهی در کنار مردم بایستد. در نهایت؛ وقتی به بنیان کنگره ۶۰ فکر میکنم، بیش از هر چیز یاد میگیرم که امید یک شعار نیست؛ یک ساختن واقعی است. ساختنی که از یک نفر شروع شد و امروز هزاران نفر را در مسیر زندگی دوباره قرار داده است. و من، بهعنوان کسی که این مسیر را از بیرون میبیند، فقط میتوانم بگویم: احترام، قدردانی و آموختن از چنین انسانی، کمترین کاری است که میتوان انجام داد.
همسفر سحر
انسانها در تمامی دوران زندگی با مشکل بزرگ اعتیاد مواجه بودند و این مسئله جان بسیاری از انسانها را گرفت و زندگیهای بسیاری را نابود کرد. به دیدگاه من، کنگره۶۰ نقطه عطف بشریت در مقابله با این مشکل خانمانسوز محسوب میشود. بنیان کنگره۶۰، بهدلیل داشتن تجربه کامل و لمس جزءبهجزء مسائل مربوط به اعتیاد، برای همه آن مشکلات چارهاندیشی کرد و بهصورت کاملاً علمی تمامی این آسیبها را درمان کرد.
بنیان یعنی بذر؛ مهندس این بذر را کاشتند و از این بذر، درختان زیادی به وجود آمدند و شکل گرفتند. اگر مهندس دژاکام، بنیانگذار روش تدریجی نبودند، امروز هیچیک از ما و مسافرانمان به درمان قطعی نمیرسیدیم و مانند بسیاری از افراد دیگر که باور دارند اعتیاد درمان ندارد، ما نیز در همان باور غلط میماندیم و زندگیمان همچنان درگیر این بیماری خانمانسوز میماند. این درمان، امیدی برای تمام افرادی است که با این بیماری درگیر هستند. من و مسافرم با حالی خراب وارد کنگره شدیم. فکر میکردم زندگیام به پایان رسیده و همه مشکلاتمان فقط از جانب مسافرم است و تاریکیها و تخریبهای خودم را نمیدیدم.
همیشه تصور میکنم اگر کنگره۶۰ و آموزشهایش نبود و مهندس دژاکام این لطف بزرگ را در حق ما انجام نمیدادند، زندگیمان به کجا میرسید و چه سرنوشتی پیدا میکرد؟ من حال خوب و زندگی دوبارهمان را مدیون بزرگواری آقای مهندس، خانواده محترمشان و همه زحمتکشان کنگره هستم و بهنوبه خودم، هفته بنیان را به بنیانگذار کنگره۶۰، آقای مهندس دژاکام، خانواده گرانقدرشان و خانواده بزرگ کنگره۶۰ تبریک عرض میکنم و سپاسگزارم که این بستر را فراهم کردند تا آموزش بگیریم و مسیر را پیدا کنیم.
تایپ: همسفر سعیده، راهنما همسفر مرجان (لژیون یازدهم)
ویرایش: همسفر ثریا، راهنما همسفر منیژه (لژیون دوم)
ارسال: همسفر نجوا، راهنما همسفر هانیه(لژیون سوم)
همسفران نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
41