English Version
This Site Is Available In English

آشتی با قدرت مطلق

آشتی با قدرت مطلق

آقای مهندس با الهام از ماه رمضان و به‌کارگیری متد DST توانستند بر چالش اعتیاد و درمان آن چیره شوند. موضوعی که سال‌ها بسیاری از حل آن ناتوان مانده و بیماری اعتیاد را یک بیماری درمان‌ناپذیر می‌دانستند و هرکس که در دام این بیماری می‌افتاد تا پایان عمر درگیر آن باقی می‌ماند. تجربه شخصی من این است که از کودکی، هنگامی‌که سریال «آینه عبرت» پخش می‌شد، به‌طور ناخودآگاه از آن می‌ترسیدم و احساس وحشت داشتم. در خانواده‌ام پدربزرگ، دایی‌ها و عمویم مصرف‌کننده بودند و در اثر این بیماری جان خود را از دست دادند. آن‌ها انسان‌هایی مهربان و دلسوز بودند؛ اما من ناخودآگاه از آنان فاصله می‌گرفتم. همواره از مصرف‌کنندگان بیزار بودم و از آنان می‌گریختم تا این‌که دست تقدیر من را در کنار یک مصرف‌کننده قرار داد و جالب این‌جا است که این مصرف‌کننده که همسرم بود را بسیار دوست داشتم. زمانی فهمیدم همسرم مصرف‌کننده دائمی شده است که پسرم به‌دنیا آمده بود. با آنکه می‌دانستم همسرم مصرف می‌کند، باز هم سعی می‌کردم آبروی خود را نزد دیگران حفظ کنم و کسی متوجه نشود؛ اما اعتیاد اژدهایی است با هفت سر. هر سرش را بزنی، سری دیگر سر برمی‌آورد.

سال‌ها درد، رنج و مشقت را تحمل کردم و هر شب وقتی همه در خواب بودند با خدا رازونیاز می‌کردم و از او می‌خواستم؛ حتی یک روز هم که شده مسافرم را سالم ببینم. بارها به او می‌گفتم: آرزویم این است که او را یک روز سالم ببینم و بعد از دنیا بروم. بارها تلاش کردیم؛ اما به نتیجه‌ای نمی‌رسیدیم تا این‌که از طریق یکی از دوستان مصرف‌کننده با کنگره۶۰ آشنا شدیم. مدتی آمدیم؛ ولی باز هم کناره گرفتیم تا آنکه پس از سال‌ها دوباره به کنگره۶۰ بازگشتیم. همیشه با خود می‌اندیشم: «اگر آقای مهندس این روش را برای خود نگه می‌داشت و نمی‌خواست دیگران نیز از آن آگاه شوند، چه سرنوشتی در انتظارمان بود»؟ بی‌تردید مشکل اعتیاد همچنان حل‌ نشده باقی می‌ماند و امروز هزاران خانواده از هم می‌گسست و تاریکی و ناامیدی، وجود بسیاری از ما را فرا گرفته بود. آقای مهندس مرد بزرگی است که هم خود را نجات داد و هم بسیاری دیگر از انسان‌هایی را که در چنگال اعتیاد گرفتار بوده و هستند، رهایی بخشید. دلم می‌خواهد از ایشان سپاس‌گزاری کنم؛ زیرا من سال‌ها بود از قدرت مطلق گله داشتم که چرا باید چنین سرنوشتی داشته باشم؛ اما آقای مهندس با آموزش‌هایی که به من منتقل کردند، سبب شدند با قدرت مطلق آشتی کنم و از صمیم قلب با او سخن بگویم. از آقای مهندس، راهنمای خوبم و تمام اعضاء کنگره۶۰ سپاس‌گزارم. امیدوارم خداوند همگی شما را حفظ کند.

نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون پنجم)
ویرایش: همسفر عاطفه رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون ششم) دبیر دوم سایت
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کوروش آذرپور

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .