English Version
This Site Is Available In English

آغاز یک راه؛ تولد یک بنیان

آغاز یک راه؛ تولد یک بنیان

جلسه نهم از دوره پانزدهم سری کارگاه‌های آموزش خصوصی ویژه همسفران آقا کنگره۶۰ شعبه شیخ‌بهایی، با‌استادی همسفر جمشید، نگهبانی همسفر جواد و دبیری همسفر‌ علی با دستور جلسه "بنیان کنگره ۶۰" شنبه ۱۴۰۴/۰۹/۱۵ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
واژهٔ «بنیان» به معنای بناکننده و سازندهٔ یک راه، روش یا ساختار است. همان‌طور که می‌گوییم «بنیان‌گذار جمهوری اسلامی» یا «بنیان‌گذار یک علم»، در کنگره نیز بنیان‌گذار، جناب آقای مهندس هستند.
در پانزدهم آذرماه سال ۱۳۷۵، آقای مهندس تصمیم گرفتند که به مصرف خود سر و سامان بدهند. ایشان انسانی محقق و صاحب‌نظر بودند؛ شخصی که در پیچیده‌ترین سیستم‌های الکترونیکی می‌توانست عیب را بیابد و دستگاه را دوباره راه بیندازد. همین توانایی سبب شد که در اندیشه فرو روند و از خود بپرسند: «چطور ممکن است من که پیچیده‌ترین سیستم‌ها را تعمیر می‌کنم، در برابر جسم خود چنین ناتوان مانده‌ام؟» این تفکر با ماه مبارک رمضان هم‌زمان شد. آقای مهندس با الهام از همان ماه، پایه‌های روش DST را بنا نهادند؛ روشی که تا آن روز در تاریخ بشر نمونه‌ای نداشت و اجرای آن، نیازمند جسارتی کم‌نظیر بود. اما آقای مهندس با توکل به خدا و با وجود مخالفت‌ها و ناباوری‌ها، این مسیر را آغاز کردند.
حرکت ایشان از ایجاد نظم در مصرف شروع شد؛ تعیین وعده‌ها در ساعاتی مشخص و به‌کارگیری روش کاهشی. برخی وعده‌ها حذف شدند و این روند با صبوری ادامه یافت تا سرانجام ایشان در پانزدهم آذر ۱۳۷۶ از بند اعتیاد رها شدند.
پس از رهایی، تصمیم گرفتند این روش را به جامعه معرفی کنند؛ جامعه‌ای که در آن، اعتیاد جرم به شمار می‌رفت و فرد مصرف‌کننده، مجرم بود؛ او را با یک نگاه تشخیص می‌دادند، بازداشت می‌کردند و بسیاری نیز در این مسیر به مجازات‌های سنگین دچار می‌شدند. در چنین فضایی، آقای مهندس می‌خواستند بگویند که می‌توان همهٔ مواد مخدر، چه سنتی و چه صنعتی را با تریاک درمان کرد. به تعبیر خودشان: «آن زمان ما را با تیر می‌زدند!» چه رسد به اینکه کسی بخواهد روش درمانی تازه‌ای ارائه دهد.
اما آقای مهندس، تصمیم خود را گرفته بودند و بی‌توجه به همهٔ این سختی‌ها، گام در راه گذاشتند. ابتدا راهنماهای گوناگونی می‌آمدند و هر کدام شیوه‌ای خاص داشتند. برخی حتی در دو یا سه ماه، مصرف‌کننده را به رهایی می‌رساندند. کم‌کم این روند به الگویی تبدیل شد تا جایی که می‌گفتند هرکس از هر گوشهٔ کشور می‌تواند به تهران بیاید تا آقای مهندس شخصاً امضای رهایی او را صادر کند؛ زیرا ایشان می‌خواستند نظمی دقیق برقرار باشد.
مسافرانی که برای نخستین‌بار وارد کنگره می‌شدند و با تریاک درمان را آغاز می‌کردند، شاهد موفقیت‌های چشمگیری بودند.
مسافر من در سال ۱۳۹۰، که وارد شعبه سلمان شد تا سفر خود را آغاز کند، راهنمایش برگه‌ای به او داد و گفت: «برو تریاک تهیه کن و ترازو و اندازه‌های لازم را هم همراه داشته باش.» من با تعجب پرسیدم: «چرا از شربت OT استفاده نمی‌کنیم؟» پاسخ دادند: «شربت OT کم است و فقط به کسانی داده می‌شود که چند ماه سفر کرده‌اند و برادری خود را ثابت نموده‌اند.»
به یاد دارم تریاک هایی که به دست مسافرم می‌رسید، کیفیت‌های متفاوت داشت. همین موضوع سفر ما را بسیار طولانی کرد و کار به‌جایی رسید که تصمیم گرفته بودند ما را از شعبه اخراج کنند.
امروز اگر می‌بینید که به لطف خدا جلسات خصوصی داریم، این نعمتی بزرگ است. ما همسفران و مسافران باید قدر خود و جایگاهی را که در آن هستیم بدانیم. نخستین خدمتی که کنگره به ما کرد، این بود که ما را از «خانوادهٔ معتاد» به «خانوادهٔ مسافر» تبدیل کرد. پیش از آن در محله و میان مردم، همه ما را با برچسب «معتاد» می‌شناختند. اما امروز دیگر آن برچسب از ما برداشته شده است. اکنون مسافر با آرامش وارد سفر می‌شود و کوچک‌ترین بی‌احترامی‌ای متوجه او نیست.
سیزده سال است که می‌آیم و هرچه به گذشته نگاه می‌کنم، بیشتر متوجه می‌شوم که اگر کنگره نبود، نه من بودم و نه خانواده‌ام. زمانی که نگهبان در نوشتار خود می‌فرماید: «کنگره مکانی مقدس و امن است که هرکس باید حرمت آن را نگه دارد»، من از دل و جان به این سخن ایمان دارم.
آقای مهندس همیشه می‌فرمایند: «از مشکلات نترسید؛ مشکلات همواره هستند.» رهایی مقصد نیست؛ سرآغاز راهی تازه است. در کنگره آموختیم که چگونه با مشکلات روبه‌رو شویم و چگونه آن‌ها را مدیریت کنیم.
به مسافر، خانواده و زندگی‌تان با نگاه مثبت بنگرید. از مشکلات نترسید، حرکت کنید و راهی را که آقای مهندس نشان داده‌اند، ادامه دهید.

عکس: همسفر علی(لژیون ششم)
ویرایش:همسفر مهرداد(لژیون هشتم)
تنظیم و ارسال:همسفر هادی(لژیون دوم)

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .