خداوند انسان را در بهترین شکل آفرید و میتوان گفت که نقاش ماهر خداوند است و به این جهت انسان در جایگاه والا و باارزشی قرار گرفت. هر کدام از ما یک تابلو متفاوت و مخصوص به خود را از خداوند به امانت گرفتهایم تا با توجه به آموزههای پیامبران، بزرگان و تلاش خود این تابلو را به زیباترین شکل ممکن کامل و ترسیم کنیم.
ما وظیفه داریم که به ظاهر، تناسب و تعادل و به سطح شعور و آگاهی خود توجه کنیم. با بیتوجهی و سهلانگاری و یا همین طوری زندگی کردن نمیتوان تابلوی خوبی ترسیم کرد؛ باید ابتدا خوب تفکر کنیم و آگاهیهای خود را بالا ببریم؛ باید بدانیم که چه میخواهیم؟ این دانستن و خواستن در اینجا اهمیت پیدا میکند که بدانیم دقیقاً چه چیزی میخواهیم که در تابلوی خود بکشیم و بدانیم به چه چیزی باید توجه کنیم؟ هر کدام از ما در ذهن خود مرتب در حال نقاشی کشیدن هستیم به هر چیزی که فکر میکنیم در واقع آن را در لحظه در تابلوی ذهن خود ترسیم میکنیم و متأسفانه گاهی آنقدر بیهوده و پراکنده فکر میکنیم که ذهنمان پُر از تابلوهای نیمهکاره، زشت و حتی گاهی ترسناک میشود.
باید فکر و ذهن را هدایت کرد و این هدایت با دانستن اتفاق میافتد. دانستن در کنگره۶۰ با گوش دادن، نوشتن سیدیها و مطالعه متون کنگره اتفاق میافتد، بدون دانستن این خواستنها واقعی و یا محکم نیستند. به این نکته هم میتوان اشاره کرد که دانستنها و خواستنها فقط برای این بُعد از حیات نیستند؛ زیرا این دانستنها و خواستنها است که ما را در دستههای مختلفی قرار میدهد و این قرار گرفتنها در حلقههای حیات ادامهدار است.
ما گاهی با سطح دانایی پایین و خواستههای محدود خود در گروه گرفتاران این عالم قرار میگیریم و فقط میدویم تا روزها را شب کنیم و دیگران را مُقصر تمامی این ناکامیهای زندگی خود میدانیم؛ اما دیگری با تلاش برای دانستن، خود را به گروه کاوشگران، بخشندگان و شکرگزاران میرساند و با آنها حرکت میکند و در ادامه با آنها در حلقههای حیات بندگی میکند. پس این دانستنها، یافتنها و خواستنها بسیار مهم هستند و در کل تکامل انسان اثر دارند؛ البته نه فقط در این حیات زمینی.
ما باید بدانیم که این دانستنها و پیبردن به مسائل زندگی به آرامی صورت میگیرد. ما نباید همه چیز را رها کنیم و فقط بنشینیم، گوش دهیم و بنویسیم؛ باید بیاموزیم و بدانیم که لحظههای زندگی آرامآرام در حال حرکت هستند و اگر هر کسی به جلو حرکت کند و خواسته آن را داشته باشد میتواند زندگی خودش را بسازد و این ساختن باعث میشود که نگرش جدیدی در زندگی ما آغاز شود.
اینجا برایم سؤالی پیش میآید که من خانوادهام، جامعهام، اهدافم و تلاشهای خود را و حتی خدای خود را چگونه میبینم؟ دید من آغازگر حرکت در من است این نوع دیدن است که باعث میشود که بخواهم تغییر کنم و زندگی خود را بسازم و یا اینکه ناامید شوم و زندگی را رها کنم و خود را قربانی ببینم. ما نوع دیدمان را میتوانیم در کنگره۶۰ با آموزشهای ناب جهانبینی تغییر دهیم؛ البته تمامی این موارد به این بستگی دارد که ما بخواهیم چگونه تابلوی زندگی خود را ترسیم کنیم و این انسان است که میتواند مسیر درست زندگی خود را بسازد.
منبع: سیدی نقاش
نویسنده: راهنما همسفر هما
عکاس: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)
ارسال مطلب: همسفر نیلوفر (دبیر سایت)
همسفران نمایندگی سمنان
- تعداد بازدید از این مطلب :
238