جلسه یکم از دور هفتم لژیون سردار نمایندگی دهخدا با دستور جلسه ,, وادی دهم و تاثیر آن روی من ،، با استادی راهنما مسافر غلامرضا نگهبانی مسافر صفرعلی و دبیری مسافر مهدی در تاریخ ۱۱ آذر ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۵:۳۰ دقیقه آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستام غلامرضا هستم یک مسافر
«امروز که در جایگاه استادی هستم ، یاد جشن دیدهبان و سختیِ این موقعیت افتادم. واقعاً آسان نیست که در این جایگاه باشی و صحبت کنی، اما همین سختیها است که ارزش مسیر را نشان میدهد. ما راهی دشوار را پشت سر گذاشته ایم؛ از روزهای آغازین که با کمک خانواده و دوستان قدم برداشتیم، تا امروز که بسیاری از عزیزان مثل آقا مصطفی، آقا رضا، آقا یوسف و دیگر عزیزان در کنار ما بودند و زحمت کشیدند. در این سالها فهمیدم که نخستین شرط برای هر تغییر، حضور جسم و سلامت جسم است. بدون آن، هیچ آموزشی یا رشدی ممکن نیست. مصرفکنندهای را به یاد دارم که حاضر بود غذایش را کنار بگذارد تا دارویش را تهیه کند؛ این نشان میدهد که جسم و نیازهای مادی، پایهی هر حرکتی هستند. کنگره به ما آموخت که علاوه بر درمان جسم، باید جهانبینی و مسائل مالی را هم جدی بگیریم.خدمت کردن در کنگره 60، آموزش مدیریت، صبر ورزیدن و تجربههای کوچک روزانه، همه سرمایههایی هستند که به زندگی ما منتقل میشوند. اینجا فقط بحث درمان اعتیاد نیست؛ بحث ساختن انسان جدید است. کنگره 60 وابسته به فرد خاصی نیست، بلکه نوری است که سالها وجود داشته و ادامه خواهد داشت. وظیفه ما این است که با خدمت و آموزش، این نور را زنده نگه داریم و به دیگران منتقل کنیم.امروز باور دارم که هر سختی، هر محدودیت و هر زحمتی، بخشی از مسیر رشد هر کدام از ما است. اگر دست به دست هم بدهیم، میتوانیم این راه را برای آیندگان روشنتر کنیم. آرزوی قلبی خودم این است که ، همه افراد در این مسیر، نهتنها درمان شوند، بلکه انسانی تازه بسازند و به دیگران خدمت کنند.
در ادامه از نگهبان دوره قبلی لژیون سردار نمایندگی دهخدا توسط نگهبان جدید این دوره تقدیر و تشکر به عمل آمد.

- تعداد بازدید از این مطلب :
205