جلسه اول از دوره شانزدهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی نایین، با استادی راهنما مسافر مرتضی ، نگهبانی راهنما مسافر علیرضاو دبیری مسافر ابراهیم با دستور جلسه «وادی دهم: صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است» پنجشنبه13 آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مرتضی هستم یک مسافر از خدا میخواهم همه ما در مسیر درست بتوانیم باقدرت پیش برویم و برداشت درست از زندگی کردن داشته باشیم امروز دو دستور جلسه داریم که کاملاً باهم هماهنگ هستند و خوشحالم که درباره آنها صحبت میشود دستور جلسه اول وادی دهم است که یکی از قوانین مهم زندگی ما انسانها است ما با انتخابهای خود حالمان را بهتر یا بدتر میکنیم و این مسیر را خودمان رقم میزنیم من سالها درگیر مصرف مواد بودم و همین موضوع اجازه نمیداد به شکل درست حرف بزنم درست رفتار کنم یا برداشت صحیحی از آدمها و موقعیتها داشته باشم خیلی از صفتهای مثبت من تبدیلشده بود به صفت منفی چون مواد مخدر راه هر تغییری را در من بسته بود. برای من همهچیز شده بود تهیه، مصرف، پنهان کردن و فرار از حقیقت نمیخواستم واقعیت زندگی را ببینم؛ این مسیر ادامه داشت و تخریبها بیشتر میشد تا جایی که خسته شدم و تصمیم گرفتم راهی برای درمان پیدا کنم اما مسیرهایی که اول انتخاب کردم اشتباه بود و فقط من را بیشتر آسیب میزد با معرفی آقا پژمان وارد کنگره شدم بااینکه قطع مصرف بودم اما به خاطر اینکه از مسیر درست نیامده بودم هیچ تغییری در من اتفاق نمیافتاد احساسها بسته بود انگیزهای برای حرف زدن، کار کردن یا حتی دیدن خانواده نداشتم برای همین فهمیدم هنوز درماننشدهام وقتی وارد کنگره شدم و نوع برخورد و حس خوب اعضاء را دیدم فهمیدم اینجا جایی است که میتوانم تغییر کنم متوجه شدم برای تغییر صفتها باید منیت را کنار بگذارم و آموزش بگیرم. رفتم لژیون آقای زارع و سعی کردم آموزشها را دقیقاً اجرا کنم. بااینکه اول کمی تردید داشتم اما کمکم ایمان آوردم که اگر قرار است درمان شوم باید همینجا باشم. هیچوقت غیبت نکردم و همیشه فرمانبردار بودم؛ حتی الآن هم وقتی راهنمایم تماس میگیرد به احترام ایشان بلند میشوم این آموزشها را کمکم در زندگی حس کردم. تغییر صفتها را لحظهبهلحظه لمس کردم قبل از کنگره شاید ازنظر مالی شرایط خوبی داشتم اما با چه حسهایی با چه روابطی و با چه آدمهایی همهچیز منفی بود الآن شاید درآمدم کمتر شده باشد اما حس هایم بسیار بهتر است.

دیگر دغدغه مصرف، پنهان کردن یا بردن مواد ندارم و همین ارزش بزرگی است بیرون از کنگره مواد مخدر یک آسیب بزرگ است اما اینجا یاد میگیریم چگونه آن را تغییر بدهیم این تغییر با انتخاب درست حرکت درست حس سالم باور قوی و فرمانبرداری ممکن است. اگر آقای مهندس امروز در این جایگاه هستند به خاطر همان انتخاب و حرکت است ما زیر سایه درختی هستیم که ایشان سالها پیش کاشتند و امروز ما داریم از میوههای آن استفاده میکنیم در صحبت با خانواده در رابطه با جامعه در همهجا داریم یاد میگیریم صفتها را عوض کنیم امیدوارم خدا این نعمت را از ما نگیرد و همیشه آموزشهای آقای مهندس همراه ما باشد تا بتوانیم این آموختهها را در اختیار دیگران قرار بدهیم و اما دستور جلسه دوم محمود عزیز از اولین نفراتی بود که من را تکان داد و باعث شد پختهتر شوم وقتی تازهوارد لژیون شد حسهایش هنوز باز نشده بود و با مواد درگیر بود رفتارش را میدیدم و میدانستم درگیر است اما همیشه به او میگفتم محمود تو باید راهنما بشوی روز اول همین را گفتم و روز آخر هم وقتی برای رهاییاش رفتم همین را تکرار کردم محمود به خاطر انتخاب درست و اجرای آموزشها توانست نظر همه را درباره خودش تغییر بدهد ادب احترام و فرمانبرداری او همیشه برای من درس بوده است الآن هم نتیجه تلاشش را گرفته و مطمئنم خدا برایش مراحل بالاتری در نظر گرفته امیدوارم در ادامه مسیر موفقتر و توانمندتر شود و اتفاقات خوب برای خودش همسفرش و پسر گلش رقم بخورد چون خواسته حرکت کرده و بهای تغییر را داده و هر کس این کار را بکند خداوند یاریاش میکند.
اعلام سفر راهنما مسافر محمود

سلام دوستان محمود هستم یک مسافر تخریب بیستوپنج سال مدت سفر سیزده ماه و بیستوشش روزبه روش دی اس تی با داروی اوتی به راهنمای استاد عزیزم آقای مرتضی منوچهری سفر کردم رهایی از دام اعتیاد یک سال و سه ماه و چند روز در ادامه تخریب سیگار داشتم با آدامس نیکولایف خوراکی دوازده ماه و دوازده روز سفر کردم باراهنمای استاد بزرگوارم آقای پژمان اصلحی رهایی از بند نیکوتین شش ماه و سیزده روز ورزش والیبال
آرزوی راهنما مسافر محمود

آرزو مسافر محمود آرزوی قلبی من جهانیشدن کنگره هست بتواند بهاندازهای گسترده بشود تمامی عزیزانی که مثل من محمود در مسیر و بند اعتیاد قرار دارند این مسیر الهی را پیدا کنند و بتوانند رها شوند و به بهترین حال ممکن دست پیدا کنند.
آرزوهمسفر راهنما مسافر سمیه

سلام دوستان سمیه هستم یک همسفر از خداوند متعال و درگاه ایشان جهانیشدن کنگرهٔ شصت را خواستار هستم و خودش می خواهم بهاندازهای این مسیر گسترش و شناخت پیدا کند که با دیدن لباس سفید چه برای مسافر و چه برای همسفر مردم آنان را یک فرد کنگرهای خطاب نمایید و مورداحترام قرار بگیرند.
خلاصه صحبت های راهنما مسافر محمود
سلام دوستان محمود هستم یک مسافر سپاسگزار خداوند هستم این بستر را فراهم نمود و برای این عمل بسیار عظیم به درگاه خداوند هزاران بار شاکر او هستم در ابتدا هفته را به بنیان کنگرهٔ شصت را تبریک عرض مینمایم از جناب مهندس کمال تشکر رادارم همچنان به خانوادهٔ محترمشان این هفته را نیز تبریک عرض میکنم از راهنمای عزیزم آقا مرتضی که زحمت فراوانی برای من کشیدند در این مسیر پرپیچوخم تا بتوانم در این جایگاه قرار گیرم سپاسگزاری میکنم از راهنمای همسفر خودم سرکار خانم مینا تشکر صمیمانهای رادارم از همسفر عزیزم که توانست مرا در این مسیر بسیار یاری دهد تشکر میکنم که اگر وجود همسفرم نبود شاید الآن من اینجا نبودم آمد شانهبهشانه و خیلی جاها جلوتر از من حرکت کرد تا من به رهایی برسم ممنون دار و سپاسگزارش هستم از ایجنت سابق آقای پژمان اصلحی همچنین ایجنت فعلی آقای علی رحیمی از قسمت اوتی تشکر ویژه دارم مرا در مسیر بسیار یاری نمودند همچنین از مرزبانان گرامی و از تمامی دوستان در این مسیر الهی زحمات بسیاری را میکشند که افراد بتوانند با یک حال باکیفیت در این جایگاه قرار گیرند به رهایی دست یابند تشکر میکنم در ادامه از پدر عزیز خودم همراه با خانوادهٔ محترم کمال تشکر رادارم.

من درگذشته اوایل مصرف مواد خود را پنهان میکردم ولی اواخر که متوجه مصرف مواد من شدند تمامی اعضاء خانواده به یاری من آمدند تا بتوانند مرا از مصرف مواد نجات دهند حضور مادرم در این مکان بسیار خالی است آرزوی قلبی مادر من این بود خداوند مسیر درست را سر راهم قرار دهد و دعای خیر مادرم برکات بسیاری را برای من همراه داشت در مسیر به دلیل خطاهای بسیار هم خودم مورد اذیت قرار گرفتم و هم راهنمای من و همسفرم بسیار مورد اذیت قرار گرفتند تا بتوانم صفت بد گذشتهٔ خود را تغییر دهم درگذشته نسبت به این قضیه اصلاً آگاه نبودم صفت گذشته در انسان نمیتواند صادق باشد جاری است در این مورد و دستور جلسه صحبتهای بسیاری را میتوان نمود امیدوارم تمامی عزیزان سفر اول قوانین کنگرهٔ شصت را مورداحترام قرار دهند یعنی سفر اولی با سفر اولی دیگر هیچگونه ارتباطی نداشته باشد خود من به دلیل زیر پا گذاشتن قوانین و رفتوآمد با سفر اولی در طول سفر اولم ضربات بسیار سنگین به هم وارد شد در ادامه وجود همسفر قرار گرفتن همسفر در کنار مسافر بال پرواز مسافر را تکمیل میکند در طول سفرم اغلب مواقع بسیار کم میآوردم همسفرم مرا بسیار یاری نمود باوجود صدمات فراوانی که در کنار من دیده بود با این صورت مشکل درون خود من قرار داشت حرمت کنگره و قوانین آن را محترم نمیشمردم در این زمینه راه و مسیر میتواند کاملاً برای فرد مشخص واقع گردد شرط آن احترام به قوانین هست از تمامی عزیزان کمال تشکر رادارم مرا در مسیر مورد آموزش خود قراردادند امیدوارم خداوند اذن ورود تمام عزیزان به کنگره را صادر نماید تا مسیر را پیدا کنند و به آرامش لازم برسند.
خلاصه سخنان راهنما همسفر مینا:
سلام دوستان مینا هستم یک همسفر شاکر و سپاسگزار خداوند هستم بهواسطه این تولد بار دیگر این لیاقت را پیدا کردم در این جایگاه قرار بگیرم تولد یک سال رهایی مسافر محمود و همسفر سمیه را تبریک عرض میکنم همچنین به راهنمای عزیز آقای منوچهری تبریک عرض می کنم ؛ در مورد خانم سمیه صحبتی کوتاهی اگر بخواهم داشته باشم و گریزی به دستور جلسه بزنم وادی دهم این امید را به افراد میدهد صفت گذشته نمیتواند در انسان صادق باشد به دلیل جاری بودن آن ولی این امر بستگی به فرد و خواست فرد میتواند داشته باشد در جهت منفی حرکت کند یا مثبت در جهت منفی حرکت بسیار راحت میتواند باشد؛

ولی اگر در جهت مثبت و نور باشد نیروهای منفی از تمامی توان خود استفاده میکنند ما را در حالت سکون قرار دهند و این امر بسته به قوی بودن و خواست فرد دارد که بتواند در مقابل آن مستحکم باشد و مبارزه کند خانم سمیه از دسته افرادی بود از یک خواسته بسیار قوی برخوردار بود تمامی جلسات او بدون غیبت پر کردند از فرمانبرداری بالایی برخوردار بود در حال انجام خدمتهای مستمر بود حتی خدمتهای او بدون عیب و نقص بود باپشتکارش توانست به شال راهنمای تازه واردین برسد از خداوند خواستارم خود و مسافر عزیزشان در بهترین و بالاترین جایگاه بدرخشند و به شال نارنجی راهنمایی برسند و جزو خدمتگزاران واقعی کنگرهٔ شصت باشند.
خلاصه صحبت های راهنما همسفرسمیه:
سلام دوستان سمیه هستم همسفر من هم بهنوبت خودم از آقای مهندس و خانوادهٔ محترم ایشان سپاس گذارم اگر لطف و درایت آقای مهندس و خانوادهٔ محترمشان نبود قطعاً ما هم نمیتوانستیم در این جایگاه حضورداشته باشیم و به آرامش برسیم از راهنمای مسافرم آقا مرتضی بسیار تشکر میکنم که در این مسیر بسیار ما را یاری نمودند در مسیر محمود پستیوبلندیهای بسیاری را تجربه نمود به دلیل بلد نبودن مسیر درست و خانواده کاملاً به این شرایط واقف بودند محمود پا به یک مسیر غلط و اشتباهی گذاشته بود حتی چشم گوشهای خود را برای شنیدن و دیدن حرف مسیر درست بسته بود و کار خودش را انجام میداد در طول مسیر پدر و مادرم بسیار مورد آزار و اذیت کارهای اشتباه محمود قرار گرفتند سختیهای بسیاری را متحمل شدند.

اما به شکر خدا برطرف شد تزریق انرژی آقا مرتضی در شعبه برای من بینهایت زیاد بود همیشه از من فرد قدرتمندی میساخت از راهنمای خودم خانم مینا بینهایت سپاس گذار هستم راهنماییهای مفید ایشان باعث شد من به مسیر درست هدایت شوم طول این مسیر برای من سختیهای زیادی را همراه داشت انرژی درونی من بینهایت افزایش داشت اگر آموزش خانم مینا نبود حرکت در مسیر برای من غیرممکن میشد به گفتهٔ آقای مهندس آموزش باید مثل سوزن باشد در وجود رهجو فرورود تا آن را بهدرستی دریافت نماید در ادامه سپاسگزار زحمات تمامی عزیزان همسفر هستم که برای من یک الگوی بدون عیب و نقص بودند وجود آنها از من فرد قدرتمندی را ساخت و آخرین تشکر خود را از پدر عزیزم دارم که باوجود نداشت آموزش کافی و لازم از خود صبوری بسیاری را پیشه کرد تا محمود بتواند مسیر خود را پیدا کند.
تایپ مطلب: مسافر محسن لژیون اول
عکس: مسافر امیر حسین مرزبان خبری و راهنمامسافر محمد رضا
ویرایش، تنظیم و ارسال: راهنما مسافر محمدرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
343