تفکر رسیدن از یک مبدا مشخص به یک مقصد مشخص است.

اولین جلسه از دور بیست و پنجم کارگاه های آموزش عمومی کنگره 60 شعبه باباطاهر همدان با استادی راهنما مسافر غلامرضا و نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر علی با دستور جلسه ( بنیان کنگره60 )  روز پنجشنبه 14 آذر 1404 ساعت 17 آغاز به کار نمود.     

خلاصه سخنان استاد:

    سلام دوستان رضا هستم یک مسافر؛ در ابتدا هفته بنیان رو تبریک میگویم، خدمت آقای مهندس و خانواده محترم ایشون و امیدوارم که بتوانیم انشاالله در هفته آینده با حضور پررنگ در جلسات و مشارکت و قدر دانی هایی که انجام میدهیم،  قلبا و با ارسال انرژی مون به سمت آقای مهندس ثابت کنیم که قدردان زحمات ایشون هستیم. چرا که هر چه که داریم، روش دی اس تی و داروی اوتی ،DSAP ،درمان سیگار ، لژیون تغذیه سالم، جهان بینی که تک تکمون ذره ذره  دست پیدا می کنیم و نزدیک می شویم و علم و هنر زندگی کردن که بالاترین هنر هست و ما همه را مدیون زحمات آقای مهندس و خانواده محترم ایشان هستیم.  تشکر ویژه می کنم از راهنمای درمان خودم راهنما آقای علی بخشی و آقای کرمی راهنمای درمان سیگارم

در مورد دستور جلسه، دستور جلسه این هفته مون می گه صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاریست. خب وادی بسیار وادی ها گسترده است و فرصت تو پنج دقیقه ، قاعدتاً نمی شه همه ی وادی رو در موردش صحبت کرد. نظر شخصی من اینه موتور محرک همه وادی ها حرکت است. یعنی شما از وادی اول که شروع می کنید تا وادی چهاردهم چیزی که مهمه و این وادی رو برجسته می کند و من می تونم رو خودم کاربردی  و عملیاتی شدنش در زندگیم رو انجام بدهم شروع  حرکت است. حتی در وادی اول که می گه با تفکر ساختارها آغاز می شود، بدون تفکر آنچه که هست رو به زوال می رود. خود تفکر هم حرکت می خواد چون می بینی اصلا تعریف  تفکر رسیدن از یک نقطه از یک مبدأ مشخص به یک مقصد مشخص می‌باشد. شما شب تا صبح هر چی فکر می کنید هر چی برنامه ریزی می کنید فکر اون یه دونه ای که صبح از خواب بیدار میشویم میگویم من شب فکر کردم که من دیگه مسافر خوبی شدم من دیگه میخواهم در خودم تغییر ایجاد نمایم. صبح برم بربری بگیرم برم امروز صبحانه رو خودم درست کنم برای همسفرم این که انجام میشود، تفکر است دیگه چون در آن حرکت صورت گرفته. پس موتور محرک همه ی وادی ها از وادی اول تا وادی چهاردهم حرکت است. چون ما آموختیم در  کنگره که اصلا هیچ چیزی ثابت نیست. سکون معنایی نداره کل جهان هستی در حرکت است. ایستایی اصلا معنایی ندارد، پس ما اگر می خوایم صفت گذشته رو تغییر بدهیم باید حرکت بکنیم، باید تغییر بکنیم، باید اون سه مولفه تغییر و تبدیل و ترخیص در ما اتفاق بیفته. حالا یک  سوال آیا اینکه من دارم  حرکت می کنم دیگه از خانه به کنگره می‌آیم.  یک ما دو ماه سه ماه ده ماه کنگره می آیم این حرکت حساب می شه یا نه آیا من صفت گذشته ام تغییر می کند یاخیر،  بهتر از کسیه که اصلا اهمیت نمی دهد فقط برای دارو آمده حالا فعلا هم که دارو براش تقریبا یه مشکلی به وجود آمده است. می گه خب اصلا نیازنیست برم ولی مهم این که این حرکت درونی یا حرکت بیرونی باشد. حرکت بیرونی هم خود به خود اهمیت دارد قابل تقدیراست به هر حال میگویم فرقی هست ما بین اون کسی که می آید با کسی که نمی آید کسی که می آید از آموزش ها استفاده می کنه و کسی که اصلا نمی خواد بیاد. ولی مهم اینه که من از درون تغییر بکنم از درون حرکت بکنم باید ضد ارزشها رو کنار بگذارم. باید به این نتیجه برسم که من آمده‌ام در کنگره تا تغییر بکنم حال سه تا مولفه وجود دارد. که خیلی کوتاه  بگویم نور، صوت و حس که در این وادی بهش اشاره شده من با توجه به برداشت خودم چیزی که خودم متوجه بشم این هستش که با توجه به اینکه جایگاه دیدن چشم جایگاه شنیدن گوش هستش و جایگاه حس قلب ما هست ما باید یاد بگیریم. وقتی می آیم کنگره دیگه هر چیزی رو نبینیم، یه سری چیزها رو باید نگاه بکنیم یه سری چیزها رو باید ببینیم و یه سری چیزها رو نباید ببینیم. 

دیگه تفسیرش رو خودتون انشاالله انجام می دهید. هر کسی برای خودش و به هر صوتی هم گوش ندیم صوت های مخرب داریم از صوت های غیر مخرب صوتی که به درد ما می خوره صوتی که دلنشین و سازنده است اینم در مورد صوت و مهم ترینش حسه من باید حسم رو تغییر بدم تو کنگره اگر من میام اگر حسم رو تغییر ندهم، نمیتوانم صفت گذشته رو تغییر بدهم. اگر همون حسی که در زمان مصرف داشتم اگر همون حسی که درخارج از کنگره داشتم اگر اون رو بخوام ادامه بدم قاعدتاً تغییر خود به خود انجام نخواهد شد و کار بسیار سختیه ولی در یک جمله انسان قادر هستش از مثبت بی نهایت تا منفی بی نهایت هم پیشرفت نماید. هم پسرفت و این به خود انسان بستگی داره به تلاش خود انسان بستگی دارد.    دوستان اگر ما برای درمان تو کنگره ۶۰می آیم برامون نباید فرق بکند که با داروی اوتی قراره درمان بشویم یا طبیعت قراره درمان بشویم. اصلا دارو رو راهنما می خواهد بدهد. شاید بعضیا الان این ذهنیت براشون پیش بیاد که اون اهرم کنترل رهجو خب داروی اوتی است. دارو اوتی هم که حالا یه مقداری به مشکل برخورده است. نه دوستان عزیبرای جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰ هستیم یه زمانی من خودم با تریاک سفر کردم اهرم کنترل راهنما نامه و داروی اوتی نیست اگر برای نامه و داروی اوتی میآی، خیلی ها هم چند روز هستش دیگه تشریف نیاوردن اهرم و چیزی که می تونه رهجو رو کنترل بکنه قوانین کنگره ۶۰ هستش، نظم و انضباط کنگره ۶۰ هستش، رهجو وقتی نیاد تو کارگاه آموزشی شرکت نکنه، در لژیون شرکت نکنه خود به خود از طرف ایجنت محترم و مرزبانی بهش اجازه درمان داده نمی شه هیچ ارتباطی هم به نامه راهنما و داروی اوتی نداره که من نامه رو مثلا می گم خب من که دیگه حالا آوای نمی خوام بگیرم نیازی نیست برم خب برو بیرون از کنگره درمان شو، پس هیچ فرقی نکرده ما باید کارگاه آموزشی شرکت کنیم. باید لژیون شرکت کنیم. باید سی دی بنویسیم تمام قوانین کنگره کما فی السابق رعایت می شود. تا ما بتونیم در خدمت رهجویان عزیز باشیم من خودم به شخصه نمی توانم به کسی کمک بکنم که نمی تواند حضور پیدا بکند در کنگره هیچ سیستمی نمی تواند کنترل بکنه کمک بکنیم امیدوارم که به این نتیجه برسیم که برای چی آمدم کنگره برای چی داریم میایم  ان شاالله صفت گذشته رو چطوری باید تغییر بدیم و باید حرکت بکنیم سپاسگزارم از اینکه به صحبت های من توجه کردید.   

تایپ: مسافر محمد ( لژیون ششم )

عکس: مسافر محمد رضا خدمتگزار سایت ( لژیون هشتم ) 

تنظیم و ارسال : مسافر سعید مرزبام خبری