جلسه یازدهم از دوره بیست و سوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره60 نمایندگی زاگرس، با استادی راهنما مسافر مهدی، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر رضا، با دستور جلسه: « وادی دهم و تأثیر آن روی من + جشن تولد » روز پنجشنبه 13 آذر ماه 1404 ساعت ۱۶ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
شکرگزار خداوند هستم که یکبار دیگر توفیق داد در این جایگاه قرار بگیرم تا بتوانم آموزش بگیرم و خدمت کنم. دستور جلسه این هفته کنگره ۶۰ وادی دهم و تأثیر آن روی من و همچنین دستور جلسه دوم جشن هفتمین سال رهایی راهنمای عزیز مسافر مرتضی و همسفرشان است. وادی دهم میگوید صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است. همانطور که میدانیم صفت یعنی ویژگی هر چیزی یا هرکسی، در این وادی میگوید صفات افراد برای همیشه ثابت و ماندگار نیست چون انسان در حال حرکت است. همانطور که در کتاب ۱۴ وادی عشق، در وادی دهم میگوید این وادی مانند یک شمشیر دولبه است که هم هشدار میدهد هم امید. اگر انسان در مسیر غلط و ضد ارزشها قرار گرفت میتواند تغییر کند و تمام آن صفات ضد ارزشی را از خود دور کند و در مسیر ارزشها و روشنایی قرار بگیرد و این جای بسیار امیدواری دارد.

امید یکی از آن نیروهای درونی است که تکتک ما باید به آن پی ببریم و از آن استفاده کنیم در جهت تغییرات مثبت. این وادی میگوید اگر امروز شرایط برای تو سخت و طاقت فرساست تا آخر عمر قرار نیست اینگونه باشد میتوانی با یک تصمیم درست آرامآرام از آن شرایط بد خارج بشوی و این بهترین امید است. از طرفی دیگر این وادی هشدار هم میدهد و میگوید اگر امروز به درمان و به سلامتی و آن حال خوب و خوش رسیدی مواظب باش چراکه ممکن است با یک انتخاب اشتباه و تغییر در حس مسیرمان تغییر پیدا کند. انسان هم میتواند در پایینترین نقطه خلقت قرار بگیرد و هم در بالاترین جایگاه ممکن و این وادی به زیبایی مسیر حرکت از طرف قهر به مهر و از تاریکی به روشنایی را مشخص میکند. در این وادی حس بسیار اهمیت دارد و اگر حسمان خراب باشد باعث سرآغاز ورود به تاریکیها میشود.
در مورد دستور جلسه دوم جشن هفتمین سال رهایی آقا مرتضی و همسفرشان، در ابتدا تبریک میگویم این جشن و این حال خوب را به آقای مهندس و خانواده محترمشان و به آقا مرتضی و همسفرشان و همچنین به اعضای لژیون ششم، امیدوارم که قدردان این راهنمای خوب باشند. این تولدها نشان میدهد که چقدر انسان میتواند حرکت کند از نقطهی سیاه تا رنگینکمان، از قعر تاریکی حرکت کند و خودش بشود یک منبع نور برای نشان دادن راه به انسانهایی که در تاریکی ماندهاند. نشان میدهد که چقدر انسان میتواند عاشق همنوع خودش باشد و چقدر میتواند به جامعه خود خدمت کند و برای اینکه به همنوع خودش خدمت کند از خیلی شرایط و فرصتهایی که در زندگیاش دارد، باید بگذرد. مصداق وادی دهم تکتک افرادی هستند که امروز در کنگره حضور دارند و به سمت روشنایی و نور درحرکت هستند. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از همهی شما ممنونم.

آرزوهای راهنما مسافر مرتضی: سلامتی آقای مهندس و ماندن در کنگره و خدمت کردن
خلاصه سخنان راهنما مسافر مرتضی:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که اجازه داد در کنگره حضور پیدا کنم تا به درمان و آن حال خوب برسم. زمانی که تصمیم گرفتم در کنگره ۶۰ حضور پیدا کنم و اعتیادم را درمان کنم باید به شهرکرد میرفتم و این مسیر بسیار طولانی برای من گاهی سخت بود اما با حضور دوستانی که از اینجا با هم همراه بودیم طی کردن این مسیر لذتبخش بود و خوشحالم از اینکه در کنگره قرار گرفتم و توانستم به رهایی برسم و به این حال خوب و خوش برسم زیرا برای آن سختی کشیدم و سپاسگزار خدواند هستم که با کنگره آشنا شدم مجموعهای که انسان را به رستگاری میرساند. از راهنمای خوبم آقا مهدی بسیار تشکر میکنم که با آموزشهای خوبشان در این سفر به من کمک کردند تا علیرغم دشواریها و سختیهایی که در مسیر بود به رهایی برسم.
این را هم به سفر اولیها میخواهم بگویم که در کنگره۶۰ هیچ شخصی بد شمارا نمیخواهد اگر جایی مجبور هستند قوانین و مقررات را رعایت کنند به خاطر حرمتهای کنگره۶۰ است. آموزشهایی که در کنگره است در هیچ جایی وجود ندارد آموزشهایی که میتوانیم آنها را یاد بگیریم و هم آنها را عملی کنیم. در سیدی بازی پازل آمده است که ذهن یک انسان دارای اعتیاد شلوغ و بههمریخته است و برای اینکه این ذهن شلوغ و بههمریخته آرام بشود و شروع کند به آموزش گرفتن هیچ راهی جز قرار گرفتن در صراط مستقیم و تزکیه و پالایش نیست. از همسفرم تشکر میکنم که در این مسير من را یاری کرد و همچنین از راهنمای همسفرم که با آموزشهای خوبشان ما را در رسیدن به این هدف والا یاری کردند.

آرزوهای همسفر نرگس: سلامتی آقای مهندس و خانواده محترمشان و دریافت شال راهنمایی
خلاصه سخنان همسفر نرگس:
شاکر و سپاسگزار خداوند هستم که مسیر کنگره را برای من هموار کرد تا به کنگره بیایم و آموزش بگیرم. امروز حال خوبم را مدیون آقای مهندس و خانواده محترمشان هستم. زندگی من به دو بخش تقسیم میشود قبل و بعد از کنگره60، قبل از کنگره چون آموزش کافی را نداشتم با به وجود آمدن کوچکترین مشکل و با ناتوانی در حل آن مشکل تمام سیستم وجودم به هم میریخت و همیشه مشکلات قویتر از من بودند. با آموزشهای کنگره متوجه شدم که مشکلات رحمت خداوند هستند و تا زمانی که انسان سختی نکشد هیچوقت رشد نمیکند. اگر مشکل یا سختی در زندگی من وجود دارد برای این است که به من آموزش بدهد.
گنج را همیشه باید در خرابهها پیدا کرد و برای پیدا کردن گنج درون، انسان باید تبدیل به ویرانه شود. برای اینکه امید را درک کنم باید ناامیدی را تجربه کنم. خدا را سپاسگزارم که به واسطه آموزشهای کنگره نگاهم به جامعه و به زندگی و به خانواده تغییر کرده است و الان از گذشته خودم درس میگیرم و برای آیندهام برنامهریزی میکنم و در حال هم زندگی میکنم. از خواستههای قلبی من این است که با مسافرم همیشه در خدمت کنگره باشیم و از آموزشهای آقای مهندس استفاده کنیم و بتوانم با گرفتن شال راهنمایی به انسانهایی که در تاریکیها گرفتار هستند کمک کنم.


تایپ گزارش: مسافر مظاهر لژیون 7 و مسافر اصغر مرزبان
عکس: مسافر حسن مرزبان خبری
بارگزاری: مسافر محمد لژیون 8
مسافران کنگره 60 نمایندگی زاگرس
- تعداد بازدید از این مطلب :
156