English Version
This Site Is Available In English

نقش آموزش و شرایط در تغییر صفت ها

نقش آموزش و شرایط در تغییر صفت ها

یازدهمین جلسه از دوره چهارم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی سنایی نیشابور، با استادی راهنمای محترم مسافر شمس، نگهبانی مسافر اسماعیل و دبیری مسافر محمود با دستور جلسه «وادی دهم و تاثیر آن روی من» در روز پنج‌شنبه سیزدهم آذرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان شمس هستم یک مسافر ،ابتدا از خداوند سپاس‌گزارم که توفیق حضور در این جایگاه و خدمت به دوستان را به ما عطا فرمود. موضوع جلسه «وادی دهم» است و اعضا طی هفته درباره آن صحبت کرده‌اند. پیشاپیش فرارسیدن «هفته بنیان» را به آقای مهندس، اعضای کنگره و خدمتگزاران عزیز تبریک عرض می‌کنم.در وادی دهم درباره «صفت» صحبت می‌شود. صفت، ویژگی و خاصیت هر موجود است؛ مانند خاصیت پاک‌کنندگی آب یا سیاهی زغال یا تاریکی شب. هر چیزی در جهان هستی ویژگی و خاصیتی دارد. انسان نیز برخوردار از صفاتی است که ذره‌ای از صفات الهی هستند؛ مانند مهربانی، بخشندگی و عطوفت. در کنار این صفات الهی، انسان صفات اکتسابی نیز به‌دست می‌آورد؛ مانند دروغ‌گویی، قضاوت کردن، رباخواری، جهالت و… .اما تفاوت انسان با سایر موجودات در این است که می‌تواند صفات خود را تغییر دهد. مثلاً یک گرگ نمی‌تواند صفت ذاتی خود را تغییر دهد، اما انسان قادر به تغییر صفات خویش است. انسان‌ها بسته به شرایط، صفات متفاوتی را کسب می‌کنند. کسی که در سرمای منفی پنجاه درجه سیبری زندگی می‌کند با فردی که در گرمای پنجاه درجه خط استواست، هر دو در شرایط خود سازگار می‌شوند؛ اما اگر جای‌شان عوض شود، ممکن است نتوانند ادامه دهند. این یعنی شرایط و آموزش‌ها صفات را تغییر می‌دهد.
در بدن انسان میلیاردها سلول زندگی می‌کنند. طبق فرمایش آقای مهندس، حدود ۳۷ هزار میلیارد سلول. وقتی اکسیژن کم می‌شود، سلول‌ها به جای عملکرد هوازی به چرخه بی‌هوازی و گلیکولیز می‌روند که بازدهی کمتر دارد و سلول را از فرمان اصلی‌اش خارج می‌کند. سپس این اختلال را به سلول‌های کناری منتقل می‌کند و نهایتاً یک توده سرطانی شکل می‌گیرد. در زندگی هم همین‌گونه است؛ وقتی کنار انسان‌های منفی قرار می‌گیریم، به‌مرور صفات منفی را کسب می‌کنیم.
برای مثال، زن و شوهری که با هم زندگی می‌کنند، در ابتدا تلاش می‌کنند دیگری را شبیه خود کنند، اما بعد از ده یا پانزده سال هر دو شبیه هم می‌شوند و در بسیاری از مسائل تفاهم پیدا می‌کنند؛ یعنی صفاتشان تغییر کرده است. پس اگر بستر مناسب و آموزش درست فراهم باشد، صفت انسان تغییر می‌کند.اگر انسان در مسیر ارزش‌ها حرکت کند و ایمان داشته باشد می‌تواند تغییر کند. ایمان، تجلی نور الهی در وجود انسان است. انسان‌های ارزشمند از دور نیز قابل تشخیص‌اند. کسانی که بچه‌ها دوستشان دارند معمولاً انسان‌های آرام و بی‌آلایش هستند، زیرا کودکان فرستنده و گیرنده‌ای پاک بدون آلودگی دارند و حال درونی افراد را حس می‌کنند. در مقابل، افراد پریشان حال، کودکان را از خود دور می‌کنند. مثلاً برادر خودم در زمان مصرف مواد، وقتی حالش بد می‌شد، دختر کوچک من نزدش نمی‌رفت و این برایم عجیب بود.مسافری که سفر خود را آغاز می‌کند، وارد مسیر ارزش‌ها می‌شود و فرمان‌برداری می‌کند. قرار نیست یک‌باره معصوم شود، اما تغییرات مثبتی ایجاد می‌شود. مثلاً به‌جای خوابیدن تا ظهر، ساعت شش‌ونیم بیدار می‌شود. باید او را تشویق کرد و نکات منفی‌اش را بزرگ‌نمایی نکرد. تخریب پانزده یا بیست ساله را نمی‌توان در چند ماه رفع کرد؛ همه چیز باید به‌تدریج اصلاح شود. مهندس می‌گوید: «تشویقش کنید و نکات منفی را کوچک بشمارید.» امید آخرین چیزی است که انسان دارد و اگر امیدش را از او بگیریم، چیزی برایش نمی‌ماند.
مهندس می‌گوید: اگر امروز حالت بهتر شده، رنگ و رویت باز شده و مصرف نداری، بدان با یک جرقه کوچک ممکن است جنگل سبز زندگی‌ات آتش بگیرد. همان‌طور که یک فندک کوچک می‌تواند یک مجتمع بزرگ یا جنگلی عظیم را نابود کند. یعنی یک اشتباه کوچک می‌تواند بازگشت به گذشته باشد.در ادامه می‌گوید: تو اختیار داری و نمی‌توانی بگویی «در سرنوشت من بوده که دروغ‌گو باشم». اگر آموزش مثبت ببینی و در بستر مناسب قرار بگیری، می‌توانی تغییر کنی.باید به نقطه‌ای برسی که «خوبی را از بدی تشخیص دهی» و «نفرت را بشناسی تا عشق را درک کنی». استاد در سی‌دی «مدرس» می‌گوید: ابتدا باید تکلیف خودت را مشخص کنی که آدم خوبی هستی یا نه. معیار تشخیص این است که در برابر مشکلات دیگران چه واکنشی داری. آدم‌های خوب بی‌تفاوت نیستند؛ نمی‌پرسند منفعت من چیست، بلکه می‌گویند چه کاری می‌توانم انجام دهم. این افراد کم‌اند، اما وجود دارند.گاهی کمک نابجا باعث تخریب می‌شود. مثلاً اگر کسی را ضمانت کنید بدون گرفتن وثیقه یا سفته، کار سالمی نکرده‌اید، زیرا ممکن است نتواند پرداخت کند و هزینه‌ای به جامعه تحمیل شود. کار درست این است که هم کمک کنیم و هم اصول را رعایت کنیم.
در پایان می‌خواهم بگویم: اگر خوب زندگی کنیم و رفتار نیک داشته باشیم، پس از مرگ نیز به انرژی نیاز داریم. جسم می‌ماند اما نفس می‌رود و از انرژی‌های مثبت ما استفاده می‌شود. انسان‌های خوب حتی پس از مرگ نیز به نیکی یاد می‌شوند. بسیاری از مردم هنگام عبور از مغازه یا خانه فردی که سال‌ها پیش فوت کرده می‌گویند: «خدا بیامرزد، چه آدم خوبی بود.»من همیشه به خودم یادآوری می‌کنم که چه در سفر و چه پس از آن، باید طوری زندگی کنیم که به درد جامعه بخوریم. هیچ‌کس به‌اندازه ما فرزندان ما را دوست ندارد. اگر ما صالح باشیم و در مسیر ارزش‌هـا حرکت کنیم، هم به جامعه خدمت می‌کنیم و هم به خانواده‌مان. اما اگر از خودمان سلب مسئولیت کنیم، هیچ‌کس جای ما را برای خانواده‌مان پر نخواهد کرد.ممنون از اینکه به صحبت‌های بنده گوش کردید.

در ادامه جلسه جشن گل نمادین به مناسبت رهایی رهجوی راهنمای محترم مسافر رضا برگزار گردید

ضبط صدا مسافر بهروز
عکس مسافر مهدی
تایپ مسافر علی
لینک و انتشار خبر مسافر حمزه

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .