همسفر لیلا و مسافرشان حسن با آخرین آنتیایکس مصرفی قرص وارد کنگره شدند. به مدت 10 ماه و 12 روز با متد DST و دارویOT به راهنمایی مسافر ایوب و همسفر بهجت سفر کردند. در حال حاضر 8 ماه و 23 روز است که به لطف خدا و دستان پرمهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافر فوتبال و رشته ورزشی همسفر بدمینتون در کنگره است. در این رابطه گفتگویی با همسفر لیلا ترتیب دادهایم که شما را به خواندن این گفتگو دعوت میکنیم.
اگر صفت گذشته در انسان صادق نیست، پس معیار درست قضاوت و شناخت انسان چیست؟
وقتی میگوییم؛ صفت گذشته در انسان صادق نیست، یعنی انسان موجودی ثابت نیست و میتواند در هر زمان با تغییر، تفکر و اصلاح عملکرد صفات جدیدی ایجاد کند، بنابراین شناخت واقعی انسان نباید بر اساس گذشته او باشد چون گذشته دیگر وجود ندارد و بسیاری از رفتارها محصول شرایط، ناآگاهی یا تخریب بودهاند. معیار درست شناخت انسان، وضعیت فعلی اوست؛ یعنی اینکه امروز چگونه فکر میکند، در چه مسیری حرکت میکند و چه تلاشی برای اصلاح و تغییر انجام میدهد. باید انسان را از روی رفتارهای جدید و استمرار این رفتارها سنجید، نه از روی کاری که سالها قبل انجام داده است. در کنگره۶۰ این اصل به ما یاد میدهد که ارزش واقعی، در مسیر فعلی و تلاش امروز انسان نهفته است؛ پس معیار صحیح قضاوت، تفکر، حرکت و عمل امروز انسان است زیرا همینها، شخصیت حقیقی و مسیر آینده او را میسازند، نه گذشتهای که تغییر کرده یا در حال تغییر است.
باتوجه به اینکه انسان جاری است؛ پس چرا بعضی انسانها بعد از تغییر، دوباره به گذشته برمیگردند؟
اگرچه انسان موجودی جاری و در حال تغییر است؛ اما این جریان میتواند هم به سمت سازندگی حرکت کند و هم به سمت تخریب. اینکه بعضی انسانها بعد از یک دوره تغییر مثبت دوباره به گذشته برمیگردند، به این دلیل است که تغییر واقعی تنها با نیت و احساس اتفاق نمیافتد؛ بلکه نیازمند آموزش، استمرار، مراقبت و ایجاد ساختارهای جدید در تفکر و رفتار است. بسیاری از افراد، زمانی که کمی حالشان بهتر میشود یا نتایج اولیه را میبینند، تصور میکنند تغییرشان تثبیت شده است، درحالیکه ریشههای قبلی هنوز در وجودشان فعال است. اگر آموزشها ادامه پیدا نکند، اگر جهانبینی اصلاح نشود یا اگر تکرار و تمرین در رفتارهای جدید نداشته باشند، نیروهای قبلی دوباره قدرت میگیرند و شخص را به گذشته برمیگردانند. در کنگره۶۰ گفته میشود؛ حرکت باید مستمر و پیوسته باشد؛ چون انسان اگر در مسیر سازندگی نایستد، بهطور طبیعی به مسیر قبل لغزش میکند، پس برگشتن به گذشته نشانه بد بودن انسان نیست؛ بلکه نشانه ناتمام بودن تغییر، ضعف در جهانبینی یا قطع ارتباط با آموزش و عمل است؛ بنابراین انسان جاری است، اما جهت جریان او را تفکر، آموزش و استمرار در عمل تعیین میکند و هرجا اینها کمرنگ شود، احتمال برگشت وجود دارد.
چرا حذف یک صفت بدون جایگزینی امکانپذیر نیست و چه ساختاری باید تغییر کند تا یک صفت عوض شود؟
در وادی دهم گفته میشود هیچ صفتی را نمیتوان فقط حذف کرد؛ زیرا انسان موجودی پویا و ساختاری است، یعنی هر رفتار و هر صفت، ریشه در یک ساختار فکری و احساسی دارد. وقتی ما بخواهیم یک صفت منفی را حذف کنیم، اگر جایگزینی برای آن نداشته باشیم، خلأ ایجاد میشود و آن صفت یا رفتاری مشابه آن دوباره برمیگردد؛ چون ساختار اصلی هنوز تغییر نکرده است. در حقیقت، صفات نسان مانند شاخههای یک درخت هستند اگر فقط شاخه را ببریم ولی ریشه را تغییر ندهیم، شاخه دوباره رشد میکند، بنابراین برای تغییر واقعی، باید ساختاری که آن صفت را تولید میکرده، اصلاح شود. در کنگره ۶۰ این ساختار را ساختار تفکر، جهانبینی و سیستمایکس میدانیم. یعنی اگر جهانبینی فرد تغییر نکند و نگاه او به زندگی، مسائل، مسئولیت و ارزشها اصلاح نشود، صفات منفی به شکلهای دیگری باز تولید میشوند به همین دلیل است که روش درمان، فقط قطع رفتار یا حذف ظاهر صفت نیست، بلکه ایجاد صفت جدید و سالم از طریق آموزش، عمل، تجربه و تکرار است. پس برای عوض شدن یک صفت، بایستی؛
تفکر تغییر کند.
جهانبینی اصلاح شود.
ساختارهای معیوب جای خود را به ساختارهای جدید بدهند.
رفتار جدید تمرین و تثبیت شود.
تنها در این صورت است که صفت قبلی از بین میرود و صفت تازه جای آن را میگیرد.
آگاهی و جهانبینی چه نقشی در تغییر صفات گذشته دارند و چرا این امر بدون آموزش ممکن نیست؟
آگاهی و جهانبینی نقش اصلی و بنیادین در تغییر صفات گذشته دارند؛ زیرا تمام رفتارها، تصمیمها و صفات انسان از نوع تفکر و میزان دانایی او سرچشمه میگیرند، تا زمانی که جهانبینی فرد اصلاح نشده باشد حتی اگر بخواهد رفتار ظاهری خود را تغییر دهد، این تغییر پایدار نخواهد بود. آگاهی باعث میشود انسان دلیل رفتارهایش را بشناسد، پیامدهای آنها را درک کند و مسیر درست را از نادرست تشخیص دهد. جهانبینی نیز زاویه نگاه انسان به زندگی، ارزشها، مشکلات و مسئولیتها را تعیین میکند؛ وقتی این نگاه تغییر کند، صفات انسان بهصورت طبیعی و خودبهخود شروع به تغییر میکنند، اما این اتفاق بدون آموزش امکانپذیر نیست؛ چون آگاهی از طریق تجربه ناآزموده بهدست نمیآید. انسان باید یاد بگیرد چگونه فکر کند، چگونه مسائل را ببیند و چگونه رفتارهای غلط گذشته را با درک و بینش تازه اصلاح کند. آموزش در کنگره۶۰ دقیقاً به همین منظور است؛ ایجاد دانایی مؤثر برای اصلاح ساختارهای درونی. به همین دلیل گفته میشود؛ تغییر پایدار صفات، محصول تغییرِ جهانبینی است و تغییر جهانبینی بدون آموزش ممکن نیست.
وادی دهم چه تعریفی از «جاری بودن انسان» ارائه میدهد؟
وادی دهم انسان را موجودی جاری و در حال تغییر معرفی میکند؛ یعنی هیچ فردی ثابت نیست و همه ما همواره در مسیر رشد یا سقوط قرار داریم. انسان در حال حرکت است و ویژگیها، صفات، افکار و رفتارهای او بسته به مسیر و انتخابهایش میتوانند تغییر کنند. این جاری بودن نشان میدهد که انسان نمیتواند با گذشتهاش محدود یا تعریف شود، هر لحظه فرصت تازهای برای اصلاح، یادگیری و تغییر وجود دارد. از دید کنگره۶۰، این مفهوم پایهای است برای درمان و بازسازی؛ زیرا نشان میدهد که هیچ کس محکوم به اشتباهات گذشتهاش نیست و همیشه امکان بازسازی شخصیت و اصلاح رفتارها وجود دارد، در واقع، جاری بودن انسان به ما یادآوری میکند که تغییر، یک فرآیند مستمر است نه یک اتفاق مقطعی. انسان باید همواره مراقب مسیر و انتخابهای خود باشد. هر تصمیم و رفتار جدید میتواند زندگی و صفات او را شکل دهد، به همین دلیل در مسیر درمان و رشد، جاری بودن انسان عامل امید و انگیزه برای تلاش مداوم است.
چرا در این وادی تغییر ،یک جریان مستمر و دائمی معرفی شده است؟
در وادی دهم، تغییر بهعنوان یک جریان مستمر و دائمی معرفی شده است؛ زیرا انسان موجودی جاری است و هیچ لحظهای ثابت نمیماند. صفات، افکار و رفتارهای ما همواره در اثر تجربه، انتخاب و آموزش در حال تغییر هستند. اگر تغییر را یک اتفاق مقطعی در نظر بگیریم، امکان بازگشت به عادتها و صفات گذشته زیاد است و تغییر واقعی حاصل نمیشود. این جریان دائمی بودن تغییر، نشان میدهد که تغییر واقعی با استمرار و تکرار در تفکر، عمل و جهانبینی حاصل میشود. در کنگره ۶۰ این اصل به ما یادآوری میکند که مسیر رشد و درمان، فرآیندی تدریجی و مستمر است و هر لحظه مراقبت و حرکت در مسیر صحیح اهمیت دارد. به عبارت دیگر، تغییر دائمی به انسان امکان میدهد که صفات منفی را اصلاح کند، رفتارهای سالم و پایدار بسازد و از تجربه گذشته درس بگیرد. این نگاه، هم امیدبخش و هم واقعی است و پایه حرکت مستمر و رشد پایدار در زندگی انسان را فراهم میکند.
در آخر سپاسگزاریم از همسفر لیلا، برای فرصتی که در اختیار ما قرار دادند.
مصاحبهکننده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون چهارم)
عکاس: راهنما همسفر اعظم
ویرایش و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر اشرف(لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران شعبه ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
68