English Version
This Site Is Available In English

بخشش ذره‌ذره اتفاق می‌افتد

بخشش ذره‌ذره اتفاق می‌افتد

دوازدهمین جلسه از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی ابوریحان با استادی مرزبان همسفر فاطمه، نگهبانی پهلوان همسفر معصومه و دبیری همسفر منصوره با دستور جلسه «وادی دهم ( صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است.) و تاثیر آن روی من» روز سه‌شنبه ۱۱ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۴۵ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:

ما در صور پنهان، آن چیزی که در گذشته بودیم دیگر همراه ما نیست؛ ما تغییرات بسیار زیادی کرده‌ایم و این تغییرات برای ما همراه با آگاهی بوده است. ما می‌دانیم که این تغییرات فقط ظاهری نبوده. مثل آن ضرب‌المثلی که قدیم‌ها می‌گفتند: «هر که هر چیزی دارد از پر قنداقش دارد؛ ذات آدم‌ها را نمی‌شود عوض کرد.» کنگره آمد و خط بطلانی روی این جمله کشید و گفت: هر انسانی هر چیزی از صفت‌های بد گذشته‌اش را با خودش آورده، اما وقتی وارد کنگره می‌شود تغییر می‌کند. اکثر آدم‌هایی که وارد کنگره شدند، کسانی بودند که به آن‌ها اعتماد نمی‌کردند و حتی کوچک‌ترین چیز را به دستشان نمی‌سپردند. امّا امروز شاهدیم که همین افراد با پالایش خودشان توانستند یک جهش درونی ایجاد کنند و در جایگاه‌هایی قرار بگیرند که مورد اعتماد هستند و تلاش می‌کنند به خیلی‌ها کمک کنند. یعنی رازدار خانواده‌ها شده‌اند. ما حق نداریم وقتی در یک جایگاه قرار می‌گیریم، صفت‌های منفی خودمان را همچنان با خودمان حمل کنیم؛ مثل بزرگ‌نمایی، منیّت، دروغ‌گویی. این‌ها چیزهایی هستند که با تزکیه و پالایش از بین می‌روند.

ما در کنگره و در وادی دهم، این تغییر را با تغییر حس احساس می‌کنیم. تغییر حس است که کمک می‌کند قصد و صفات گذشته ما از بین برود؛ چون حس هم فرستنده دارد و هم گیرنده. وقتی چیزی خوب دریافت کنیم، قطعاً چیز خوبی بازتاب می‌دهیم، و اگر چیز منفی دریافت کنیم، همان را بازتاب می‌کنیم. اما کسانی که تزکیه و پالایش را درست انجام داده‌اند، توانایی این را دارند که وقتی یک حس منفی دریافت می‌کنند، آن را پالایش کنند و به شکل خوبی منتقل کنند. برای اینکه بتوانیم حس خودمان را تغییر بدهیم، در کنگره آموزش گرفته‌ایم که این کار فقط با تزکیه و پالایش امکان‌پذیر است. تصفیه کردن صفات منفی، یک پروسه طولانی است. اولین گامی که در کنگره برداشتیم و عملی می‌دانیم، تفکر است. باید یاد بگیریم تفکر سالم داشته باشیم. وقتی تفکرمان سالم شود، ایمان‌مان هم به‌مراتب سالم می‌شود. ایمان یعنی تجلی نور خداوند در انسان. وقتی ایمان سالم شود، عملمان هم سالم می‌شود؛ یعنی کارهایی که در مسائل روزمره انجام می‌دهیم سالم می‌شوند. وقتی عمل سالم شد، حس سالم فعال می‌شود. وقتی حس سالم شود، عقل سالم می‌شود؛ عقل حکم خوب می‌کند و عشق سالم پدید می‌آید؛ چیزی که هدف نهایی همه انسان‌هاست.

این‌ها زنجیروار کنار هم می‌چرخند. وقتی به عشق سالم می‌رسیم، دوباره باید تفکر سالم داشته باشیم تا این چرخه ادامه پیدا کند. تمام این‌ها را ما در کنگره آموزش دیده‌ایم. این اتفاقات ذره‌ذره و با متد DST رخ می‌دهد. هیچ چیز یک‌باره به وجود نمی‌آید. وقتی این مسئله را در لژیون سردار می‌بینیم، متوجه می‌شویم که پایه لژیون سردار کمک‌کردن و خدمت به دیگران است؛ کمکی بدون هیچ چشم‌داشتی. در لژیون سردار، وقتی حس ما پالایش می‌شود، عقل و عشق سالم را تجربه می‌کنیم و می‌توانیم با خدمت‌کردن به مسافران و هم‌سفران کمک کنیم. با مشارکت‌کردن در لژیون سردار می‌توانیم حس خوب و سالم خودمان را به دیگران منتقل کنیم. یک نکته مهم درباره عشق سالم این است که عشق سالم زمانی ایجاد می‌شود که تمام هستی را دوست داشته باشیم؛ حتی آن چیزهایی که از نظر ما بد یا زشت هستند یا مشکلی دارند. زمانی که بتوانم آن‌ها را هم دوست داشته باشم، می‌توانم بگویم به عشق سالم رسیده‌ام؛ عشقی که شامل طبیعت، حیوانات، موجودات و تمام انسان‌ها با صفات بدشان می‌شود. این همان چیزی است که ما را به عشق سالم می‌رساند.

در لژیون سردار، همه ما عشق سالم را تجربه کردیم. وقتی وارد لژیون سردار شدیم، بسیاری از ما صفاتی داشتیم که شاید هیچ اعتقادی به کمک‌کردن به دیگران نداشتیم، یا برعکس، به دیگران خیلی افراطی کمک می‌کردیم. آنچه در کنگره از جناب مهندس یاد می‌گیریم بخشش همیشه ذره‌ذره و مرحله‌به‌مرحله است. افراد کمی هستند که یک‌باره پهلوان می‌شوند؛ باید یک پروسه را طی کنند. پیش آقای مهندس می‌روند، از وضعیت مالی، خانواده، زندگی و کسب‌وکارشان پرسیده می‌شود تا مشخص شود آمادگی پهلوان شدن را دارند یا نه. اما در مسیر واقعی، ما ذره‌ذره می‌رویم و سردار می‌شویم؛ قدم‌های کوچک برمی‌داریم. به قول یکی از دوستانم: «ما می‌رویم که گره‌های خودمان را باز کنیم.» یعنی لژیون سردار، لژیون درمان فقر است؛ نه فقط فقر مالی، بلکه فقر معنوی، فکری، و حتی فقرِ گذشت‌کردن از ترس‌ها. من (فاطمه) فکر می‌کردم خیلی شجاع هستم، ولی وقتی وارد کنگره شدم دیدم برعکس، از بعضی چیزها خیلی می‌ترسیدم؛ چیزهایی که در صور پنهان من بودند و اجازه حرکت کردن به من نمی‌دادند. امروز که به آن فکر می‌کنم، می‌بینم اگر از آن‌ها عبور کرده‌ام، به‌خاطر آموزش‌های کنگره و لژیون سردار بوده است.

حتی اگر کسی در کنگره ورشکست شود یا مسافران به‌خاطر تخریب‌های گذشته ضررهای مالی داده باشند، باز هم می‌توان خدمت کرد. بعضی وقت‌ها با سکوت کردن، گوش‌دادن، یا مشارکت‌کردن می‌توان یک حال یا یک حس خوب را به هم‌سفرهای دیگر منتقل کرد. با احترام‌گذاشتن به قوانین و حرمت‌های کنگره، حس سالم و محیط سالم تولید می‌شود و همین باعث می‌شود به عمل سالم و عقل سالم برسیم. عمل سالم چیزی نیست که فقط با زبان بگوییم «من این کار را کردم.» عمل سالم باید در صور پنهان نیز سالم باشد. ما در کنگره صفاتی داشتیم که از آن‌ها عبور کردیم و امروز خدا را شکر هیچ‌کدام از آن‌ها در ما نیست. در نهایت باید بدانیم که گذشته ما هیچ ربطی به امروز ما ندارد. قبلاً فکر می‌کردم گذشته همیشه با من همراه است، اما امروز می‌دانم که خدا را شکر دیگر در ما جاری نیستند. جناب مهندس می‌گویند: انسان‌ها همیشه در بین فضائل و رذائل در حال حرکت هستند. این یک طیف است. ممکن است در یک نقطه به تعادل رسیده باشم، ولی در نقطه‌ای دیگر هنوز ضعف داشته باشم و جای کار وجود داشته باشد. در لژیون سردار، این فرصت به ما داده می‌شود که از عناوین بیرون از کنگره فاصله گرفته و به تربیت نفس خودمان و تزکیه و پالایش بپردازیم تا بتوانیم به دیگران هم کمک کنیم. این مسیر هم سخت است و هم سهل، اما شدنی است و ذره‌ذره اتفاق می‌افتد. امیدوارم برای همه ما این اتفاق بیفتد و بتوانیم گره‌هایی را که در درون خودمان هست ذره به‌ذره باز کنیم تا به آرامش و صلح درونی برسیم.

تایپیست: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون ششم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هشتم)
ویرایش و ارسال: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابوریحان تهران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .