مطالب ارائه شده در این سیدی مربوط به تاریخ ۱۳۷۵/۰۹/۱۶ حدود ۳۰ سال پیش است.
ما در جهان انتخابشده خویش، مشغول ادامه کارها هستیم تا آنچه لازم است بدانیم. برای نقاشی، از مرغوبترین رنگ، وسایل و نقاش ماهر استفاده شود. ما درمورد انسان و کالبد او نقاش ماهر نیستیم؛ زیرا خداوند آن را طراحی نموده و انسان را در جایگاه باارزشی قرار داده است؛ اما ظاهر این طرح که موضوعاتی باید در آن قرار گیرد، بهوسیله خود ما مهیا میگردد؛ بهعبارتی، آراستهبودن و نگهدارینمودن از این خلقت، هم از نظر ظاهر و هم باطن به ما محول شدهاست. وظیفه ما این است که این تابلوی نقاشی را زیبا و ارزشمند دربیاوریم؛ بههمین دلیل، همواره تأکید میشود که تا پایان حیات، به جسم خود ارزش نهاده و در حفظ آن بکوشید، حتماً توفیق حاصل خواهد شود.
این موضوع مستقیماً به کسب آگاهی و دانش انسان برمیگردد. جهان خلقت آنقدر وسیع است که ابتدا و انتهای آن برای ما معلوم نیست. ما در کهکشان راه شیری قرار داریم که یک کهکشان متوسط است، عبور از این سر تا آن سر کهکشان با سرعت نور (۳۰۰هزار کیلومتر در ثانیه) ۱٠٠هزار سال نوری طول میکشد.
کهکشان راه شیری حدود ۱۰۰میلیارد منظومه دارد که خورشید یکی از آنها است. در سال ۱۹۷۵، سفینهای برای کاوش به فضا فرستاده شد. این سفینه با سرعت ۶۰هزار کیلومتر در ساعت حرکت میکند و ۸۵هزار سال طول میکشد تا به نزدیکترین ستاره به ما برسد؛ با همه این اطلاعات، ما فقط ۵درصد از این جهان فیزیکی را میدانیم.
وقتی خداوند میفرماید: من انسان را از گل و جان را از شعلههای آتش خلق کردم، برداشت عمومی این بوده که مجسمهای گلی ساخته و در آن دمیده شدهاست؛ اما اینگونه نیست، منظور خلقت از گل، این است که همه اجزای فیزیکی ما از خاک است؛ همانطور که درختان و حیوانات از خاک آفریده شدهاند. در وجود انسان، ۶۵ عنصر از جدول مندلیف؛ مانند کلسیم، پتاسیم، آهن، روی، منیزیم و فسفر پیدا شدهاست. جسم، همان کالبد فیزیکی است و آنچه میماند، جان است. انسان از دو بخش تشکیل شدهاست؛ جسم و جان.
نقاش اصلی و ماهر، خداوند یا هستی است که انسان را طراحی کرده و در جایگاهی باارزش و والایی قرار داده است که تنها انسان این جایگاه را دارد؛ اما موضوعات و محتویاتی که در این طرح قرار میگیرد، بهوسیله خود ما مهیا میگردد؛ یعنی ما مسئول نگهداری و آراستهبودن ظاهری و باطنی خویش هستیم.
انسان برای اینکه بتواند تابلو را خوب نقاشی کند و درست حرکت کند، پیامبران دستوراتی را آوردند؛ اینکه میگویند: غیبتکردن مثل خوردن گوشت مرده برادر است و کاری بسیار قبیح شمرده شدهاست، برای این نقاشی است.
کسی که ۵۰ کیلو اضافهوزن دارد، درواقع طرح وجودی خود را زشت طراحی کرده است؛ بههمین دلیل، لژیون جونز برای رسیدن به تعادل و درمان اضافهوزن ایجاد شد تا راهحلی برای این عدم تعادل وجود داشته باشد. انسان باید برای سلامتی خود بکوشد، اضافهوزن نداشته باشد و سیگار نکشد؛ وگرنه از تعادل و کنترل خارج میشود و به خود صدمه میزند.
مربی یا معلم وظیفه دارد شخص را هدایت کند تا بتواند نقاشی زیبایی بکشد. حلقههای حیات شامل کودکی، جوانی، میانسالی و جهانهای بعدی است، وقتی باز شوند یک تونل بسیار طولانی خواهد شد که ذرهای از اقیانوس است و به باور نمیآید.
تزکیه و پالایش کار آسانی نیست، همیشه دو قطب مثبت و منفی وجود دارد که اگر انسان زود بهنتیجه میرسید، حیات روی زمین تمام میشد.
خوابهای شبانه نشاندهنده شگفتیهای وجود ما است که چگونه جسم ما خوابیده و مثلاً در آلمان یا اسپانیا هستیم! اینها قابل بررسی و تعمق است. برای یافتن دلیل و ادامه آن، باید تفکر نمود تا راه را پیدا کرد. درمورد مطالب جاری حیات؛ مانند از کجا آمدهام و به کجا میروم؟ چه میخواهم و چهکار میکنم؟ انسان با حرکتهای بسیار عاقلانه و نه حسابگرانه، به حل آن مطالب دست مییابد. این عمل جلوداری میکند و نیرویی است که از بیرون به انسان القاء شدهاست.
هر حرکت معنوی، بار مادی را با خود دارد که عمل صالح جلودار آن میباشد و مهم این است ما چهکار میکنیم! بذری که در قافله زندگی جای میگذاریم، باید در زمین مناسب و بهدست انسانهای آگاه و فهمیده داده شود. شما هم اگر از عاشقان راه عشق هستید، باید بدانید که چگونه عمل کنید. خداوند شما را با بسیاری از کارهای خوب انتخاب میکند تا با تفکر پیببرید و درک آن را بیابید. اعجاب شما را به صعود و دانستن خیلی از مسائل یاری میکنند و در ساختههای خداوند، آنقدر تنوع هست که شمارش نمیتوان نمود. حلقهها دوام نداشته و ایستادن معنا ندارد؛ هرلحظه مملو از سؤالاتی است که پاسخهای آن، خطی بیانتها میباشد.
برداشت همسفر مهناز:
برداشت من از سیدی نقاش این است که بدانم درون من از خوبیها و بدیها شکل میگیرد. باید درون خود را از بدیها پاک کنم، خود را پالایش و تزکیه نمایم تا بتوانم در محضر خداوند و در جهانهای دیگر زندگی بهتری را تجربه کنم.
آقای مهندس در این سیدی به من آموزش میدهند که عاقلانه، نه حسابگرانه عمل کنم. حسابگرانه عملکردن فقط به خودم آسیب میزند؛ اما عاقلانه عملکردن، بهترین راه است تا بهنتیجه مطلوب و به تعادل برسم.
هرگاه دیدم که خودم یا قسمتی از زندگیام تعادل ندارد، باید بدانم که عاقلانه حرکت نکردهام، تلاش کنم تا دلیل آن بیتعادلی را پیدا کنم و نقاشی بهتری ترسیم نمایم.
نویسنده: راهنمای ویلیام همسفر مهناز
ویرایش: رابط خبری همسفر فرزانه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم)
عکاس: همسفر ناعمه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم)
ارسال: همسفر فروزنده رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی وکیلی یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
62