امروز افتخار داریم از طرف گروه سایت پارک شهدای شهرداری در خدمت مرزبان محترم (همسفر کریم) باشیم و با ایشان به گفتگو بپردازیم .در ابتدا از طرف گروه سایت از ایشان بابت فرصتی که در اختیار ما قرار دادند بسیار سپاسگزاریم
معرفی به رسم کنگره
سلام دوستان کریم هستم همسفر اسماعیل
آخرین آنتی ایکس مسافرم: شیره و تریاک
مدت سفر: ۱۰ ماه و ۲۸ روز
راهنما: آقای روحاله کریمی، لژیون ۱۶
روش درمان: DST
داروی درمان: OT
رهایی: ۱ سال و ۵ ماه
ورزش: والیبال
راهنمایی خودم: آقای محمدجواد فشارکی
ورزش خودم: والیبال
نظر در مورد دستور جلسه
وادی دهم: صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون انسان جاری است.
همانطور که میدانید، دستور جلسات آقای مهندس بسیار مهندسیشده است و تأثیر زیادی در زندگی دارد. یکی از نکات مهم این دستور جلسه این است که صفت گذشته در انسان صادق نیست، زیرا انسان جاری است. همانطور که میدانید، هم انسان جاری است و هم هستی.
تعداد زیادی از مصرفکنندگان در NGOهای دیگر خود را «معتاد» معرفی میکنند و میگویند ما معتاد هستیم و معتاد باقی میمانیم. این ذهنیت را آقای مهندس در کنگره ۶۰ بسیار زیبا تغییر دادند و فرمودند شما میتوانید صفت گذشتهتان را تغییر دهید و ابتدا باید خودتان تغییر کنید.
امروز کلمه «مسافر» در کنگره ۶۰ بسیار زیبا به کار برده میشود. آقای مهندس دژاکام فرمودند در تعدادی از کتابهای عرفا کلمه «مسافر» استفاده شده است و ایشان این واژه را برای ما انتخاب کردند. ما چقدر زیبا میتوانیم صفت گذشتهمان را با آموزشها، نوشتن سیدیها، تزکیه و پالایش، و حضور در کنگره ۶۰ تغییر دهیم و به صفات مثبت تبدیل کنیم.
نظر در مورد پارک و ورزش بر روند درمان
مصرفکنندگانی که درگیر اعتیاد هستند، معمولاً از ورزش دور میشوند و ورزش در زندگیشان تعطیل میشود.
ورزشی که ما انجام میدهیم مکمل درمان است؛ یعنی جسم و فیزیولوژی انسان که به واسطه قطع مصرف و استفاده از شربت OT ذرهذره در بدن فعال میشود، نیاز دارد ترشحات بدن منظم انجام شود.
به همین دلیل آقای مهندس ورزش را واجب دانستهاند. هر هفته جمعهها در پارک حضور پیدا میکنیم و ورزش انجام میدهیم. هر کسی علاقهمند به رشته ورزشی خاصی باشد، عضو همان رشته میشود. ورزش در پارک سنگین نیست و در حد توان بدن، چه سفر اول و چه سفر دوم، انجام میشود.
حس خوبی که پارک و ورزش دارد، به نظر من ترشح هورمونها را منظم میکند و کمککننده پروسه درمان است.
خاطره از دوران حضور در کنگره ۶۰
یادم میآید سه سال پیش وارد کنگره شدم؛ تقریباً اوایل سال ۱۴۰۲ بود. یکی از دوستان من را معرفی کرد. بهمحض ورود به شعبه دیدم عدهای افراد دم در با شال زرد ایستادهاند و خوشآمد میگویند. همه سفیدپوش و شیکپوش بودند. کمی استرس گرفتم و فکر کردم وارد جمعی شدم که شاید ذهن را شستوشو میدهند یا میخواهند انسان را به سمت خاصی بکشانند.
اما زمانی که حرمت کنگره ۶۰ خوانده شد، برایم جالب بود؛ زیرا این حرمت هیچ منافاتی با ذهنیت من نداشت. به قول آقای مهندس، همان فرامینی بود که در قرآن داریم: دروغ نگویید، کسی را سرزنش نکنید، پشت سر کسی حرف نزنید، مواظب لوازمتان باشید.
این حرمت تأثیر زیادی بر من گذاشت و باعث شد در کنگره ماندگار شوم. خوشبختانه این اتفاق افتاد و من به کنگره پایبند شدم.
پیام به سفر اولیها
پیامی که میتوانم به سفر اولیها بدهم این است که شاید هنگام ورود به کنگره ۶۰ همان حس من را داشته باشند، اما کنگره ۶۰ واقعاً مکان خوبی است؛ جایی است که عیار انسان را مشخص میکند و به نظر من، خود انسان میتواند خودش را بشناسد.
من ابتدای ورودم از طریق پارک جذب کنگره شدم. وقتی فضای کنگره را دیدم، خیلی علاقهمند شدم. طرز برخورد خدمتگزاران پارک، بهخصوص سفر دومیها و راهنماها، تأثیر زیادی بر من داشت.
یک پیام هم به سفر دومیها دارم: طرز برخورد و طرز صحبت کردن بسیار تأثیرگذار است. این برخوردها برای کسانی که از طریق پارک میخواهند جذب کنگره شوند اهمیت زیادی دارد. من چون برخورد خوبی دیدم، اینجا ماندگار شدم.
برخورد من، بهعنوان یک مرزبان، مهم است؛ اینکه در پارک با رهجوها چگونه رفتار کنم. همین برخورد میتواند آنها را با این ساختار آشنا کند.
مصاحبه کننده: مسافر محمد
ارسال مطلب : مسافر امیرحسین
- تعداد بازدید از این مطلب :
85