English Version
This Site Is Available In English

وادی امید

وادی امید

یازدهمین جلسه از دوره نود و یکم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی آکادمی با استادی راهنمای محترم مسافر‌ محمدحسین، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسه "وادی دهم، صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است"چهارشنبه 12 آذر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان محمدحسین هستم یک مسافر. از ایجنت محترم شعبه آکادمی، مرزبان‌ها و راهنمای محترمم تشکر می‌کنم، که توفیق و فرصت خدمت در این جایگاه را برایم فراهم کردند. در مورد وادی دهم باید عرض کنم، قبل از اینکه وارد کنگره60 شوم هیچ ذهنیتی در مورد درمان نداشتم و افرادی که در کنگره60 خدمتگزار بودند را دیدم باور نمی‌کردم که با قطع مصرف مواد مخدر می‌شود حال خوبی داشت، با خودم می‌گفتم مگر امکان دارد که درمان قطعی وجود داشته باشد، بعد از مدتی که در کنگره60 حضور داشتم، متوجه شدم بله، این امکان وجود دارد و درمان اتفاق می‌افتد، دلیل آن هم صد در صد همین تغییر صفات و وادی دهم است و اولین کاری که کنگره با من کرد این بود که صفت معتاد را از روی من برداشت و عنوان مسافر را به من داد. زمانی که من از آموزش‌ها استفاده کنم و با فرمان‌برداری نسبت به صحبت‌های راهنما این مسافر  به درمان می‌رسد.

در وادی دهم به این موضوع اشاره‌شده است که می‌توانم امیدوار باشم که از تاریکی‌ها خارج شوم  ولی همانطوری که از تاریکی خارج می‌شوم می‌توانم به قعر تاریکی برگردم، در کل این وادی، وادی امیدواری است ولی مانند شمشیر دولبه است، به این صورت که هم می‌توانم به درمان برسم، و هم به قعر تاریکی‌ها سقوط کنم و ناامید بشوم. تجربه من این است که فرمان‌برداری و گوش دادن به صحبت‌های راهنما، دلیل اصلی رسیدن به درمان است. این موضوع باعث می‌شود که به دانایی لازم برای دریافت آموزش‌ها برسم که این دانایی یک‌روزه اتفاق نمی‌افتد و به زمان نیاز دارد. برای من در کنگره60، معجزه اتفاق افتاد که حضورداشته باشم و ثابت قدم باشم، با خدمت کردن در جایگاه‌های مختلف صفات گذشته خود را تغییر دهم.

این وادی به همان اندازه که باعث می‌شود به حال خوب دست پیدا کنم به من یادآوری می‌کند که مواظب باشم، بدون فرمان‌برداری در سفر اول و دوم و رعایت نکردن فرامین، به تاریکی‌ها سپرده می‌شوم و این سیاهی در سفر اول با کوچک‌ترین سرپیچی از فرمان مانند سر ساعت نیامدن در جلسات و درست استفاده نکردن وعده‌های دارو شروع می‌شود و بعد از 10 الی 11 ماه به آن حال خوش و رهایی دست پیدا نمی‌کنم، باید بدانم که نمی‌دانم و خودم را خالی کنم که بتوانم آموزش‌های کنگره را بیشتر درک کنم و به حال خوب برسم.

خدارا شکر می‌کنم که در کنگره60 هستم و اگر کنگره60 نبود معلوم نبود که چه اتفاقی برای من می‌افتاد، قبل از ورود به کنگره60 حال بسیار بدی داشتم، این تغییرات و حال امروز من ذره‌ذره به وجود آمده است. تغییرات در آغاز همیشه با کمی سختی همراه است حتی اگر همیشه از یک مسیر به خانه می‌روم اگر بخواهم مسیرم را حتی نزدیک‌تر عوض کنم شاید مقداری سخت باشد و همیشه باید بدانم پایان شب سیه سفید است. راه، هم  سخت است، هم سهل و این به من بستگی دارد که چگونه به موضوع نگاه کنم. از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
تایپ: مسافر امید لژیون دوم
عکس: مسافر مهدی لژیون دوم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .