English Version
This Site Is Available In English

کسانی که در صراط مستقیم قدم برمی‌دارند، می‌توانند به خواسته‌های معقول برسند.

کسانی که در صراط مستقیم قدم برمی‌دارند، می‌توانند به خواسته‌های معقول برسند.

جلسه‌ی هفتم دوره سی و یکم سری کارگاه‌های آموزشی، خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی رودهن با استادی مسافر هاشم، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر منصور با دستور جلسه « وادی دهم،صفت گذشته در انسان،صادق نیست،چون جاری است » چهارشنبه دوازدهم آذرماه  ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.



خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان هاشم هستم یک مسافر، در رابطه با دستور جلسه که جلسه قبل هم توضیحات لازم را اعلام کردند، صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است، چیزی که من برداشت کرده‌ام از این دستور جلسه، به‌عنوان‌مثال خود من می‌توانم صفت‌های درونم را تغییر دهم، چون انسان جاری است، من می‌توانم صفت درونم را آن‌طور که خودم می‌خواهم تغییر دهم و آن را بسازم و همین‌طور صفت‌های ضد ارزشی درون خودم را ببخشم و صفت‌های خوب را جایگزین کنم.
من در اینجا خودم را مثال می‌زنم، قبلاً نماز نمی‌خواندم ولی از وقتی در کنگره سفر می‌کنم نمازم را سروقت به‌جا می‌آورم، نه‌فقط صرفاً به خاطر این‌که بگویم من انسان مؤمنی هستم، و این‌که به بقیه ثابت کنم من نماز می‌خوانم که مؤمن باشم، من باید صور پنهان این عمل را بفهمم که چرا باید نماز بخوانم، و وقتی صور پنهان نمازخواندن را بفهمم با عشق و علاقه این عمل را انجام می‌دهم، البته بخشیدن صفت‌های درونی کار آسانی نیست این عمل در کنگره مستلزم؛ آموزش، تفکر، عمل سالم، فرمان‌برداری از راهنما و... می‌باشد.
مثال؛ یکی از صفت‌های انسان این است که، دائم دوست دارد دیگران را قضاوت کند، که چرا فلانی آن کار را انجام داد، یا صفت حسادت؛ که چرا فلانی آن ماشین را دارد حتماً دزدی کرده است یا پول مردم را خورده است، ما در مسیر صراط مستقیم و همچنین کنگره، آموزش می‌گیریم که این صفت هارا  به صفت خوبی تبدیل کنیم.



کسانی که در صراط مستقیم قدم برمی‌دارند، می‌توانند به خواسته‌های معقول برسند،
من درون خودم یک شهر وجودی دارم که این شهر وجودی را به یکی از شهرهای استان، تشبیه می‌کنم که ساخت‌وساز آن بستگی به من دارد، می‌توانم شهر را به بهترین شکل بسازم، در آن استادیوم، بیمارستان، خیابان و بزرگراهای خوب و اسفالت شده بسازم و برخلاف آن می‌توانم این شهر را به بدترین شکل اداره کنم و هیچ نکته مثبتی نگذارم، درون خود انسان هم همین‌طور است، اگر من درون خودم را با ضد ارزشی‌ها پرکنم، درون من کویری می‌شود بدون قطره آب و این یعنی مسیر ضد ارزشی و حال خرابی.
ایمان یعنی تجلی نور خداوند در انسان، کسی که انسان مؤمن و سپاس‌گزار، قدرشناس، منظم و... باشد قطعاً نور خداوند یاری او و در قلب آن می‌باشد.ممنونم که به صحبت‌های من توجه کردن.

عکاس:مسافر محمد رضا
تنظیم و ارسال:مسافر عرفان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .