وادی نهم: حرکت از فرمان به عمل و نقش «نقطۀ تحمل»
دعوت به عمل و ایمان به رحمت ماوراء
وادی نهم کنگره ۶۰، پیامی بنیادین را برای کسانی دارد که بهتازگی به مسیری جدید گام نهادهاند و در مسیر بازنگری خویشتن قرار دارند.
این وادی بهصراحت اعلام میکند که زمان سخن گفتن به پایان رسیده و اکنون زمان حرکت از سخن به نقطۀ عمل است.
این مرحله، نیازمند ایمان راسخ به رحمت ماوراء و توجه همزمان به زمین و آسمان است.
اصل اساسی این است که با کاشت بذر نیکو و ارزشمند، قوّت و سایبانهای لازم برای ادامه مسیر فراهم خواهد شد،
به شرطی که انسان در مسیر فرمانها حرکت کند.
فرمانها، دو راهنما و دوراهیِ اختیار متن وادی نهم ریشه این مسیر را در خلقت انسان و قرار گرفتن او بر سر دوراهیِ فجور و تقوا، خیر و شر میداند. قدرت مطلق، برای هدایت این موجود صاحباختیار، دو راهنما قرار داده است: راهنمای درونی: که آن را وجدان یا عقل نامیدهاند.
راهنمای بیرونی: که همان پیامآوران قدرت مطلق هستند که فرمانها و نتایج هر دو مسیر را به انسان گوشزد کردهاند.
بنابراین، فرمانها صرفاً توصیههای اخلاقی نیستند، بلکه تجلیِ اعلامِ این دستورات از سوی پیامآوران برای ترسیم راه رهایی، آزادی و رستگاری میباشند.
وادی نهم فهرستی دقیق از فرمانها یا بایدها و نبایدها ارائه میدهد. که شامل پرهیز از رذایلی چون دزدی، رشوه، غیبت، تجسس، کمفروشی، ربا، تجاوز، عیبجویی، پیمانشکنی، فساد و ظلم است و همچنین بر انجام وظایفی چون یاریرساندن به درماندگان و پرداخت زکات تأکید دارد. نکته مهم در این فرمانها، یادآوری این اصل است که «مال، بهر آسایش عمر است؛ نه عمر بهر گردآوردن مال»
همچنین، فرمان نهایی بر قلم کشیدن بر دور خمر (استفاده از مواد مخرب شخصیت مانند مشروبات و مواد مخدر) بهعنوان عملی شیطانی تأکید دارد.
تمایز میان دو مسیر به زیبایی اینگونه بیانشده است:
راه ضد ارزشها: بسان زهر با طعم شیرین در جامی طلایی که انسان را بهسوی نابودی سوق میدهد.
راه صراط مستقیم: بسان آب زلالی در کوزهای گلی که نوشیدن آن مایۀ حیات است.
کلید رهایی، اصلاح درخت ضد ارزشها و افزایش نقطۀ تحمل است.
برای کسانی که در ضد ارزشها غوطهور هستند، ترک ناگهانی همه آنها محال به نظر میرسد.
وادی نهم راهکاری عملی ارائه میدهد: نقطۀ تحمل خود را بهآرامی بالا ببریم. مسئله مهم این است که ضد ارزشها باید بهصورت همزمان و تدریجی حل شوند، نه بهصورت تکشاخِ. نمیتوان راستگو بود اما غیبت کرد، یا دروغ را کنار گذاشت اما به کمفروشی ادامه داد.
ضد ارزشها مانند درختی هستند که تمام میوههایش تلخ است؛
اصلاح تنها زمانی میسر است که کل درخت اصلاح شود. نقطۀ تحمل، آستانهای است که هر پدیدهای در هستی (از شیشه و فلز تا نبات و حیوان) باید آن را تحمل کند. عبور از این نقطه، سیستم یا نظام آن پدیده را دگرگون میسازد و معمولاً با تخریب یا آشوب همراه است (مانند شکستن شیشه یا ذوب شدن فلز).
اما انسان موجودی است که میتواند با اختیار و تمرین، دامنۀ نقطۀ تحمل خود را تغییر دهد.
اگر فشار روحی یا کلامی بیش از ظرفیت تحمل فرد وارد شود، او از کنترل خارجشده، به آستانۀ آشوب میرسد.
علائم این آستانه (سرخ شدن گوشها، تغییر رنگ چهره، تپش قلب) نشان میدهد که سدهای احترام و روابط شکسته شده و احتمال هرگونه واقعه ناگوار (هتک حرمت، قتل و جنایت) وجود دارد.
نتیجهگیری وادی نهم در بخش اول خود، انسان را به درک عمیق مسئولیت خویش فرامیخواند.
نجات از ورطۀ ضد ارزشها نه با یک جهش ناگهانی، بلکه با تمرین مستمر برای افزایش ظرفیت تحمل و درک این حقیقت است که هر کلام ما، چه ویرانگر و چه سازنده، میتواند مسیر زندگی دیگری را رقم بزند.
حرکت بهسوی فرمانها، حرکت بهسوی افزایش پایدار نقطۀ تحمل و دوری از آستانۀ آشوب است.
نویسنده مقاله: علی لژیون یازدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
140