هفتمین جلسه از دوره دوم جلسات لژیونسردار کنگره۶۰، همسفران نمایندگی دماوند به استادی راهنما همسفر ندا، نگهبانی دنور راهنمای تازهواردین همسفر مریم و دبیری راهنمای تازهواردین همسفر شکوفه عضو لژیونسردار، با دستور جلسه،《وادی دهم (صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است.) و تأثیر آن روی من》 روز سهشنبه ۱۱ آذرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۵:۰۰ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:
وادی دهم: صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است.
من با دیدن این وادی یاد روزهای قبل از کنگره خودم افتادم، روزهایی که غرق در منیت، خشم و نفرت بودم و بدون تفکر اعمال و کارهای منفی را انجام میدادم. فکر میکردم که درست است و نیازی به تزکیه و پالایش ندارم، همین که هستم خیلی خوب و بهترینم.
این وادی به من این امید را داد، که هیچ کسی در گذشتهای که دارد زندانی نیست و ما در هر نقطهای یعنی بدترین نقطه و در تاریکترین نقطه زندگی هم که قرار داریم، میتوانیم آن صفت را تغییر دهیم، صعود کنیم و خودمان را بالا بکشیم.
وادی دهم دو پیام برای من دارد؛ یک پیام امید و پیام هشدار.
پیام امیدش این است، که اگر من همسفر وارد کنگره شدم و به واسطه افکار و کردارم که یکسری ضدارزش دارم، حس خوبی ندارم و ناامیدم، وضعیت من نابسامان است؛ اصلاً نگران نباشم و امید به بخشش خداوند داشته باشم؛ زیرا خداوند در هر صورت انسان را میبخشد
و بخشنده است؛ ولی به شرط اینکه با اختیاری که دارم؛ اگر هر مسئلهای که برای من به وجود آمد با تفکر درست و قوه عقلم راه درست را انتخاب کنم و پیش بروم. اگر در مسیر تزکیه و پالایش قرار داشته باشم. نیروهای الهی، سیستم و کائنات به کمک من میآیند؛ پس هیچوقت برای رشد کردن و تغییر کردن دیر نیست.
پیام هشداری هم که میدهد این است، که اگر به واسطه افکار و کردارم یکسری خصوصیات کسب کردم و الان شرایط خوبی دارم فکر نکنم که این شرایط برای من دائمی است، هر لحظه ممکن است، که سقوط کنم. اگر دوربین را از روی خود برداری، غفلت کنی یا به یک نقطه برسی که بگویی من تا الان هرچه آموزش گرفتم
کافی است و من همه چیز را بلد هستم؛ دقیقاً آنجا است، که نقطه سقوط است؛ یعنی از بهشت رانده میشوی .
گاهی اوقات ما انسانها آنقدر درگیر تاریکیها و نکات منفی زندگیمان میشویم؛ ولی فکر نمیکنیم، که خداوند فرصتی به ما داده است، که برگردیم و ضدارزشها را جبران کنیم.
این دستور جلسه را به لژیون سردار ربط میدهم. به جرأت میتوانم بگویم، که اکنون همه ما اینجا حضور داریم، این قدرت بخشش در درون همه ما است و توانستیم صفتهای بد خودمان را تغییر بدهیم. شاید در صور ظاهرش من یک مبلغی را کارت میکشم، یک هزینه را پرداخت کردم و عضو میشوم؛ اما در صور پنهان یک چیز دیگری است و یک موضوع دیگری نهفته است. من به واسطه پرداخت وارد میشوم؛ اما در این لژیون آن عشق و محبت بلاعوض را دریافت میکنم و این عشق، محبت بلاعوض را با تمام دل و جانم نثار همنوعان خود میکنم، که آنها هم به حال خوب برسند. این باارزش است نه آن پرداخت، که من در این لژیون یاد گرفتم، که بخشش فقط پول نیست.
ما میتوانیم با یک نگاه محبتآمیز، یک لبخند، با یک خدمت در کنگره، با یک دعای خیر آن بخشیدن را انجام دهیم و نترسیم، در هر زمینهای میشود بخشش را انجام داد.
گاهی اوقات یک وقتهایی به یک نقطه تفکری میرسم که میگویم، همانقدر توانستم با ترسهایم مقابله کنم، از وابستگیهای خود دل بکنم و به آن جنگ درون پیروز بشوم و مال خود را پرداخت کنم، این یعنی جاری بودن و در مسیر وادی دهم حرکت کردن.
پس میتوانیم نتیجه بگیریم؛ که با استفاده از عشق سالم، عقل سالم، حس سالم میتوانم هم در صور آشکار هم در صور پنهان خودم را تغییر بدهم.
انشاالله که همه ما بتوانیم نقاط قوت و ضعف خودمان را بیشتر شناسایی کنیم، حرکت رو به جلو داشته باشیم و از مسیر نور به آنجایی که انشعاب یافتهایم هدایت بشویم.
هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد
در خرابات نپرسند که هوشیار کجاست.



تایپ: همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر لیلا( لژیون اول)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا( لژیون اول)
تنظيم و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر لیلا( لژیون اول)
همسفران نمایندگی دماوند
- تعداد بازدید از این مطلب :
120