سیزدهمین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی رضا مشهد، به استادی مسافر علی، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر محمد ناصر با دستور جلسه وادی دهم وتاثیر ان روی من سه شنبه 11 آذرماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سلام دوستان، علی هستم، یک مسافر.
از نگهبان و دبیر جلسه از ایجنت گروه مرزبانی، از لژیون سردار تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه: صفت گذشته در انسان صادق نیست.
اول ما باید بدانیم صفت چیست. ویژگی یا خاصیت هر چیزی را صفت میگویند. مثلاً آقای مهندس اشاره کرده به چند نکته مثلاً تختهسیاه، سیاهی ویژگی آن تخته است، یا زغال سیاهی آن زغال، ویژگی مثلاً سیاهیاش است. هر کجای دنیا برویم زغال سیاه است، رنگ دیگری نیست. پس ویژگی هر چیزی که به اصطلاح صادق باشد و تغییر نکند، به آن ویژگی میگویند. مثلاً شیر درنده؛ آن درندگی و ویژگیاش همیشه هست، یا آدم ترسو؛ خب آن ویژگیاش با خودش هست و هیچ عوض نمیشود.
اینجا میگویند صفت گذشته در انسان صادق نیست و جاری است. ممکن است در بعضی جاها صادق باشد و جاری نباشد، مثلاً سیاهی زغال هست، ما هر هیزمی که بسوزانیم زغال سیاه است، رنگ دیگری نمیشود، یا مثلاً آب دریا همیشه شور است، تغییر نمیکند، سیاهی شب تاریک است، یا وصلت روشنایی روز، خب اینها قابل تغییر نیست و صادق است و جاری نیست. درندگی شیر هم همیشه هست و عوض نمیشود.
ما انسانها فرق میکنیم و صفت گذشته در ما انسانها جاری است و در هر شرایطی ویژگی خاص خودش را دارد، اما میتوانیم تغییر کنیم. مثلاً آدم چاق میتواند تغییر کند، خودش را تغییر دهد، لاغر شود، یا آدم لاغر میتواند تغییر دهد، چاق شود، یا آدم مریض میتواند درمان کند، تغییر کند، یا آدم بیسواد میتواند خودش را تغییر دهد، جاری است که میتواند سواد یاد بگیرد.
حالا پیام دستور جلسه میگوید که: شهر یکباره دچار طغیان میشود، اما نسیم آرام الله پس از چندی در تمامی آبادی ما حاکم میشود و عظمت و سلامتی باز میآید و شما از آن بهره بیشتری میبرید. منظور از شهر، شهر وجودی ما انسانها است. گفته چون صفت گذشته انسان جاری است و صادق نیست، اگر من تا امروز معتاد بودم، دلیلی ندارد که معتاد بمانم، فرد مصرفکننده بودم، دلیلی ندارد که مصرفکننده بمانم. من باید خودم را تغییر دهم چون صفت گذشته در انسان جاری است من میتوانم خودم را درمان کنم تغییر کنم. پس بنابراین هیچ دلیلی ندارد که در جا بمانم. این را پس باید جاری کنم و تغییر کنم.
حالا آقای مهندس این را تشبیه کرده به شهر وجودی ما. من ۱۰ سال، ۱۵ سال طول کشیده که تخریب وارد بدن خودم کردم و ساختار و بدن خودم، سیستم ایکسم را نابود کردم با تخریبهایی که به وجود آوردم. رسماً یکشب ترکش بکنم بخوام مثال بزنم، مثلاً اسرائیل دو سه سال است حمله کرده به غزه، کلی بمب ریخته آنجا، الان دو سه ماه است که آتشبس شده، آیا بهاینزودی غزه که ویران شده آباد خواهد شد پس ما یکباره مصرفکننده نشدیم که بخواهیم یکباره ترکش کنیم. ۱۰ سال، ۱۵ سال طول کشیده و تخریب وارد شده. همانطور که این پلکان را رفتیم بالا، باید یواشیواش بیاییم پایین. اگر بخواهیم بهصورت سقوط آزاد ترک کنیم، انگار از آن بالا خودمان را پرت کردیم پایین. پس این پلههایی که یواشیواش رفتیم بالا، همانطور یواشیواش باید برگردیم. این هم ده ماه تا ۱۱ ماه طول میکشد به روش DST. D یعنی مخفف دژاکام، S یعنی اِستِپ پلههای ۲۱ روزه و T یعنی تایم ده الی یازده ماه.
پس ما یکباره مصرفکننده نشدیم که بخواهیم یکباره ترکش کنیم. پس ما آمدیم کنگره، باید قبول کنیم که هیچی بلد نبودیم. آمدیم پس تسلیم راهنما شویم و قبول کنیم که هیچی بلد نبودم، چون اگر بلد بودم که مصرفکننده نمیشدم. پس ما باید قبول کنیم که راهنما از من بهتر میداند و باید خودم را تسلیم راهنما کنم. اول مبدأ را مشخص کنیم که کجای کار قرار گرفتم، بعد مقصد را. فرمانبردار خوبی باشیم تا بتوانیم تو جاده حرکت کنیم و قدمبهقدم جلو برویم تا بتوانیم به حال خوش برسیم.
ممنونم که با سکوت زیبایتان به صحبت های من گوش دادید.


بازدید مسول انضباطی از دفاتر انضباطی و پورتال
تایپ: مسافر احمد لژیون چهارم
ویرایش: مسافر علی لژیون سوم
عکاس: مسافر محمد لژیون پانزدهم
ارسال خبر: مسافر عبدالرضا لژیون یازدهم
تایید خبر: مسافر جلال لژیون پنجم
مرزبان خبری: مسافر مصطفی
- تعداد بازدید از این مطلب :
151