برداشت من از سی دی فاضلابهای جوشان، با گوشکردن این سیدی زیبا، یاد روستای خودمان افتادم. سالی که برف بیشتر میآید چشمههایش جوشش بیشتری دارند؛ زیرا برف منابع ذخیره شدهای هستند که با گرمشدن هوا بهتدریج باز میشوند و از چشمههایی که پایین دامنه کوه قرار دارند با فشار از این ارتفاع به جوشش در میآیند و به جریان میافتند و به هدفش که سیرابکردن تمام موجودات، انسانها و حیوانهاست میرسد. آقای مهندس، انسان را به چشمه جوشان تشبیه کرده است که اگر بتواند در مسیر کنگره فردی فرمانبردار باشد و قوانین کنگره را رعایت کند و با خواست قلبی دنبال درمان باشد؛ باید تلاش، تفکر کند و این آموزشها و تجربهها را کاربردی کند.
یادگیری تنها کافی نیست اینکه من کتاب را حفظ کنم و یا سی دی، اما هنر زندگی را یاد نداشته باشم. کنگره به ما جهانبینی یاد میدهد که در لحظه حال، با همین داشتههایی که داریم از زندگی لذت ببریم. در این سیدی آقای مهندس مثالهای زیبایی را بیان کردند و کنگره را تشبیه به یک حمام قدیمی کردند و فرمودند: «که کنگره روح انسان را پاک میکند». در اینجا ما در هر جایگاهی با هر لباسی که هستیم هنگام شستشو باید فقط با یک لنگ باشیم و نمیشود با لباس خودمان را بشوییم؛ مثلاً شخصی درجهدار یا کشیک، استاد دانشگاه و یا هر شغل دیگر است نمیتواند با آن لباس وارد حمام شود. دقیقاً مثل کنگره که همه به یک اسم خودشان را معرفی میکند و لباس همه یک مدل است.
در کنگره ما حاجی، دکتر و یا استاد نداریم. افراد همه چیز را باید پشت در کنگره میگذارند و از واژه زیبای مسافر استفاده میکنند و مثال زیبای دیگری را که من واقعاً برایش تفکر کردم برای کسانی که در حاشیه هستند و کنگره را قبول ندارند بهموقع سر جلسات حضور ندارند به حرف راهنما گوش نمیدهند. به قوانین کنگره احترام نمیگذارند. آنها مانند شترمرغ هستند. وقتی به آنها میگویی: بپر. میگوید: من شترم، وقتی میگویی: این بار را ببر میگوید: من مرغ هستم. درصورتیکه کنگره شترمرغ ندارد و با آموزشهای ناب کنگره مانند عقابی هستند که میتوانند پرواز کنند و میتوانند با چنگالهایشان، بار، هم با خود حمل کنند.
ما در کنگره فرق دانایی خاص و دانایی عام را آموختیم. دانایی خاص مربوط به شخصی است که فقط در یک زمینه مهارت دارد که من همیشه وقتی با انسانی با این شخصیت روبهرو میشدم فکر میکردم او در هر زمینهای میتواند موفق باشد و بسیار دانا است؛ اما اکنون میدانم که اینگونه نیست. دانایی عام هم برمیگردد به هنر چگونه زیستن، اگر ما در صراط مستقیم باشیم میتوانیم با صبر و امید به هدفمان برسیم و اگر در مسیر ضد ارزشها باشیم و هنوز خواب باشیم، آب، ما را درون باتلاقهایی میبرد و تبدیل به فاضلابهای جوشان میشویم. ما در کنگره آموختیم یک مار وقتی میتواند وارد یک سوراخ شود که صاف باشد؛ پس ما باید با خودمان صادق باشیم و صداقت شرط اول برای رسیدن به درمان و تعادل است بهشرط اینکه تمام قوانین رعایت شود و با گردباد سبز کنگره پیش برود .
نه اینکه هم کنگره بیاید و هم به دنبال روانشناس و قرص باشد؛ زیرا شربت OT کاملترین و قویترین دارویی است که بالاتر از هر نوع مواد مخدری به درمان میرسد. آقای مهندس و دوستانش بهسختی توانستند که علم کنگره۶۰ را به جهانیان ثابت کنند و علمی که با عمل باشد سندی بدون نقص است؛ پس نتیجه میگیریم که کنگره به ما نیاز ندارد ما هستیم که به کنگره نیاز داریم.
منبع: سیدی «چشمههای خروشان و فاضلابهای جوشان»
نویسنده: همسفر شیما رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
ویرایش و ارسال: همسفر مهین رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی خیام نیشابوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
363