پنجمین جلسه از دوره یازدهم کارگاههای آموزشی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ایران با استادی همسفر مبینا، نگهبانی همسفر فرزانه و دبیری همسفر لیلا با دستور جلسه «وادی دهم ( صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است.) وتاثیر آن روی من» روز دوشنبه ۱۰ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
سخنان استاد:
در ابتدا از تمام کسانی که به من اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم سپاس گزارم. دستور جلسه وادی دهم است. ما انسانها یک سری ویژگیهایی داریم که به این ویژگیها صفت گفته میشود. به دلیل جاری بودن انسان همه صفات او نیز قابل تغییر است؛ یعنی اگر من انسان بدی هستم میتوانم تغییر کنم و به انسان خوب تبدیل شوم. این وادی در مورد اشیا و حیوانات صادق نیست به عنوان مثال: تخته سیاه و یا ذغال سیاه. این سیاه بودن ویژگی تخته و یا ذغال است و قابل تغییر نیست. ما ذغالی به رنگ آبی و یا رنگهای دیگر نداریم. ببر و شیر همیشه درنده هستند و ویژگی آنها ثابت و قابل تغییر نیست؛ اما ما انسانها، در هر نقطهای که قرار داشته باشیم و یا هر صفتی را که با خود حمل میکنیم قابل تغییر است.
برای اینکه صفت انسان تغییر و تبدیل به صفتی مثبت شود، باید راه و روش زندگی انسان تغییر کند و انسان در جهت ارزشها قدم بردارد، تا در انسان تبدیل اتفاق بیفتد. در اینجا ما باید آگاه باشیم که تغییرات ذرهذره صورت میگیرد و انسان یک شبه نمیتواند تبدیل به آن چیزی شود که میخواهد. این وادی یک جمله بسیار زیبا دارد که، بیان میکند معجزه حیات، خود حیات است؛ یعنی معجزه زندگی همین فرصت زندگی کردن است. این که همه ما به یک نقطهای برسیم که بتوانیم از لحظه به لحظه زندگی خود لذت ببریم. اگر انسان بتواند در این دنیا درست زندگی کند هنر کرده است. ما هر روز که از خواب بیدار میشویم، با طلوع خورشید یک فرصت جدید به ما داده میشود که زندگی و رشد کنیم، بهتر از روز قبل شویم و بتوانیم خودمان را دوباره و دوباره از نو بسازیم.
در این وادی آموختم مهمترین دارایی انسان حس او است؛ اگر حس انسان آلوده باشد، حال او نیز خراب میشود. انسان باید خیلی مراقب حسهایی که دریافت و منتقل میکند باشد چرا؟ چون اگر حس انسان زشتیها را دریافت کند، همان را انتقال میدهد؛ اگر خوبیها و زیباییها را دریافت کند نیز همان را انتقال میدهد. برای اینکه حس انسان تغییر کند فقط یک راه وجود دارد و آن هم تزکیه است. اولین قدم برای تزکیه ، تفکر است؛ اگر تفکر انسان سالم باشد ایمان سالم را در پی دارد. ایمان سالم، عمل سالم را ، عمل سالم، حس سالم را و حس سالم عقل سالم را و عقل سالم به عشق سالم منجر میشود.
عشقی که سالم باشد ذره ذره پدیدار میگردد. وقتی انسان به عشق سالم برسد، اگر کسی به او بدی کند، آن بدی را نتیجه جهل و نادانی شخص مقابل میداند و برای او دعا میکند و چیزی از آن شخص به دل نمیگیرد.
عشقی که در انسان به وجود می آید، ابتدا به صورت شور و هیجان است؛ اگر این شور تبدیل به شعور شود یک عشق سالم است و از بین نمیرود. انسان باید بداند اگر عشقی که در او به وجود آمده است و تبدیل به نفرت شود، عشق سالم نیست؛ چون عشق سالم هیچ وقت به نفرت تبدیل نمیشود. اگر انسان به این مرحله برسد تمام هستی و اجزای آن مانند کوه، دشت، دریا ... همه چیز را دوست دارد و دیگر به هیچ انسان یا چیزهای دیگر صدمه نمیزند. در انتها خدا را شاکرم که عضوی از کنگره ۶۰ هستم و در مسیر آموزش در حال حرکت هستم.
.jpg)
مرزبانان کشیک: همسفر پروانه و مسافر مجید
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون سوم)ت
تایپیست: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سهیلا (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ایران
- تعداد بازدید از این مطلب :
173