راز ماندگاری افراد در کنگره۶۰ دریافت گوهر گرانبهای آرامش است

جلسه سیزدهم از دوره دهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی خیام با استادی همسفر زهره، نگهبانی همسفر ملیحه و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «وادی دهم: صفت گذشته در انسان، صادق نیست؛ چون جاری است». روز دوشنبه ۱۰ آذر‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

بسم‌الله الرحمن الرحیم. خداوند را هزاران بار شاکرم که توفیق داشتم برای بار دوم استاد جلسه باشم. بسیار خوشحال هستم از این‌که راهنمای خوبم که جایشان اینجا خالی است و جای ایشان در قلب ماست به تهران رفته‌اند و همچنین خوشحالم که خواهران لژیونی‌هایم در حال رهایی گرفتن هستند. بسیار دوست داشتم که ایشان اینجا باشند و آموزش‌هایی را که به من داده‌اند، مشاهده کنند. درباره وادی دهم که می‌گویند: «صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است»، صفت یعنی چه؟ صفت یعنی ویژگی هر چیزی. وقتی می‌گوییم «تخته‌سیاه»، سیاهی ویژگی تخته است.

وقتی می‌گوییم «شیر درنده»، درندگی ویژگی شیر است و در ذات او قرار دارد؛ اما درباره انسان می‌گویند: صفت ثابت نیست؛ زیرا انسان می‌تواند صفات خود را تغییر دهد. درحالی‌که حیوان چنین نیست. برای مثال، فرد دروغ‌گو می‌تواند کم‌کم دروغ‌گویی را کاهش دهد و راست‌گو شود. به قول استادم هر چیزی را می‌توانیم با متد DST کم کنیم؛ بنابراین دروغ‌گویی، ترسو بودن و سایر ضد ارزش‌هایی که در وجود ماست را می‌توانیم با همین متد کاهش دهیم. در مورد «الهی بودن» می‌گوییم: کسی که نماز می‌خواند و عبادت می‌کند، فرد مسلمانی است؛ اما الهی بودن این نیست.

الهی بودن یعنی: انسان را به‌گونه‌ای مورداحترام و محبت قرار دهیم که همه به او علاقه‌مند باشند، نه از روی ترس؛ بلکه از روی احساس و شناخت. همان‌طور که ما جناب مهندس را فردی الهی می‌دانیم و شخصاً ایشان را نه در حد خدا؛ اما مقامی کمتر از آن، در حد پرستش، ارزشمند می‌دانم. یقین دارم شما نیز چنین حسی نسبت به مهندس دارید. این قانون در مسیر رشد انسان وجود دارد: انسان با داشتن اختیار، نمی‌تواند تا ابد در جهنم بماند. زمانی فرامی‌رسد که با خود می‌گوید: «من همین هستم؟ این اتفاق برای من افتاده؟» و زانوی غم بغل می‌گیرد و سردرگم می‌شود.

داستان حضرت موسی را شنیده‌اید؛ دو نفر با هم درگیر بودند و حضرت موسی برای جداسازی آن‌ها وارد شد؛ اما متأسفانه یکی از آن‌ها کشته شد و ایشان مقصر شناخته شد. باوجود این، به واسطه اختیاری که داشت، توانست از این ضدارزش عبور کند و به مقام پیامبری رسید؛ پس نمی‌توان گفت که ما همیشه در جهنم هستیم؛ می‌توانیم در بهشت باشیم و جایگاه خود را حفظ کنیم. فردی که در بهشت است نیز اگر کار ضد ارزشی انجام دهد به قعر جهنم سقوط می‌کند؛ بنابراین نباید بگوییم؛ چون ضد ارزش‌ها را کنار گذاشته‌ایم، حتماً بهشتی هستیم. شیطان بسیار ظریف وارد ذهن و زندگی ما می‌شود تا دوباره ما را به سمت تاریکی بکشاند. ان‌شاءالله هیچ‌یک از ما به وسوسه‌های شیطان گوش ندهیم.
 
در وادی دهم درباره نور، صوت و حس که سه مؤلفه اصلی تشکیل‌دهنده جهان هستی هستند، صحبت می‌شود. درباره نور: نور چیست؟ صبح که از خواب بیدار می‌شویم و طلوع صبح را می‌بینیم، نور همان نیروی درونی ماست که به روشنایی تبدیل می‌شود. یعنی زمانی که چشمانمان را باز می‌کنیم و از خواب برمی‌خیزیم از عالم خواب وارد جهان هستی خود می‌شویم. درباره صوت: صوت مجموعه اصوات است. وقتی من حرف «ب» را می‌گویم، آیا «ب» معنا دارد؟ خیر؛ اما اگر کنار آن «آ» قرار دهم، تبدیل به «آب» و دارای معنا می‌شود. اصوات موجودات را به یکدیگر متصل می‌کنند.

وقتی کنار رودخانه می‌روید، صدای شرشر آب و آواز پرندگان چقدر دل‌نشین است؛ اما در لحظه‌ای که روح در اوج لذت است، ناگهان صدای بوق قطار یا هواپیما ممکن است این لذت را برهم بزند. این اصل «اضداد» است؛ یعنی تا زمانی که صدای دل‌نشین نباشد ما صدای ناخوشایند را درک نمی‌کنیم. جهان بر اساس اضداد شکل‌گرفته است. درباره حس: حس همان نیروی الهی در وجود انسان است که قابل‌مشاهده نیست. اولین چیزی که عقل را به کار می‌اندازد، حس انسان است. زیبایی یک موجود را موجود دیگر متوجه نمی‌شود. زیبایی گل را خار درک نمی‌کند؛ زیرا حس گل با حس خار متفاوت است. خداوند می‌فرماید: «ای انسان، تو چیزی نیستی جز سعی و تلاشت.»
 
در کنگره نیز همین‌گونه است. آیا کسی ما را مجبور کرده که امروز اینجا باشیم؟ خیر، همه با اختیار خود آمده‌ایم. همه افکار گذشته را کنار گذاشته‌ایم؛ چون چیزی در این مکان دیده‌ایم. قطعاً دیده‌بان‌ها، اسیستانت‌ها و دیگر افراد نیز چیزی دیده‌اند که این مسیر را انتخاب کرده‌اند. روز پنج‌شنبه کنار خانم نیره نشسته بودم. از ایشان پرسیدم: «شما ماهی چند بار به تهران می‌روید؟» فرمودند: «گاهی ماهی چهار بار، اما هفته در میان که حتمی است.» قطعاً چیزی در کنگره یافته‌اند که این مسیر سخت را طی می‌کنند. هیچ‌کس از آسایش خود نمی‌گذرد، مگر این‌که در ازای آن چیزی باارزش‌تر به دست آورده باشد. مطمئن باشیم هر کسی در کنگره ماندگار شده، آن چیز را یافته است. ان‌شاءالله ما نیز به آن درجات برسیم.

گاهی شب‌ها هنگام خواب، رؤیاهای آشفته می‌بینیم. آن چیست؟ آن جنگ درونی ماست. سعی کنید خود را با قرص و امثال آنبه خواب نبرید؛ تلاش کنید جنگ درونی را به صلح تبدیل کنید. کجا می‌توانیم این صلح را پیدا کنیم؟ در همین آموزش‌هایی که دریافت می‌کنیم. اگر اجازه بدهید، گریزی به لژیون سردار بزنم. درباره حس صحبت کردیم؛ کمک به دیگران بسیار ارزشمند است. ما که از تاریکی‌ها و ضد ارزش‌ها بیرون آمده‌ایم، تلاش کنیم با پرداخت تعهدات خود و حضور در لژیون سردار، افرادی را که پشت درمانده‌اند به کنگره بیاوریم تا آنان نیز از آموزش‌ها بهره‌مند شوند و ما نیز در کنار آن‌ها آموزش بگیریم.

 
عبد چیست؟ عبد یعنی بندگی، یعنی خدمت‌کردن و یاری‌رساندن به افراد، به‌ویژه کسانی مانند کارتن‌خواب‌ها. ظهر که می‌آمدم، دیدم مردی سرش را داخل سطل زباله کرده و کارتن جمع می‌کند درحالی‌که میوه‌فروشی دارد با خود می‌گوید: «میوه‌فروشی و این سیب و پرتقال شاید پاسخ زندگی من نباشد»؛ اما ما می‌توانیم این افراد را با یاری خدا به کنگره بکشانیم و این کار را حتماً انجام خواهیم داد. درباره حس انسان، برخی افراد رفتارهایی از خود نشان می‌دهند؛ گاهی حرکات نابجا، یا اعمال ضد ارزشی مانند دروغ، تهمت و… این‌ها را باید کنار بگذاریم و رشد کنیم. وقتی از ضدارزش‌ها فاصله بگیریم، حتماً صدای خدا را می‌شنویم.
 
کمی درباره تغییر حس، پالایش و تسویه و تزکیه بگویم. تغییر حس چگونه ایجاد می‌شود؟ پالایش، تصفیه و تسویه یعنی چه؟ یعنی ابتدا حساب خود را با خودمان تسویه کنیم. اگر بتوانیم درون خود را آرام و صاف کنیم؛ سپس می‌توانیم با دیگران، با دوست، با همکار، با خانواده، با دختر، همسر و پسر خود رابطه سالم برقرار کنیم؛ اما اگر جنگ درونی داشته باشیم، نمی‌توانیم. پس اولین قدم برای تزکیه چیست؟ تفکر سالم. سپس ایمان سالم می‌آید. پس از ایمان، عمل، حس و عقل می‌آیند تا در نهایت به عشق برسیم. عشق چگونه به وجود می‌آید؟ عشق ذره‌ذره در وجود انسان شکل می‌گیرد.

در وادی چهاردهم که دوازده سی‌دی دارد، جناب مهندس عشق را بسیار زیبا توضیح داده‌اند. ایشان می‌گویند: «عشقی که ناگهانی وارد زندگی شود، شور مستانه است و دوام ندارد و زود تبدیل به نفرت می‌شود؛ اما عشقی که ذره‌ذره ایجاد شود، ابدی است».

مرزبانان کشیک: همسفر سمیرا و مسافر محسن
تایپیست: همسفر فرزانه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
عکاس: همسفر مائده رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر مهین رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی خیام نیشابوری