English Version
This Site Is Available In English

با تغییر می توانیم؛ عشق و محبت را به دیگران هدیه بدهیم

با تغییر می توانیم؛ عشق و محبت را به دیگران هدیه بدهیم

هفتمین جلسه از دوره سی و هفتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره۶۰، ویژه مسافران با استادی راهنمای محترم مسافر موسی، نگهبانی مسافر منصور و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه " وادی دهم: صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است" روز دوشنبه 10 آذر ماه۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد

ابتدا از نگهبان جلسه، مزبانان و ایجنت محترم آقا غفار ممنونم که استادی جلسه را به من واگذار نمودند. صدهزاران فضل دارد از علوم، جان خود را می نداند این ظلوم، داند او خاصیت هر جوهری، در بیان جوهر خود چون خری، شهر به یکباره به طغیان دچار میگردد اما نسیم آرام الله؛ پس از چندی در تمام آبادی ها حاکم می شود و عظمت سلامتی باز می آید و شما از آن بهره بیشتری می برید؛ دوستان همه سلام می رسانند و از خداوند و نگهبانان شاکراند که وصل ها را انجام می دهند، تا همه چیز در کائنات به رحمت الهی سیراب گردد، در مقر شما دوستان، هر لحظه این روند تکامل را با محبت تست می نمایند؛ آنانی که مجذوب قدرت مطلق می گردند، به ارتقا می رسند و آنانی که فقط به سورچرانی مشغول اند نصیبی نمی برند، می فهمی که چه می گویم؟ چهارپایانی که به دنبال دست و پای اضافی می گردند؛ تا خود را در زمین محکم نگهدارند؛ اما نمی دانند سر بر سجده الله بسیار آسان است، فقط تمنای دل می خواهد که با آن فاصله بسیار دارند، نابینایان در روز به دنبال شب می روند، آن کس که بداند می داند و آن می کند که حق می کند. دوستان دایره وار دست در دست به سماء مشغول اند و نیایش حق تعالی را می نمایند، جمعی از مستان از باده الهی شکر است.

دستور جلسه امروز: وادی دهم  صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است.این جاری بودن فقط مختص انسان است ومربوط به جمادات، حیوانات و سایر کائنات نیست. انسان هر صفت ناپسندی داشته باشد؛ می تواند با آموزش خود را تزکیه و پالایش کند و با تغییر می تواند صفات ناپسند خود را با صفت های نیکو جایگزین کند.

وقتی وارد کنگره شدم صفت زشت من اعتیاد بود؛ راهنمای تازه واردین به من امید داد که می توانم این صفتم را تغییر دهم، اما در گذشته باور من این بود که اعتیاد فقط با مرگ پاک می شود. در سفر اولم توانستم با فرمانبرداری از راهنمایم افکار، اشتباهات،  دروغ، ترس و بی نظمی را تغییر دهم و وارد مسیر ارزش ها شوم.

قبل از کنگره انسان بسیار خشمگینی بودم و با کوچک ترین چیزی از کوره در می رفتم؛ ولی خداروشکر با ورود به کنگره، عشق و محبت را یاد گرفتم و فهمیدم با همه انسان ها چه خوب چه بد، با عشق برخورد کنم، چون انسان بد نداریم و تنها تفاوت بین انسان ها این است که برخی آموزش ندیده اند.

وقتی تغییر افکارم را دیدم، ایمانم به کنگره بیشتر شد و ایمان یعنی تجلی نور خدا در انسان؛ صفات و ویژگی های خداوند در انسان ها هم هست، اگر خداوند رحمان و رحیم است، من هم باید با آموزش گرفتن این صفات را تقویت کنم.
با تقویت شدن ایمانم، حسم هم تزکیه و پالایش شد و توانستم خوبی ها را دریافت کنم، در ادامه فرمانبردار عقلم شدم، عقلم می گفت: باید  ساعت خواب، ورزش و حضور در پارک را منظم کنی که خدارا شکر توانستم ذره ذره این قوانین را رعایت کنم.
قبل از کنگره نسبت به خانواده، طبیعت و تمام انسان ها کینه و نفرت داشتم؛ اما با تغییر توانستم به همه اطرافیانم عشق و محبت بدهم.

تایپ، تنظیم و ارسال: همسفر مرتضی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .