جلسه یازدهم از دوره سی و پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی گیلان به استادی راهنما همسفر سمیرا، نگهبانی همسفر مریم و دبیری همسفر آرزو با دستور جلسه «وادی دهم: صفت گذشته در انسان؛ صادق نیست، چون جاری است.» روز دوشنبه 10 آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
به رسم ادب از مهندس حسین دژاکام و خانواده محترم ایشان تشکر میکنم که شرایطی را فراهم کردند تا من این جایگاه را تجربه کنم و به حال خوش برسم. عنوان وادی دهم این است که صفت گذشته در انسان صادق نیست، زیرا انسان جاری است. تمام انسانها دارای صفات بد و خوب مانند حسادت، کینه، دلسوزی، بخشش و محبت هستند. اگر ما با خودمان صادق باشیم، میتوانیم این صفتها را در خود پیدا کنیم.
وادی دهم میگوید صفات انسان تغییر میکند و هیچ صفتی همیشگی نیست، چون انسان جاری است. این سوال پیش میآید که چرا جاری است؟ زیرا هستی جاری و همیشه در حال حرکت و چرخش است و انسان نیز جزئی از هستی است، این جاری بودن شامل حال انسان هم میشود. اما بخاطر اینکه مهندس دژاکام تاکید میکنند که ما در مورد وادیها و تاثیر آنها روی خودمان تفکر کنیم، من گذشتههای خودم را مرور کردم که ببینم این وادی در گذشتههای دور من چه نقشی داشته است.
اولین بار که این وادی را شنیدم و در حال نوشتن آن بودم را کامل به یاد دارم زمانیکه مهندس دژاکام شروع به صحبت کردند و فرمودند که هیچ انسانی محکوم نیست که برای همیشه در تاریکیها بماند و میتواند از جهنمی که برای خود ساخته است بیرون بیاید و به یاد دارم که این کلمات را با اشک مینوشتم و این اشک ناشی از آن شعله امیدی بود که در قلب من بیدار شده بود. زیرا من در کنار خودم انسانی را داشتم که از پوست و گوشت و استخوان من بود و میدیدم که در تاریکیها غوطهور است و هرچقدر هم دست و پا میزد حالش بدتر میشد، همزمان که سیدی را مینوشتم این سوال در ذهن من شکل میگرفت که چطور میشود چنین انسانی تغییر کند؟ جواب سوال در بخش سوم وادی هست که مهندس دژاکام میگویند انسان همیشه میتواند صفاتش را تغییر دهد و تبدیل شود؛ اما ابتدا باید حس تغییر کند.
استاد امین نیز بارها در مورد حس صحبت کردند. هنگامیکه به گذشته خود نگاه میکنم میبینم چقدر حسهای من تغییر کرده است. بهیاد دارم حسم نسبت به مسافرم، حس خشم و کینه بود و از او ناراحت بودم و مدام در صور پنهانم سرزنشش میکردم بنابراین کلام من برروی مسافرم هیچ تاثیری نداشت زیرا در صور پنهان قضاوتها، عصبانیت و خشم پنهان بود در واقع به گفته مهندس دژاکام کلام من زهرآگین بود و همچنین حسم در برابر پدر و مادرم حس سرزنشگر بود، زمانیکه با این حس با خانواده ام صحبت میکردم در نهایت صحبتها به بحث و توهین ختم میشد. من هرچه میگفتم، آنها جبهه میگرفتند. در کنگره۶۰ یاد گرفتیم که باید آموزش بگیریم.
حتما از راهنمایان خود شنیدهاید که میگویند آموزش بگیرید تا حالتان خوب شود و مشکلاتتان حل شود، مهندس حسین دژاکام به من آموختند که اگر کار اشتباهی انجام میدهم، به این دلیل است که نمیدانم آن حرکت اشتباه است. اگر انسانی حرکت بدی انجام میدهد، به این دلیل است که آموزش ندیده است. همین موضوع نگاه من را نسبت به پدر و مادرم تغییر داد و در من حس دلسوزی ایجاد کرد؛ حس اینکه چقدر تلاش کردهاند اوضاع را درست کنند و هربار اوضاع بدتر شده است. حس من نسبت به مسافرم نیز تغییر کرد؛ زیرا مهندس دژاکام به من آموختند که اعتیاد چه آسیبی بر صور آشکار و صور پنهان مصرفکننده وارد میکند.
زمانیکه حسم تغییر کرد، گویی دنیای اطرافم عوض شد. دریافتم در شرایطیکه کلام من زهرآگین نیست با پدرم صحبت میکنم، با من همراه میشود و گفتههای من را تایید میکند. پدر من تغییر نکرده بود؛ من تغییر کرده بودم. حس من عوض شده بود؛ حسهای درونی من عوض شده بود. برادر من همچنان حالش بد بود، ولی میدانست خواهری دارد که میتواند بدون ترس از قضاوت شدن با او صحبت کند. به صحبتهایش گوش میدادم و در آخر میگفتم: همهچیز درست میشود. تنها دلم برایش میسوخت و میگفتم: خدایا، چگونه میتوان به یک انسان کمک کرد؟
همهچیز از حس شروع میشود. هنگامیکه حس انسان سالم شود، عقل سالم را به دنبال دارد و عقل سالم میتواند در لحظههای حساس، بهترینها را نشان دهد. عقل سالم، عشق سالم را به دنبال دارد و عشق سالم همان چیزی است که وقتی انسان به آن میرسد، همهچیز را با خوب و بدش دوست دارد. اگر کسی به او ضربه بزند یا مشکلی ایجاد کند، حتی آموزگار بدش را هم دوست دارد و اینطور فکر میکند که این آموزگار بد قرار است چه درسی به من بدهد، بنابراین همهچیز و همهکس را دوست دارد. امیدوارم همه ما روزی به عشق سالم برسیم رسیدن به آن بسیار سخت است.
معارفه راهنمای جدید ویلیام وایت همسفر ندا
.jpg)
رهایی جونز همسفران مژگان و لیلا (لژیون هفتم)
.jpg)
ورود به سفر دوم جهان بینی همسفر بهار رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دهم)
.jpg)
.jpg)
مرزبانان کشیک: همسفر مونا و مسافر محمد
تایپیست: همسفر فتانه رهجوی راهنما همسفر منیژه (لژیون دوم)
عکاس: همسفر مبینا، راهنما همسفر مرجان (لژیون یازدهم)
ویرایش: همسفر ثریا، راهنما همسفر منیژه (لژیون دوم)
ارسال: همسفر نجوا، راهنما همسفر هانیه(لژیون سوم)
همسفران نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
315