English Version
This Site Is Available In English

لژیون های ویلیام وایت (درمان اعتیاد به سیگار)

لژیون های ویلیام وایت (درمان اعتیاد به سیگار)

لژیون ویلیام وایت، به استادی راهنمای محترم، مسافر مهدی، با دستور جلسه «وادی دهم» در تاریخ ۹ آذرماه ۱۴۰۴ ، رأس ساعت ۱۵:۳۰ برگزار شد.

با قوت گرفتن از قدرت مطلق الله لژیون را آغاز می‌کنیم.
سلام دوستان، مهدی هستم، یک مسافر.
امیدوارم لحظه‌به‌لحظه‌ی زندگی‌تان سرشار از شادی و سلامتی باشد.

یکی از مسافران می‌گفت: «اعتیاد به سیگار را درمان کردم اما هنوز عذاب وجدان روزهایی که سیگار کشیده‌ام را دارم. ۳۰ سال سیگار مصرف کردم؛ سال‌هایی که می‌توانستم نکشم و از خیلی لذت‌ها محروم نشوم.»
او می‌گفت: «دخترم الان ۱۸ سال دارد. می‌گویند کودک‌ها از دو تا پنج سالگی یک بوی خاص و دلنشین دارند؛ من از این عطر و بوی دخترم محروم بوده‌ام. آن روزهایی که می‌توانستم دخترم را در آغوش بگیرم، اما به خاطر بوی سیگار مرا پس می‌زد و خودم هم دیگر میل و رغبتی نداشتم. امروز سیگار را درمان کرده‌ام، ولی عذاب وجدان هنوز رهایم نمی‌کند. ۳۰ سال زمان کمی نیست؛ لذت‌هایی را از دست داده‌ام که شاید برای دیگران مهم نباشد. آیا به آغوش کشیدن فرزند لذت است؟ قطعاً هست. برای یک پدر، آغوش فرزندش از بزرگ‌ترین نعمت‌هاست.»
سیگار باعث می‌شود فرد از یک‌سری نعمت‌ها و لذت‌ها دور شود؛ مثل در آغوش‌گرفتن عزیزان. در کل اعتیاد، فاصله‌ی عاطفی میان فرد و خانواده ایجاد می‌کند؛ به‌خصوص در اعتیاد به سیگار این فاصله بسیار بیشتر است و عامل جدی دور شدن اعضای خانواده از یکدیگر می‌شود.

رفع احساس گناه با درک وادی دهم
تأثیری که وادی دهم روی زندگی من گذاشت این بود که احساس گناه و عذاب وجدان نسبت به گذشته از من دور شد.
منی که امروز در خدمت شما هستم، آدم دیروز نیستم؛ حتی آدم سال گذشته هم نیستم؛ حتی آدم یک ساعت پیش هم نیستم! چون افکار من، سلول‌های بدن من، فیزیولوژی من، و هورمون‌هایی که در بدنم ترشح می‌شود لحظه‌به‌لحظه در حال تغییر هستند. من هر لحظه خلق‌وخویی تازه نشان می‌دهم.
پس اگر من آدم دیروز نیستم، آیا عذاب وجدانِ کارهایی که ۲۰ سال پیش انجام داده‌ام متعلق به منِ امروز است؟ قطعاً نه.
اگر شما احساس گناه و عذاب وجدان را از زندگی خود دور کنید، ۹۰ درصد مشکلات روزمره‌تان حذف خواهد شد.

دلیل واقعی درمان چیست؟
آن مسافر سیگارش را درمان کرده بود، اما هنوز از آن لذتی نمی‌برد. من از او پرسیدم:
«اگر فرض کنیم دختر نداشتی، یا درمان نکرده بودی، آیا بابت اینکه رشد دخترت را ندیدی و محبت به او نرسیدی، سیگار را کنار می‌گذاشتی؟»
در لژیون‌های سیگار، هرکس برای درمان دلیل خاص خود را دارد.
اگر آن دلیل حذف شود، آیا درمان ادامه پیدا می‌کند؟
آن فرد مکثی کرد و گفت: «شاید باز هم سیگار مصرف می‌کردم.»
اگر دلیل محکم برای درمان نداشته باشید، آن دلیل به‌مرور حذف می‌شود.
پس سؤال این است:
آیا دلیل واقعی درمانِ شما چیزی بیرونی است؟ یا درونی؟
اگر دلیل درمان اعتیاد به مواد یا سیگار، «گذشته‌‌ای ویران» باشد این سؤال جدی مطرح می‌شود: اگر آن گذشته نبود، پس دلیل درمانت چه بود؟
به‌خاطر مادرت؟ پدرت؟ خانواده؟
برای اینکه خودت را به دیگران ثابت کنی؟
اگر خانواده‌ای هم نبود، باز هم درمان می‌کردی؟

درمان برای اثبات یک موضوع یا برای ارزشمندی خود؟
بعضی‌ها به‌خاطر اثبات‌کردن خودشان به دیگران درمان می‌کنند، نه برای خودشان. این بسیار خطرناک است.
اگر صفت‌های گذشته شما حذف شود، آیا احتمال بازگشت وجود دارد؟
بله، و این برای عده‌ای اتفاق افتاده است؛ حتی برای کسانی که در جایگاه‌های بسیار بالایی بوده‌اند.
اگر دلیل درمان شما از بیرون حذف شود، اتفاق ناگواری رخ دهد، عزیزی از دنیا برود و یا هر اتفاق ناخوشایند دیگری بیفتد، انگیزه‌ی درمان فرو می‌ریزد. و این همان نقطه‌ی خطر است.
اگر صفات زندگی ما در حال تغییرند، نباید دلیل درمان ما «اثبات‌کردن» چیزی به دیگران باشد.

من لایق یک زندگی بدون سیگار هستم.
مبنای درمان باید ارزشمند بودنِ خود انسان باشد.
دلیلی که انتخاب می‌کنیم، باید خودش ارزش داشته باشد؛ نه اینکه از بیرون به ما بدهند.
اگر به این نقطه برسید که: «من لایق یک زندگی بدون مواد و بدون سیگار هستم.»
آن‌وقت دیگر هیچ‌کس روی شما اثر نمی‌گذارد؛
نه معرکه‌گیری،
نه رفیق بد،
نه قضاوت دیگران.
شما به مقامی می‌رسید که می‌گویید:
«من سیگار مصرف نمی‌کنم؛ نه برای اثبات خودم به دیگران، بلکه چون خودم ارزشمندم.»
بعضی افراد شکست می‌خورند چون می‌خواهند صفت‌های گذشته را حفظ کنند:
مثلاً با دوستانی بودند که همه سیگاری بودند، و می‌ترسند اگر درمان کنند از جمع طرد شوند.
این حفظ «هویت گذشته» باعث سقوطشان می‌شود.

حرف آخر
آیا من برای حفظ یک جایگاه یا یک صفت اینجا هستم؟
یا چون خودم ارزشمند هستم؟
اگر به یک دلیل درونی و حقیقی برسید، دنیا هم زیرورو شود، درمان شما هیچ آسیبی نخواهد دید.
چون ارزش واقعی انسان، درونی است؛ نه بیرونی.

از همه شما سپاسگزارم به صحبت‌های من توجه کردید.

عکس‌برداری: مسافر میلاد لژیون هشتم
نگارش: مسافر کاظم لژیون پنجم
ویرایش و ارسال: مسافر حمید لژیون نوزدهم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .