English Version
This Site Is Available In English

انسان در هر موقعیت و درجه‌ای قابل تغییر

انسان در هر موقعیت و درجه‌ای قابل تغییر

همسفر منصوره؛
وادی دهم به ما می‌گوید «صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است.»  وقتی انسان به دنیا می‌آید با یک‌سری صفت‌های خوب و بد به دنیا می‌آید اين صفت‌ها در درون انسان نهاده می‌شود کم‌کم که انسان بزرگ می‌شود و رشد می‌کند؛ بعضی از صفت‌ها را دائماً در زندگی مورد استفاده قرار می‌دهد و تکرار می‌کند مانند دروغ گفتن اگر هر روز دروغ بگوییم و این صفت را آن‌قدر قوی کنیم که نتوانیم از آن دوری کنیم و ریشه‌ آن را قوی کنیم به‌ آسانی نمی‌توانیم آن‌ را کنار بگذاریم و از دروغ دست بکشیم یا دزدی از چیزهای خیلی کوچک و پیش پا افتاده شروع می‌شود. مثلاً سن کمی داریم مدرسه می‌رویم لوازم‌التحریر دوست خود را می‌آوریم برای خود پدر و مادر ما را راهنمایی نمی‌کنند که این‌ کار ضد ارزش است و باید به صاحبش برگردانیم؛ حتی در بعضی مواقع مورد تشویق هم قرار می‌گیریم کم‌کم و به مرور زمان تبدیل می‌شويم به یک دزد حرفه‌ای و سابقه‌دار و سر از زندان در می‌آوریم. حالا کار به این‌جا کشیده ما نباید فکر کنیم؛ چون دزد می‌باشیم نمی‌توانیم خود را اصلاح کنیم و از ضد ارزش‌ها دوری کنیم و به گفته خود باید تا آخر عمر به این کار ادامه بدهیم؛ ولی این راه یا وادی به ما انسان‌ها می‌گوید، که انسان مثل رودخانه جاری است؛ حتی گناهکارترین انسان که قتلی انجام داده و یا گناهان و جنایت‌های زیادی را مرتکب شده نیز می‌تواند ذره‌ذره از سمت تاریکی به سمت نور و روشنایی حرکت کند و کم‌کم صفات خوب و ارزشمند را جایگزین صفات بد و بی‌ارزش خود کند و آن‌جا است که خداوند و نیروهای الهی هم به کمک او می‌آيند راه و صراط مستقیم را به او نشان می‌دهند و اینجا انسان می‌تواند صفات خود را تغییر داده و از یک انسان بد و جنایتکار به یک انسان نیکوکار و خوب تبدیل شود که همه انسان‌ها او را دوست داشته باشند و مورد لطف و عنایت خداوند هم قرار بگیرد و همه انسان‌ها به او احترام می‌گذارند؛ ولی بعضی صفت‌ها که مخصوص اشیاء تغییرناپذیر می‌باشند مانند زغال سیاه، سیاهی زغال یک صفت تغییرناپذیر است که در هیچ‌ جای دنیا ما زغال قرمز، زغال سفید و یا زغال سبز نداریم، این صفت زغال برای همه‌ جهان است و ثابت می‌باشد یا مثلاً شیر درنده هیچ‌ جای دنیا به یک شیر نمی‌گوییم شیر ملوس و یا شیر ناز چون صفت شیر درندگی است و ما انسان‌ها باید سعی در این داشته باشیم که صفات ارزشمند و نیکو را جایگزین صفات بی‌ارزش و بد خود نماییم تا مورد لطف خداوند قرار بگیریم و رستگار شویم.

همسفر آبان؛
در وادی دهم اصلی‌ترین صفت و خداوند به‌طور واضح دیده می‌شود از این وادی آموختم که خداوند همیشه راه برگشت و توبه را برای گناهان باز گذاشته است. بخشندگی، مهربانی و گذشت خداوند در این وادی به من یادآوری می‌کند که از صفت‌ها و خلق‌وخوی زشت گذشته‌ خود دست بردارم و به خوبی‌ها برگردم؛ چون خداوند از تمام صفات خوب خود در وجود من نهاده است و خداوند بخشنده و مهربان است و جمله‌ از من گذشته است و دیر است در این وادی معنایی ندارد. انسان، هستی و زمان جاری است؛ پس من نباید مانند حیوانات، یک خو یا یک غریزه خود را پرورش دهم و هیچ تغییری نکنم. از وقتی که وارد کنگره شده‌ام تک‌تک کلمات و جملات و وادی‌ها برای من آموزشی ناب و علم و دانش بوده است و سعی کردم به واسطه‌ این آموزش‌ها تمام صفات زشت خود را تغییر دهم و حس خود را پالایش و تزکیه دهم و صفت‌های خوبی که داشتم؛ اما پیشرفتی نکرده بودند و در یک نقطه باقی مانده بودند را ارتقا دهم؛ قبل از کنگره تمام حس‌های من یا بسته بودند یا ضعیف و آلوده به ناخالصی‌ها؛ اما در مدت تقریباً یک‌سال ونیم که در کنگره حضور دارم و آموزش می‌بینم ذره‌ذره به سمت راه مستقیم حرکت کردم و سعی دارم که تک‌تک حس‌های بد را از خود دور کنم و فقط حس‌های خوب دریافت کنم؛ چون هر چه دریافت کنم در نهایت همان را از خود ساتع خواهم کرد و دیگران همان حس را از من دریافت خواهند کرد؛ اگر حس من آلوده باشد هرگز نمی‌توانم صفت گذشته را تغییر دهم؛ برای این هدف بزرگ باید اول تفکر خود را سالم کنم تا ایمان من سالم شود بعد آن‌ را به عمل سالم تبدیل کنم تا به حس سالم برسم تبعه حس سالم، عقل سالم است که در نهایت به عشق سالم منتهی می‌شود و صفات زشت من تبدیل به صفات نیکو می‌شود. خوب زندگی کردن هنری است که در کنگره60 آموختم و این را مدیون جناب آقای مهندس دژاکام و راهنما همسفر خدیجه می‌باشم.

همسفر شهناز؛
من زمانی‌که در جهل و تاریکی بودم با این طرز فکر زندگی می‌کردم که همه چیز همین‌طوری که است باقی می‌ماند و تقدیر و سرنوشت من همین است و من باید با آن سر کنم. چگونگی شرایط زندگی، رفتار اطرافیان و همین‌طور رفتارهایی که خودم داشتم. سال‌ها اینگونه گذشت در جهل و تاریکی و ثبات در آن‌ و حتی فرو رفتن بیشتر در تاریکی و ظلمات؛ اما خدای مهربان و بخشنده را هزاران هزار بار سپاس برای اجازه ورود به کنگره60 و نمایان شدن راه سبز و پر از نور آن برای من. اینجا آموختم« صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است» تازه دنیای تیره و تار برای من روشن شد، متوجه شدم که انسان مثل حیوان نباید در یک حالت و موقعیت بماند و به جهت تلاش، کوشش، پیشرفت و آگاهی به این جهان خاکی آمده است. هرچه بیشتر تلاش کند در جهت آگاهی و پالایش، جهان پر نورتر و خود سبک‌بال‌تر می‌شود تا جایی که حتی به پرواز در می‌آید. من با آموزش‌های ناب کنگره و وادی دهم آموختم که باید جاری شوم و حرکت کنم در راه درست و به سوی نور و با تغییر، تبدیل و در نهایت ترخیص به تکامل برسم. برای اینکه چه باشم که باشم و کجا باشم، خدای مهربان به من اختیار داده‌ است هم‌چنین من‌ را اشرف مخلوقات خود معرفی کرده است؛ چون توانایی بسیاری در انسان نهاده و از روح خودش در او دمیده است. انسان در هر موقعیتی و هر درجه‌ای باشد قابل تغییر است؛ اما باز این خود انسان است که باید با آگاهی، تلاش و کوشش خود را به جایی که باید باشد و لایقش است برساند. سعی، تلاش و کوشش در راه درست برای انسان و مقدر کردن برای قدرت مطلق است.

نویسندگان: همسفران لژیون هشتم
رابط خبری: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیون هشتم)
ویرایش: همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر منیره ( لژیون ششم) دبیر اول سایت
ارسال: همسفر منیژه رهجوی راهنما همسفر منیره ( لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اسلامشهر

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .