هفتمين جلسه از دوره دهم جلسات لژیون سردار مسافران نمایندگی گنجعلیخان کرمان با استادی راهنماDST مسافر حمزه،نگهبانی پهلوان مسافر حسین و دبیری پهلوان مسافر جابر با دستور جلسه "وادی دهم،صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاریست" در روز سهشنبه ۹ آذر ماه ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵/۳۰ برگزار گردید.
سخنان استاد؛
سلام دوستان حمزه هستم مسافر
خداراشکر میکنم که در جمع شما عزیزان هستم و میتوانم آموزش بگیرم و از انرژی شما بهرهمند شوم. از آقای مهندس تشکر میکنم که این بستر را فراهم کردند و به من این فرصت را دادند تا خدمت کنم و به تدریج گرههای زندگیام را باز کنم و از راهنمای درمان سیگارم آقای علیرضا دژاکام تشکر میکنم که شرایط درمان من را فراهم کردند و همچنین آقای زنگی آبادی که باعث درمان سیگار من شدهاند، سپاسگزارم. خدا قوت به مرزبانان عزیز.
.jpg)
پیام: آنگاه که هر یادی جز یاد خداوند در تو جاری شود و همه آنچه را که فراموش کردهای، خداوند به یادت خواهد آورد. این پیام به دستور جلسه امروز که وادی دهم است، مرتبط میشود. در این وادی گفته شده است که صفت گذشته در انسان صادق نیست، زیرا جاری است و هم امید و هم هشدار دارد. اگر من صفت زشتی داشته باشم، قرار نیست آن را تا اَبد داشته باشم و بواسطه جاری بودن انسان باید تلاش کنم آن را از بین ببرم. همچنین به من هشدار میدهد که اگر امروز صفت خوبی دارم و در جایگاه خوبی قرار دارم، این هشدار را میدهد که ممکن است دوباره به تاریکی برگردم. این پیام هشداری است که آنگاه هر یاد جز یاد خداوند در تو جاری شود و همه آنچه را که فراموش کردهای، خداوند به یادت خواهد آورد. ممکن است روزی به کنگره بیایم و فراموش کنم قبل از کنگره در چه جایگاهی بودم و رها بشوم دوباره به تاریکی برگردم. زمانی به تاریکی برمیگردم،که خطا کنم و ناسپاس باشم. خداوند به یادم خواهد آورد که چه کسی بودم و به چه کسی تبدیل شدم. اگر ناسپاس باشم و نسبت به نعمتهایی که خداوند به من داده(نعمت هایی که در کنگره وجود دارد از قبیل همین آموزش ها،جهان بینی و دوستان و همکاران خوب) بیتوجه باشم و قدر ندانم،دوباره به تاریکی برمیگردم.واین تاریکی حتما نباید اعتیاد باشد و ممکن است به شکل های دیگری باشد، برای تغییر این صفات در کنگره، بستر مناسبی وجود دارد. ما به کنگره میآییم تا صفات گذشته را تغییر دهیم. و بدون تزکیه و پالایش این صفات درون ما از بین نمیروند و تزکیه و پالایش در کنگره بر اساس حس و عشق است وزمانی که حس خود را تغییر دهم، و زمانی به عشق نزدیک بشوم اون تغییرات کم کم اتفاق میافتد آقای مهندس میگویند؛که برای تغییر صفت گذشته ابتدا تفکر انسان باید سالم باشد. افکار من چه خصوصیاتی دارد؟ آیا بدیها را میبینم یا خیر؟وقتی افکار من درست باشد، ایمان من هم قویتر میشود و این ایمان باعث میشود عمل من سالم باشد. عمل سالم هم باعث میشود حس من سالم شود حس سالم عقل سالم را به وجود میآورد و تا زمانی که حس انسان درست نشود عقل فرمان درست نمیدهد زمانی که ما مصرفکننده مواد مخدر بودیم، احساسات ما مختل شده بود و عقل ما فرمان اشتباه میداد. حالا که فرمان درست میدهد و حس من سالم شده، میتوانم مفهوم عشق را بفهمم. عشقی که در وادی ۱۴ آقای مهندس اشاره کردهاند، عشق عام است و نه عشق خاص. عشق خاص به خانواده و همسر مربوط میشود که فطری هست و زحمتی زیادی بابتش نکشیدیم اما عشق عام شامل همه انسانهاست. برای رسیدن به عشق عام، کنگره ابزاری است که میتوانم به آن نزدیک شوم و مشکلات را برطرف کنم. و لژیون سردار یکی از آن ابزارهاست که می توام گره ها و مشکلات خودم را در این لژیون برطرف کنم با بخشش، چه مالی و چه از وقت، میتواند من را به این عشق نزدیک کند. اثرات بخشش دو نوع است: یکی اثرات بیرونی و دیگری اثرات درونی. اثر بیرونی همان کمک به ساختن شعبات جدید که بستری برای درمان سایرین فراهم میکند و اثرات درونی باعث میشود بندهای من کمرنگ شود و نفرتها و خشمها کاهش یابد. اگر بخشش فقط جنبه بیرونی داشته باشد، برای من کارایی نخواهد داشت. بسیاری از انسانها نمیتوانند ببخشند، حتی اگر بخواهند وعلاقه مند باشند. که استاد امین میفرمایند این نتوانستن در اثر ترس است که ریشه در طمع دارد که میترسد چیزی را از دست بدهدیا فردا چیزی نداشته باشد و طمع میکند بیشتر بدست آورد و این راهم زمان مصرف ما تجربه کردیم به علت ترس از خماری همیشه دنبال مواد،بیشتری بودیم و با توجه به این ترس هیچ وقت اون ترس از خماری اتفاق نمی افتاد حالا هم در کنگره باتوجه به این که پول هم دارم میترسم دنور بشم و پهلوان بشوم.
.jpg)
وقتی که ذره ذره شروع به بخشش کردم و این کار را انجام دادم، صفت بخشش در من شکل گرفت و دیگر صفات نیز کمرنگ شد استاد امین میفرمایند شرک یعنی شریک قائل شدن برای خداوند یا برای شخصی (راهنما،ایجنت) وقتی برای راهنما شریک قائل شوم فرمان های دیگری را اجرا میکنم وقتی فرمان یکی دیگر را اجرا میکنم، صفت بخشش درمن از بین میرود و اختیار مال هم در من نیز از بین میرود که دیگر اختیار ندارم. برای خودم نمیتوانم چیزی بخرم، حتی اگر پول داشته باشم. بسیاری از معتادان سرمایه زیادی دارند، اما نمیتوانند برای خودشان خرید خوب بکنند. این همان حالتی است که فرمان دیگری اجرا میشود و اختیار مال خودم را ندارم. و من هم درگذشته این صفات را داشتم اما وقتی به کنگره آمدم، این اتفاقات برای من افتاد و و با بخشش ذره ذره و در ادامه با سردار و دنور شدن بخشش را تجربه کردم. آقای مهندس میگویند که هیچ چیز در هستی گم نمیشود با توجه به تعریفی که از خلقت داریم، سازمان و تشکیلاتی وجود دارد که همه چیز با نهایت دقت برنامهریزی شده است و یک نیروی مافوق برای ان نظارت دارد. اگر ایمان داشته باشم که هیچکس نمیتواند مال من را بخورد و من هم نمیتوانم مال دیگران را بخورم، ایمانم نسبت به اتفاقاتی که برای من میافتد قویتر میشود. اتفاقات خوب و بد برای من میافتد و ایمانم بیشتر میشود. و حالم خراب نمیشود، و با حس درست تصمیمات درستی میتوانم در زندگی بگیرم. این رایگان بودن کنگره به این معنا نیست که خدماتی که در اینجا داده میشود، بیهزینه است. اگر قرار باشد که سفر اول بیاید، دیگران باید هزینهها را بپردازند. رایگان بودن به این معناست که جلسات کنگره رایگان است، راهنما خدماتش را رایگان ارائه میدهد و مکانی که در آن هستیم نیز رایگان است. اگر من این را درک کنم که چرا باید بخشش کنم، دیگران نیز باید بهرهمند شوند(دیگران کاشتند وما خوردیم ما بکاریم که دیگران بخورند) اگر این را بدانم و در کنگره هم حس شوم و هم حس شدن یعنی که همه عضو لژیون سردار میشوند. من تماشاچی نیستم و همه در سبد کارت میکشند من تماشاچی نیستم و وقتی با کنگره هم حس نمیشوم،میگويم کنگره پولی است و زمانی با اعضای کنگره ۶۰ همراه شوم و در همه مراسمات شرکت کنم. دیگر نمیگویم کنگره پولی است وقتی هم حس میشوم و رها میشوم، بهره بیشتری میبرم و سلامتی بیشتری به دست میآورم. همیشه برای اینکه یک اتفاق خوب بیفتد، باید یک اتفاق بد پیش بیاید. من باید در اعتیاد باشم و حال خرابی را تجربه کنم که بیام و اتفاقات خوب برایم بیافتدو پیامی که در همین وادی است میگوید؛شهر به یکباره دچار طغیان میگردد اما نسیم آرام الله پس از مدتی در تمامی آبادیها حاکم میشود و عظمت و سلامتی باز میآید و شما از آن بهره بیشتری میبرید. نکته آخر این است که اگر قرار باشد من رها شوم و هیچ اتفاقی در زندگیام نیفتد، بهرهایی از آن نمیبرم. خیلی ممنون با سکوت زیبایتان به صحبت های من گوش کردید.
.jpg)

.jpg)

تایپ:مسافر محمدرضا.س لژیون نهم
عکس،ویرایش و ارسال:مرزبان خبری مسافر مجید
- تعداد بازدید از این مطلب :
65