English Version
This Site Is Available In English

وقتی حس من سالم شود، می‌توانم تصمیمات بهتری بگیرم

وقتی حس من سالم شود، می‌توانم تصمیمات بهتری بگیرم

جلسه سوم از دوره بیست و هشتم کارگاه‌های آموزشی‌ خصوصی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی خمین به استادی راهنما تازه واردین همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر معصومه و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «وادی دهم، صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است.» روز یکشنبه ۹ آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند بزرگ را شاکر و سپاس‌گزارم که برای اولین بار این سعادت را دارم که با این شال خدمت کنم. از ایجنت، مرزبانان، نگهبان و دبیر تشکر می‌کنم که این فرصت را به من دادند؛ از راهنمای لژیون چهارم، خانم فاطمه، خیلی سپاس‌گزارم که فرصت خدمت‌گزاری را به من دادند تا آموزش بگیرم.

دستور جلسه این هفته در مورد وادی دهم است؛ صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است. دوست داشتم در ابتدای صحبت‌هایم پیام وادی را برای شما بخوانم. شهر به یک‌باره به طغیان دچار می‌گردد؛ امّا نسیم آرامِ الله پس از چندی در تمامی آبادی‌ها حاکم می‌شود و عظمت و سلامتی بازمی‌آید و شما از آن بهره‌ بیشتری می‌برید. دوستان همه سلام می‌رسانند و از خداوند و نگهبانان شاکر هستند که وصل‌ها را انجام می‌دهند تا همه‌چیز در کائنات به رحمت الهی سیراب گردد. در مقرّ شما دوستان، هر لحظه این روند و تکامل را با محبّت حس می‌نمایند. آنانی که مجذوب رحمت قدرت مطلق می‌شوند، به ارتقاء می‌رسند. آنانی که فقط به سورچرانی مشغول‌اند، نصیبی ندارند. می‌فهمی که چه می‌گویم؛ چهارپایانی که به دنبال پاهای اضافی می‌گردند تا خود را محکم در زمین نگه دارند؛ اما نمی‌دانند که بدون دست و پا سر به سجده‌ الله بسیار آسان است. فقط تمنّای دل می‌خواهد، که با آن فاصله بسیار دارند؛ مانند نابینایان در روز که به دنبال شب می‌روند. آن کس که باید بداند، می‌داند و آن می‌کند که حق می‌کند. دوستان دایره‌وار دف بر دست، به سَماع مشغول‌اند و نیایش حق‌ تعالی را می‌نمایند. جمعی از مستان از باده‌ی الهی، شُکر است.

وادی دهم برای من خیلی جالب است. از آن دسته وادی‌هایی بود که در سفر اول به من خیلی انگیزه و امید می‌داد. جالب‌تر این‌ که سال گذشته هم سعادت این را داشتم که همین دستور جلسه را به عنوان استاد خدمت کنم و الآن باز برایم تکرار شد. اگر بخواهم کلی در مورد وادی‌ها صحبت کنم باید بگویم: در حقیقت وادی‌ها قوانین جدید زندگی برای ما هستند و بیانگر حقیقتی هستند که از قبل بوده‌اند، الآن هم هستند و همیشه خواهند بود. این بستگی به من دارد که با توجه به شرایط و اوضاعی که دارم، چقدر می‌توانم از آن‌ها استفاده کنم و چه دریافت‌هایی داشته باشم.

من در سفر اول فکر می‌کردم چون خودم سفر اولی هستم، این وادی‌ها برایم جذاب‌اند. با خودم می‌گفتم: این سفر دومی‌ها برای‌شان این‌قدر تکرار می‌شود، واقعاً این آموزش‌ها تکراری نیست؟ چطور همیشه زودتر می‌آیند؟ وقتی خودم وارد سفر دوم شدم دیدم هر کدام از منابع کنگره را که نگاه می‌کنم، واقعاً برایم مثل یک کتاب زنده می‌ماند. با توجه به مسائل و مشکلاتی که دارم، به من راه‌حل می‌دهد.

وادی دهم از آن دسته وادی‌ها است که وقتی به آن می‌رسیم در سفر اول می‌گوید: «اشکالی ندارد، انسان می‌تواند صفات خودش را تغییر دهد.» حالا هر صفتی که در وجودت هست؛ بدبینی، غیبت و … ، محکوم نیستی که تا ابد این صفات زشت را با خودت حمل کنی. می‌توانی خودت را تغییر بدهی و این خیلی به یک سفر اولی امید می‌دهد؛ حتی به یک سفر دومی هم امید می‌دهد. برای منِ سفر دومی یک هشدار هم دارد: درست است که به رهایی رسیده‌ای، مسافرت حالش خوب است و خودت جایگاهی داری؛ ولی مراقب باش، امکان دارد این نعمت هر لحظه از تو گرفته شود؛ با کوتاهی و کم‌کاری. من باید در مسیر باشم، فرمان‌بردار باشم تا نعمت و جایگاهی که به من داده شده است پس گرفته نشود.

حالا این تغییر چگونه اتفاق می‌افتد؟ نمی‌توانم همین‌طور بگویم: من از فردا می‌خواهم خودم را تغییر بدهم. قطعاً مراحلی دارد و این تغییرات باید ذره‌ذره باشد تا همیشگی شود. برای این تغییرات، برمی‌گردیم روی وادی اول که می‌گوید: با تفکر ساختارها آغاز می‌گردد، بدون تفکر آن‌ چه هست رو به زوال می‌رود. من اول باید تفکرم را درست کنم؛ افکار منفی را از ذهنم بیرون بریزم. وقتی تفکر من سالم شد، فکرم جهت‌دار می‌شود؛ آن موقع است که ایمان می‌آورم. ایمان یعنی تجلّی نور خداوند در انسان. وقتی به آن ایمان سالم رسیدم، می‌آیم و آن را در عمل هم نشان می‌دهم و عمل صالح انجام می‌دهم. مثل کاری که راهنماها در کنگره ۶۰ انجام می‌دهند؛ عملشان سالم است و از آن عمل سالم، حسّ سالم به آن‌ها برمی‌گردد. اینجاست که هم حس‌مان سالم می‌شود، هم می‌توانیم با تزکیه و پالایش سالم باشیم. وقتی حس من سالم شد، به عقل سالم هم می‌رسم و تصمیمات عاقلانه می‌گیرم؛ دیگر حساب‌گرانه عمل نمی‌کنم و بعد از عقل سالم، آن موقع است که به عشق سالم می‌رسم؛ آن موقع است که همه‌ مخلوقات و آفریده‌های خدا را دوست دارم.

مرزبان کشیک: همسفر ملیحه

تایپیست: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر فهیمه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی خمین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .