برداشت من از دستور جلسه وادی دهم که میگوید صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است این بوده که انسان مانند رودخانه جاری است. رودخانهای که در مسیر آن پر از صخره و خرده سنگهای فراوانی قرار دارد، رودخانهای که به شوق رسیدن به دریا با تمام قدرت صخرههای کوچک را جابهجا میکند و با کمال ابهت از صخرههای بزرگ به آسانی میگذرد و این رودخانه یک هدف دارد که رسیدن به دریایی که معنای آن حیات است. حال با این تمثیل در مییابیم که چنانچه انسانی صفات زشت و بدی را با خود حمل میکند یا در نقطهای از ظلمت و تاریکی قرار گرفته است با همین جاری بودن میتواند حرکت کند، برگردد و آغاز خوبی داشته باشد و درهای رحمت خداوند را به روی خود بگشاید؛ ولی متأسفانه برخی با داشتن حسهای منفی عظمت و زیباییهای خداوند و آفرینش را نمیبینند و نمیتوانند درک کنند.
چنان این صفات در آنان نیرومند شده و قدرت درونی را از آنها گرفته که قادر به شنیدن و دیدن انوار و اصوات الهی نیستند؛ پس برای تغییر صفت گذشته باید حس و موج گیرنده و فرستنده را تغییر داد و گاهی بالعکس ممکن است انسانی در یک جایگاه ارزشی قرار داشته باشد که اگر تلاش نکند، زحمت نکشد و از آن جایگاه مراقبت نکند ممکن است که سقوط کند؛ پس انسان هم صعود و هم سقوط است. دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم دنیای اضداد است و هر چیز بر مبنای ضد خود قابل رؤیت و شناخت است.
برای رسیدن به هدف باید چیزهایی را به دست آورد و برای رسیدن به روشناییها باید تاریکیها را تجربه کنیم. برای رسیدن به عشق باید نفرتها از قلبهای ما زدوده و پاک گردند. این قانون برگشتناپذیر است؛ پس هیچ صفتی قرار نیست ثابت و یکنواخت در ما باقی بماند؛ چون انسان همواره جاری است و با این نعمت و صفت جاری بودن میتواند به هر آنچه اراده میکند دست یافته و به بالاترین مقامها برسد؛ اگر تفکر سالم داشته باشیم به عمل سالم، حس سالم، عقل سالم و در نتیجه به عشق سالم خواهیم رسید.
نویسنده: راهنما همسفر فاطمه (لژیون تغذیه سالم)
رابط خبری: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون تغذیه سالم)
ویرایش و ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر زلیخا (دبیر سایت)
همسفران نمایندگی پرند
- تعداد بازدید از این مطلب :
10