به نام نامی آفریننده عشق و محبت
آنکه او آگاه شد بر سرّ راز
عاشق آمد در طلب بیچون و چون
هر که او بیدارتر، پر دردتر
هر که او آگاهتر، رخ زردتر
دوستان و همراهان گرامی سلامتان باد امروز همکلام میگردیم با راهنمای عزیز نمایندگی صالحی۲ آقای سعید نادری پیش از پیش از وجود پر از مهر و عاطفه ایشان صمیمانه قدر دان و سپاسگذاریم که با صبر و بردباری ما را با اندیشه خود محرم دانسته و همکلام ما گردیدند و از شما خواننده گرامی نیز تشکر مینماییم
سایت صالحی ۲
موضوع مصاحبه :وادی دهم
صفت گذشته در انسان صادق نیست زیرا انسان جاری است
۱.لطفا برای ما توضیح دهید منظور از جاری بودن در این وادی چه میباشد.
منظور از جاری بودن این هست که انسان در چه جایگاه و ویژگیهایی قرار دارد. هر روز مانند کره زمین که در حال گردش و چرخش میباشد، صفات گذشته انسان نیز اینچنین میباشد؛ یا رو به مثبت است و یا رو به منفی و یا رو به تعالی است و یا رو به پایین. این وادی ما را در جایی ثابت و ساکن نگاه نمیدارد، میگوید شما یا رو به پیشرفت هستید و یا رو به پسرفت. امیدوارم منظورم را به شما رسانده باشم. جاری بودن پس بسان کره زمین که در حال گردش و چرخش است، ویژگی و صفات ما نیز هر لحظه دارای گردش و چرخش میباشد و در حال تغییر کردن است و این تغییرات و جاری بودن را من زمانی متوجه میشوم، زمانی که در آن جایگاه قرار بگیرم. آن موقع است که متوجه میشوم چقدر من به سوی مثبت و روشناییها در حرکت بودم یا به چه اندازهای به جهت منفی و به سمت تاریکیها رفتهام.
۲.لطفاً برای سؤال دوم، با برداشت از این وادی برای ما پاسخ دهید چه عاملی سبب این میگردد که انسان در جایگاه خود متوقف گردد.
انسان هیچگاه در جایگاه خود متوقف نمیشود. انسان دائماً همانگونه که در پرسش قبل برای شما پاسخ دادم در حال حرکت یا به سوی مثبت و روشناییها و یا به جهت منفی رو به سوی تاریکیها میباشد. اما در بخشی از این وادی صحبت از ناامیدی میشود. این ناامیدی سبب میگردد که انسان برای خود دری یا روزنهای را متصور نگردد که به سوی آن حرکت نماید و به همین علت جهت حرکت برای او دستخوش تغییر میگردد.

۳.آیا انسان میتواند بدون تغییر در تفکرات و اندیشه خود و نوع جهانبینی انتظار تغییرات بنیادین در زندگی و صفات منفی به مثبت در خود را داشته باشد؟
خیر، نمیشود. از در بخش دیگری از همین وادی صحبت از چرخه تزکیه میشود که شروع آن نیز با تفکر سالم آغاز میگردد و تا رسیدن به عشق سالم ادامه پیدا میکند. ولی در اول امر، شخصی که آموزش سالمی پیدا میکند، میتواند بهوسیله آن صفات بد خود را تغییر دهد. دلیلی که باعث شد منِ شخصِ سعید سالهای سال در اعتیاد غوطهور باشم و راهی برای خلاص شدن از آن پیدا نکنم، همین نبودن تفکر سالم بود و نبود همین امر سبب شده بود که حس منفی در درون من بارور باشد و مرا از حرکت به سوی روشنایی متوقف نماید و نمیگذاشت صفات بد من از جمله اعتیاد به مواد مخدر در درون من تغییر پیدا نماید.
۴.در این وادی صحبت از اختیار میشود. از دیدگاه شما چه ارتباطی مابین جاری بودن و اختیار در انسان قائل میگردید؟
عاملی که سبب این امر میشود من به عنوان انسان جاری گردم، عاملی دیگر به نام القاء است. من میتوانم از نیروی القاء برای اختیار خودم استفاده نمایم و از آن بهره ببرم و باز در جاری بودن نیز میتوانم از همین نیرو کمک بگیرم که باز در همین وادی میآید و توضیح میدهد نیروی القاء بهوسیله نور، صوت و حس به وجود میآید. پس این نیروی القاء است که میتواند ارتباطی را مابین جاری بودن و اختیار در انسان به وجود آورد.
۵.در این وادی میگوید انسان جاری است. بر اساس این جمله، دیدگاه ما نسبت به شخص تازهوارد باید چگونه باشد؟
به دلیل آنکه من خودم جایگاه راهنمای تازهواردین را تجربه نمودهام، زمانی که یک تازهوارد را برای تحویل به لژیون به راهنمای لژیون تحویل میدهید، اینگونه نگاه میکردم که آن شخص تازهواردی که از در آمده، او را خداوند به من رسانده است و دستان او را در دستان من نهاده. همانگونه که من دست او را میگیرم و در دستان راهنما میگذارم، به همان گونه نیز خداوند دستان او را گرفته و آورده به کنگره و در دستان من قرار داده است. و در سیدی «شکوفههای یاس» است که آقای مهندس میفرمایند تازهواردین خون تازهای هستند که به رگهای ما متصل میشوند و اگر این تازهواردین نباشند، دیگر کنگره، کنگره نیست. من به شخصه خودم به تازهواردین اینچنین نگاه میکنم که باید برای آنکه خودم جاری باشم، بهترین خدمت و بهترین عشق را به شخصی که تازهوارد است هدیه نمایم تا او نیز در کنگره جاری گردد و بهوسیله این جاری شدن او، من نیز جاری باشم.
.jpg)
۶.برای سؤال آخر لطفاً به ما بفرمایید چرا در کنگره ۶۰ حال امروز شخص را در نظر میگیرند و به آن اهمیت میدهند نه گذشته او.
در وادی دهم جملهای بسیار کلیدی دارد که میگوید: انسانهایی که در تاریکترین تاریکیها قرار دارند، آنها نیز میتوانند صفات خود را تغییر دهند و به بهترین صفات مبدل سازند. انسانهایی که وارد کنگره میشوند، برای ما نه گذشته آنها، نه دارایی آنها، نه میزان سواد آنها و یا ویژگیهای دیگری که داشتهاند و یا دارند اهمیت ندارد.
آن چیزی که برای ما مهم است، آن چیزی است که امروز میبینیم از درد و آلام اعتیاد که در او نهادینه شده و میخواهیم او را با کمک خودش به درمان برسانیم و اگر خود او در این امر همراه باشد، به انجام نیز میرسانیم. فقط و فقط همین است. نه به دین او یا نژاد او و یا زبان او هیچ کاری نداریم. در آخر وادی یکم میباشد که میگوید: پرهیزکارترین انسانها نزدیکترین افراد به خداوند هستند و شخصی که در چنین جایگاهی قرار میگیرد، از یک القاء شیطانی دست کشیده و این برای ما اهمیت دارد. هر کدام از ما به عنوان مسافر وقتی به گذشته خود نگاه میاندازیم، میبینیم خسارت و تخریبهای بسیار فراوانی بر جای نهادهایم. من به خاطر میآورم زمانی که برای پیمان وادی هشتم میخواستم این امر را اجرا نمایم، به خود میگفتم: خوب اگر تو امروز به جای خداوند بودی، این همه خطا را میدیدی از یک نفر، او را چه کار میکردی؟ در جواب به خود میگفتم حتماً او را به بدترین شکل مورد مؤاخذه قرار میدادم. اصلاً بسیاری از مواردی را که به خاطر میآوردم خودم، خودم را نمیتوانستم ببخشم. من یک زمانی برای آنکه چرا در چنین جایگاهی قرار دارم بسیار با خداوند میجنگیدم. زمان آنکه رفتم وادی ۸ را اجرا نمایم، آنگاه متوجه شدم که چرا آن موقع من در چنین جایگاهی بودم. یک صحبت اصلی در وادی دهم میباشد با این مضمون که در مورد تغییر صحبت مینماید و جملهای نیز در کنگره میباشد که میگویند: هر کس در هر جایگاهی که قرار دارد عین عدالت میباشد و این عدالت از همین تغییرات کوچک و بزرگی است که شخص در درون و بیرون خود چه در صور آشکار و چه در صور پنهان به وجود میآورد.
کلام پایانی
برای نکته آخر آیا صحبت و کلامی دارید در مورد این وادی و یا مطلب دیگری که دوست داشته باشید آن را بیان فرمایید؟
در این وادی صحبت از مسیر تکامل میشود که همه ما به عنوان بچهکنگرهای این جمله به گوش ما میخورد با این مضمون که همگی ما در حال تکامل هستیم و در همین وادی میگوید مسیر تکامل از تغییر و تبدیل و ترخیص عبور مینماید. اما نکتهای که من از آن برداشت مینمایم این است که میشود تغییر کرد و یا حتی ترخیص شد، اما اگر در این مسیر تبدیلی صورت نگرفته باشد، دوباره مجبوری برگردی نقطه سر خط و باید از نو آغاز کنی. چیزی که در این وادی به آن اشاره شده، تغییر همراه با تبدیل خوب است که اگر روزی ترخیص گشتی، دوباره مجبور به بازگشت نباشی.
مصاحبه و تایپ و ویرایش : مسافر حسین لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
101